دوشنبه, ۱۶ مهر , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

زندگی هوشنگ ابتهاج ، شاعر و نویسنده ؛ از تولد تا درگذشت و پایان یک قرن شاعری

اشتراک:
هوشنگ ابتهاج چهره ها
هوشنگ ابتهاج معروف به سایه در سن 94 سالگی در کلن آلمان بعد از سال ها تلاش در عرصه شعر و ادب ایران زمین دیده بر جهان فرور بست. یادش گرامی باد.....

شاعر پر آوازه ایرانی به دلیل نارسایی کلیوی در بیمارستانی در شهر کلن آلمان درگذشت و دخترش خبر فوت وی را در صحفه شخصی اش به دوست دارانش اعلام کرد. در ادامه ضمن تسلیت درگذشت این نویسنده گرانقدر ایرانی جزئیات بیشتر درباره زندگی هوشنگ ابتهاج را در پرشین وی مشاهده کنید.

زندگی هوشنگ ابتهاج

امیرهوشنگ ابتهاج در ششم اسفندماه ۱۳۰۶ در خانواده‌ای سرشناس از اقلیت‌ های مذهبی، در شهر رشت زاده شد. پدرش «میرزا آقاخان ابتهاج» از بزرگان رشت بود.

ابتهاج تحصیلات ابتدایی و بخشی از تحصیلات متوسطه را در رشت گذراند و سپس برای ادامه تحصیل راهی تهران شد. او از همان کودکی به هنر علاقه داشت و در کنار درس به فراگیری نقاشی و مجسمه‌سازی نیز مشغول شد. به گفته خودش:

در همان هشت تا ده‌سالگی برای غذا پختن حرص می‌زدم. یک بار هم سه ماه تابستان مرا فرستادند پیش یک خانم خیاط. شاید چون در خانه شلوغ می‌ کردم. گلدوزی و دِسْمِه‌دوزی هم از او یاد گرفتم. مدت کوتاهی هم پیش « موسیو یرواندی» نوازنده ارکستر سمفونی تهران، مشق ویولن کردم.

زندگی هوشنگ ابتهاجهوشنگ ابتهاج

او عضو کانون نویسندگان ایران بود اما در سال ۱۳۵۸ به‌دلیل نقض مرام‌نامه و اساس‌نامه کانون، با رای هیئت دبیران کانون، ابتدا تعلیق و سپس به‌همراه چند تن دیگر از اعضا، اخراج شد.ابتهاج همچنین مدتی مدیر کل شرکت دولتی سیمان تهران بود.

منزل شخصی ابتهاج در تهران در سال ۱۳۸۷ توسط سازمان میراث فرهنگی، با نام «خانه ارغوان» ثبت شد. این نام برگرفته از درخت ارغوان حیاط خانه است که سایه شعر معروف خود «ارغوان» را برای آن سروده است.

او در سال ۱۳۳۷ با «آلما مایکیال» ازدواج کرد و دارای چهار فرزند به نام‌ های یلدا، کیوان، آسیا و کاوه است. او به‌ همراه خانواده، در شهر کلن آلمان زندگی می کرد.

تخلص شاعر نامدار ایرانی

تخلص شعری ابتهاج، «ه.ا. سایه» است به همین سبب او در میان مردم و شعردوستان به نام سایه نیز مشهور است. ابتهاج در مورد دلیل انتخاب این تخلص می‌گوید:

حروف و کلمات برای من رنگ دارند. «ر» خاکستری، «گ» نارنجی و «ج» سیاه است. «ی» کلمات برایم سرد و گرم‌اند. سایه کلمه‌ای سرد است. گلابی کلمه‌ای گرم. به‌گمان من، در کلمه سایه یک مقدار آرامش و خجالتی‌بودن و فروتنی و بی‌آزار بودن هست.

این‌ها برای من جالب بود و با طبیعت من می‌ساخت. خود کلمه سایه از نظر حروف الفبا حرف نرم بدون ‌ادعایی است. در آن نوعی افسوس است و ذات معنای این کلمه، نوعی افتادگی دارد در مقابل خشونت و حتی می‌شود گفت وقاحت.

زندگی هوشنگ ابتهاجزندگی هوشنگ ابتهاج

ابتهاج پس از انتشار ” نخستین نغمه ها ” در سال ۱۳۲۵ شمسی، مجموعه شعر ” سراب ” در سال ۱۳۳۰ شمسی را منتشر کرد و تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، در مجموع هفت کتاب از شعرهای وی منتشر شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ۵ جلد کتاب او چاپ شد.

ابتهاج در سال ۱۳۴۶ شمسی به شعرخوانی بر آرامگاه حافظ در جشن هنر شیراز می‌ پردازد، که دکتر باستانی پاریزی در سفرنامه معروف خود یعنی از پاریز تا پاریس، استقبال شرکت کنندگان و هیجان آن‌ ها را پس از شنیدن اشعار وی این چنین شرح می‌ دهد و می‌ نویسد: ” تا قبل از آن هرگز باور نمی‌ کرده‌ ام که مردم از شنیدن یک شعر نو تا این حد هیجان زده شوند! “

زندگی هوشنگ ابتهاج و همسرش

امیر هوشنگ ابتهاج در سال ۱۳۳۷ با خانم آلما مایکیال ازدواج کرد. حاصل ازدواج هوشنگ ابتهاج و آلما مایکیال چهار فرزند به نام‌های یلدا «۱۳۳۸»، کیوان «۱۳۳۹»، آسیا «۱۳۴۰»، و کاوه «۱۳۴۱» است. گفتنی است اسفند ماه سال گذشته همسر وی درگذشت.

زندگی هوشنگ ابتهاجهوشنگ ابتهاج و همسرش

بد نیست بدانید ابتهاج در گذشته طرفدار کمونیست ها و عضو حزب توده ایران بوده است! البته وی در این باره می گوید: ” عضو حزب توده نبودم! من همیشه سوسیالیست بودم و به توده ای ها احترام می گذاشتم.

وشنگ ابتهاج در شهر کلن کشور آلمان زندگی می‌ کرد. ابتهاج در این باره می گوید: ” رفتن من به آلمان اجبار نبود، اول یکی از بچه هایم رفت آلمان، بعد زنم رفت که بچه ام تنها نباشد، بعد بچه های دیگر رفتند، یک مدتی هم من ممنوع الخروج بودم، بالاخره من هم در سال ۱۳۶۴ شمسی رفتم! من مهاجرت نکردم و گاهی تهران هستم. “

درگذشت شاعر و نویسنده سرشناس ایرانی

هوشنگ ابتهاج مشهور به سایه شاعر و پژوهشگر ادبی بزرگ ایرانی در اسفند ۱۳۰۶ در رشت به دنیا آمد و در آلمان درگذشت. اوبه هنگام مرگ ۹۴ سال داشت.

یلدا ابتهاج در پستی در صفحه اینستاگرام خود نوشت: «بگردید، بگردید، درین خانه بگردید درین خانه غریبید، غریبانه بگردید

سایه … سایه ما با هفت‌هزارسالگان سربه‌سر شد»

زندگی هوشنگ ابتهاجمرحوم هوشنگ ابتهاج و استاد شجریان

اشعار شاعر و نویسنده محبوب ایرانی

ابتهاج از همان دوران جوانی، سرودن شعر را آغاز کرد. او شاعری غزل‌سرا است؛ اما اشعار نو نیز دارد. در واقع می‌توان گفت شعر سایه به دو بخش کهن و نو تقسیم می‌شود. اشعار کلاسیک او که بیشتر در قالب غزل و دوبیتی هستند، مضامین عاشقانه دارند. شاعر در این قالب‌ها به بیان احساسات شخصی و عاشقانه خود می‌پردازد. اما در اشعار نو، بیشتر به مضامین و دغدغه‌های جمعی و مفاهیم اجتماعی- سیاسی می‌پردازد.

ابتهاج در سال ۱۳۲۵ مجموعه شعر «نخستین نغمه‌ها» را که شامل اشعار کلاسیک است، منتشر کرد. «سراب» مجموعه شعر بعدی سایه است. اگرچه این مجموعه در قالب چهارپاره و با مضامین معمول غزلیات، از جمله احساسات فردی و بیان عواطف است، می‌توان در آن استفاده از اسلوب جدید، گرایش و تمایل شاعر به شعر نو را دید.

هوشنگ ابتهاجسایه با لطفی و شجریان

مجموعه سیاه‌مشق که پس از سراب منتشر شد، شامل بهترین غزل‌های سایه است. او در این مجموعه توانایی خود را در غرل‌سرایی، ثابت می‌کند.

سایه علاوه بر ادبیات، در زمینه سیاسی و اجتماعی هم بسیار فعال بود و از مخالفان حکومت شاهنشاهی محسوب می‌شد. ازاین‌رو، بسیاری از اشعار او رنگ و مضمون اجتماعی- سیاسی دارند. مجموعه شعرهای «شبگیر» و «چند برگ از یلدا» که به‌ترتیب در سال‌های ۱۳۳۲ و ۱۳۴۴ منتشر شد، حاوی اشعار اجتماعی-سیاسی سایه هستند.

کتاب «حافظ به سعی سایه» یکی از تازه‌ترین تصحیح‌های دیوان حافظ است که در سال ۱۳۷۲ منتشر شد . در این اثر، ابتهاج از روى ۳۰ دست‌نوشته قرن نهم به تصحیح دیوان حافظ پرداخته است.

شاعراستاد شفیعی کدکنی و هوشنگ ابتهاج

اشعار و زندگی هوشنگ ابتهاج

از دیگر آثار هوشنگ ابتهاج، می‌توان به کتاب‌های «زمین»، «تا صبح شب یلدا»،«یادگار خون سرو»، «تاسیان» و «بانگ نی» اشاره کرد. همچنین کتاب «یادنامه» ترجمه‌ای است از اشعار شاعر ارمنی «هوانس تومانیان»

در سال ۱۳۹۱ «میلاد عظیمی» نویسنده و استادیار دانشگاه تهران در گفت‌وگو با سایه، کتاب خاطرات او را با نام «پیر پرنیان‌اندیش» منتشر کرد.

اشعار نو و نیمایی سایه، نسبت به غزلیات او، کمتر رنگ و بوی عاشقانه دارند. ابتهاج اندیشه‌ها و دغدغه‌های اجتماعی خود را در قالب شعر نو بیان می‌کند. اشعار نوی سایه دارای مضامینی همچون عشق به آزادی، حماسه‌پردازی، انتقاد به نابرابری و مهم‌تر از همه، امید به فردایی بهتر در سایه آزادی است.

شاعرهوشنگ ابتهاج

می‌توان شعر نوی ابتهاج را در دسته «رمانتیسم اجتماعی» قرار داد. شعر رمانتیک اجتماعی بین دنیای درون و بیرون شاعر که در واقع، بین احساسات عاشقانه و دغدغه‌های اجتماعی او پیوند می‌دهد. آنچه که در اشعار نیمایی سایه دیده می‌شود، عاشقانه‌ای است که این‌بار نه فقط برای معشوق، بلکه برای عشق به آزادی سروده است.

شعر معروف ارغوان به یاد درخت ارغوان خانه استاد

ارغوان شعری درخشان از هوشنگ ابتهاج است. این شعر که درمیان مردم از شهرت و محبوبیت برخوردار است؛ خطاب به درخت ارغوانی است که در حیاط خانه شاعر روییده است.

شاعرکیهان کلهی در کنار مرحوم هوشنگ ابتهاج

شعر ارغوان، رنگی اجتماعی دارد و مضمون اصلی آن، حسرت آزادی و امید به فردایی بهتر است. شاعر در اندوه بی‌عدالتی‌ها و حسرت آزادی، با درخت ارغوان که نمادی از امید به آینده، بهار و رویش دوباره است؛ سخن می‌گوید.

به کارگیری زبان شعری روان، وزن متناسب با مضمون شعر و استفاده از تشبیه‌ها و استعا‌ره‌های هنرمندانه از ویژگی‌های این شعر است؛ اما علاوه بر هنر شاعری ابتهاج، آنچه که باعث محبوبیت و ماندگاری ارغوان در میان مردم شده است، بیان دغدغه‌های اجتماعی مردم در این شعر است.

خانهدرخت ارغوان در خانه هوشنگ ابتهاج

ارغوان شاخه همخون جدا مانده من

آسمان تو چه رنگ است امروز؟

آفتابی ست هوا؟

یا گرفته است هنوز؟

من در این گوشه که از دنیا بیرون است

آفتابی به سرم نیست

از بهاران خبرم نیست

آنچه می‌بینم دیوار است

آه این سخت سیاه

آن‌چنان نزدیک است

که چو بر می‌کشم از سینه نفس

نفسم را برمی‌ گرداند

شعر ناتمام مرحوم هوشنگ ابتهاج برای امام حسین (ع)

بخشی از کتاب پیرپرنیان خاطرات مرحوم هوشنگ ابتهاج:

بخشی از این کتاب خواننده با روایتی روبه‌رو می‌شود که در روز هشتم محرم روی داده است و سایه با روضه‌هایی که از تلویزیون پخش می‌شود، اشک ریخته است.
این زمینه‌ای شده تا او شعری با عنوان «اربعین» که برای سیدالشهدا سروده را بخواند.

زندگی هوشنگ ابتهاجهوشنگ ابتهاج

در ادامه این روایت را می‌خوانید:

«امروز هشتم محرم بود و عصر به خانه سایه رفتیم. سایه مغموم بود و از چشم‌هایش معلوم بود گریه کرده. عاطفه گفت: «بازم شیطونی کردین؟» سایه خندید. پرسیدم «اتفاقی افتاده؟»
– نه! شما می‌دونین که تلویزیون همیشه جلوم روشنه. هر کانالی هم که می‌زنم داره روضه و نوحه نشون می‌ده. من هم گوش می‌کنم و خب گریه‌ام می‌گیره. می‌شینم با اینها گریه می‌کنم. (لبخند می‌زند.)

پس از چند دقیقه گپ و گفت، سایه می‌گوید:

«سال‌ها پیش یک شعری گفتم به اسم «اربعین» که تمومش نکردم.»
با تعجب اصرار می‌کنم شعر را بخواند و می‌خواند:
«یا حسین بن علی
خون گرم تو هنوز
از زمین می‌جوشد
هرکجا باغ گل سرخی هست
آب از این چشمه خون می‌نوشد.
کربلایی است دلم»

کجارو , همشهری انلاین , فرارو , اخرذین خبر , عصر ایران

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
ترک اعتیاد