ایرج دهقان | شعر زیبای شکست عهد من
ایرج دهقان
شکست عهد من و گفت: هرچه بود گذشتبگریه گفتمش: آری، ولی چه زود گذشتبهار بود و تو بودی و عشق
بود و امیدبهار رفت و تو رفتی و هرچه بود گذشتشبی بعمر گرم خوش گذشت آنشب بود
که در کنار
تو با نغمه و سرود گذشتچه خاطرات خوشی در دلم بجای گذاشتشبی که با تو مرا در کنار رود گذشتگشوده
بس گره آنشب ز کار بسته ی ماصبا چواز بر آن زلف مشکسود گذشتغمین مباش و میندیش از این سفر
که ترااگرکه بر دل نازک غمی فزود،گذشت
شعر و ترانه