جمعه, ۱۰ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

شعر عصیان خدا از اشعار زیبای فروغ فرخزاد

اشتراک:
فرهنگ و هنر و شعر
فروغ فرخزاد /عصیان خدا گر خدا بودم ملائک را شبی فریاد میکردمسکه خورشید را در کوره ظلمت رها سازندخادمان باغ دنیا را ز روی خشم میگفتمبرگ زرد ماه را از شاخه ها جدا سازند نیمه شب در پرده های بارگاه کبریای خویشپنجهء خشم خروشانم را زیر و رو میریختدستهای خته ام بعد از هزاران سال […]

فروغ فرخزاد /عصیان خدا

گر خدا بودم ملائک را شبی فریاد میکردمسکه خورشید را در کوره ظلمت رها سازندخادمان باغ دنیا را ز روی
خشم میگفتمبرگ زرد ماه را از شاخه ها جدا سازند

شعر عصیان خدا از اشعار زیبای فروغ فرخزاد

نیمه شب در پرده های بارگاه کبریای خویشپنجهء خشم خروشانم
را زیر و رو میریختدستهای خته ام بعد از هزاران سال خامویکوهها را در دهان باز دریاها فرو میریختمیگشودم بند
از پای هزاران اختر تبدارمیفاندم خون آتش در رگ خاموش جنگلهامیدریدم پرده های دود را تا در خرو باددختر آتش
برقصد مست در آغوش جنگلهامیدمیدم در نی افسونی باد شبانگاهیتا ز بستر رودها ، چون مارهای تشنه ، برخیزیدخسته از
عمری بروی سینه ای مرطوب لغزیدندر دل مرداب تار آسمان شب فرو ریزندبادها را نرم میگفتم که بر شط شب
تبدارزورق سرمست عطر سرخ گلها را روان سازندگورها را میگشودم تا هزاران روح سرگردانبار دیگر،در حصار جسمها،خود را نهان سازندگر
خدا بودم ملائک را شبی فریاد میکردمآب کوثر را درون کوزهء دوزخ بجوشانندمشعل سوزنده در کف،گلهء پرهیزکاران رااز چراگاه بهشت
سبز دامن برون رانندخسته از زهد خدائی،نیمه ب در بستر ابلیسدر سراشیب خطائی تازه میجستم پناهی رامیگزیدم دربهای تاج زرین
خداوندیلذت تاریک و دردآلود آغوش گناهی را

محفل شعر و ادب

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس