تصاویر جدید سریال «ستایش ۳» در قهوه خانه ای در شرق تهران
اولین تصاویر سریال ستایش ۳ به کارگردانی سعید سلطانی که برای شبکه سه ساخته می شود، منتشر شد.
تصاویر سریال ستایش ۳
سریال «ستایش ۳» به کارگردانی سعید سلطانی و تهیه کنندگی
آرمان زرین کوب روز ۱۱ فروردین کلید خورد و این روزها عوامل مشغول ادامه کار هستند.
لوکیشن این سریال این روزها در قهوه خانه ای در شرق تهران قرار دارد و بازیگرانی
از جمله محمدرضا داوودنژاد، مهدی میامی و… جلوی دوربین هستند.
بازیگران اصلی تر سریال نیز قرار است در روزهای آینده به کار اضافه شوند. همچنین
از دیگر بازیگرانی که به زودی به جمع این بازیگران اضافه می شود فریبا نادری خواهد بود.
سعید مطلبی نویسنده سریال «ستایش» تاکنون ۲۰ قسمت از سری سوم این
مجموعه را به نگارش درآورده است و این سریال از اسفندماه سال گذشته پیش تولید خود را آغاز کرد.
سریال «ستایش» داستان دختری بود که شوهرش را از دست می دهد و پدر شوهرش قصد دارد فرزندانش را از او بگیرد.
داریوش ارجمند، سیما تیرانداز، نرگس محمدی، مهدی سلوکی، فریبا نادری و… از بازیگران
این سریال هستند.در ادامه تصاویر سریال ستایش ۳ را ببینید
نقد و بررسی سریال ستایش ۳
جزئیاتی از تحلیلی بر سریال «ستایش»
سریال ستایش یک اثر تراژیک است. فرمول تراژدی عشق به علاوه مرگ است.
(عشق مرگ). روایت در این آثار بر اساس یک زوال تدریجی پیش میرود.
در این نوع آثار ما با یک استحکام و قوت ظاهری و صوری مواجه ایم که کمکم متوجه
توخالی بودن آنها میشویم. این زوال تدریجی، احساس دوگانه و متضاد در مخاطبان
ایجاد میکند و این تضاد مخاطبان را وادار میکند که با علاقه به دیدن سریال ادامه دهند.
این فیلمها بر اساس روایت خطی استوارند که مخاطب در عین حالی که میتواند پایان
سریال را حدس بزند اما برای دیدن آن صحنهها با چشم خودش روز شماری می کند.
به نوعی مخاطب منتظر است با سقوط و زمین خوردن حشمت فردوس دلش خنک شود.
حشمت فردوس در سریال ستایش
ما در سریال ستایش با عظمت و ابهت و استحکام خانواده «حشمت فردوس» مواجه ایم.
در چند قسمت اول با عظمت صوری این خانواده آشنا میشویم. برای اینکه مخاطب خوب بفهمد
که ما با یک خانواده با عظمت مواجه ایم، کارگردان یک خانواده پدرسالار را به تصویر میکشد
که قدرت در دست پدر خانواده متمرکز است. حشمت فردوس هم دارای قدرت اقتصادی است
و هم قدرت سیاسی و هم دارای قدرت شخصیتی. داریوش ارجمند
به خوبی توانسته از عهده به نمایش کشیدن این خصوصیات برآید.
عظمت و شکوه و ابهت حشمت فردوس در قسمتهای اولی سریال در ذهن مخاطب جاگیر میشود.
مخاطب هم از این ابهت و شکوه لذت میبرد و هم از آن بیزار است. چون این ابهت و عظمت سبب
کبر و غرور شده است. حشمت فردوس بر بلندی نشسته است که چشمش قادر نیست،
موریانههایی که ریز ریز پایههای این بنای عظیم را میخورند، ببیند. سریالها هر چه جلوتر میرود،
مخاطب بیشتر امیدوار میشود که حشمت فردوس باید بشکند و خرد شود.
عظمت حشمت فردوس از دو سو مورد حمله قرار میگیرد. در یک سو ستایش ایستاده
و در سوی دیگر انیس. ستایش و انیس دو موریانهای هستند که نرم نرمک حشمت فردوس
را میشکنند تا حشمت فردوس حسرت روزهای جوانی خود را بخورد. روزهایی که او از صبح
تا شب به دنبال یک لقمه نان میدوید و شبها در یک دخمه میخوابید اما دل خوش داشت.
البته میتوان به نق زدنهای متوالی مردمان ایران زمین هم ربط داشته باشد که همیشه دل
خوشی را به زمانهای گذشته نسبت میدهند و حال را وضعیتی نا به سامان میدانند.
در حالی که گذشته هم یک روز، حال بوده است.
مهر و نقد فارسی