نقشه تبهکارانه برای سرقت طلایی از آرایشگاه های زنـانه
به گزارش ایران مأموران پلیس با سرنخی که همسایه تیزهوش در اختیارشان گذاشته بود توانستند رازگشایی کنند.
عصر ۲۵ خرداد ماه سال جاری زن جوانی به نام «سحر» پای درکلانتری یاسوج گذاشت و با چهرهای حیرتزده به
پلیس گفت: ساعتی پیش در آرایشگاهم تنها بودم.
عقربه ساعت ۵ عصر را نشان میداد که ناگهان دختر جوانی وارد مغازهام شد و بعد از کمی صحبت از
من خواست که موهایش را رنگ کنم.
در حال آماده کردن وسایلم بودم که دختر جوان به من گفت که گوشوارههایت خیلی زیباست از جنس طلا است
یا بدل؟! من که به این حرفها در مغازهام عادت دارم و همیشه مشتریانم با بحثهای مختلف طرح دوستی می
ریزند به حرفهایش شک نکردم و گفتم که طلا است.وی افزود: دقایقی نگذشته بود که دختر جوان به بهانه این
که همسرش جلو در آرایشگاه منتظر است به سمت در رفت که به وی بگوید یک ساعت دیگر به دنبالش
بیاید که ناگهان به همراه پسر جوانی وارد آرایشگاه شدند و من که ترسیده بودم شروع به جیغ و فریاد
کردم که دختر جلوی دهانم را گرفت و پسر جوان با برداشتن ۲۰۰ هزار تومان و دزدیدن گردنبند طلایم به
همراه دختر جوان پا به فرار گذاشتند.
با ادعای زن آرایشگر پلیس برای تحقیقات بیشتر پای به محل سرقت گذاشت و به تجسسهای میدانی دست زده و
پی برد یکی از همسایگان زمانی که صدای درخواست کمک «سحر» را شنید، دیده که دختر و پسری با سرعت
از مغازه آرایشگری خارج شدهاند و زمانی که قصد فرار با پژو پرشیای سفیدرنگشان را داشتند مرد همسایه شماره پلاک
خودرو را یادداشت کرده است.
پلیس یاسوج با در دست داشتن شماره پلاک به ردیابی خودروی آنان پرداخت و توانست صاحب خودرو را شناسایی کند
که وی ادعا کرد پرشیا را به مردی به نام افشین فروخته است.
در این شاخه از تحقیقات «افشین» که صاحب جدید خودرو بود تحت بازجویی قرار گرفت و گفت که ساعت ۴
بعداز ظهر ۲۵ اردیبهشت ماه سال جاری یکی از بستگانم به نام «فرشید» به همراه دختر جوانی به نام «اعظم»
پیش من آمده و خواستند که خودروام را به امانت به آنها بدهم.
چون فرشید را میشناختم خودرویم را در اختیار آنها قرار دادم و نمیدانستم آنها چه نقشهای دارند.
با اطلاعات به دست آمده مأموران پلیس در دو تیم عملیاتی جداگانه برای دستگیری زوج زورگیر وارد عمل شدند که
ابتدا «اعظم» را در مخفیگاهش به دام انداختند اما زمانی که پلیس برای دستگیری فرشید وارد عمل شد پی برد
وی پیش از حضور مأموران از مخفیگاهش پا به فرار گذاشته است.
«اعظم» ابتدا ادعای بیگناهی کرد اما زمانی که در برابر زن آرایشگر قرار گرفت دیگر راهی برای فرار پیش روی
خود ندید و به ناچار لب به اعتراف باز کرد و گفت با پسر جوانی که با هم رابطه دوستی
دارند به این دزدی دست زدهاند.
بنابر این گزارش، «اعظم» به عنوان همدست مرد فراری با قرار بازداشت موقت روانه زندان شد و تحقیقات برای ردیابی
فرشید از سوی پلیس یاسوج ادامه دارد.