جمعه, ۷ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

فال حافظ

غزل شماره ۴۶۳ حافظ : سلام الله ما کر اللیالی

این غزل با مصراع سلام الله ما کر اللیالی آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید تنها تو نیستی که عاشق معشوقت هستی و رقبای دیگری هم در این راه عشق برای تو وجود دارد که تو باید از آنان پیشی بگیری

غزل شماره ۴۶۱ حافظ : کتبت قصه شوقی و مدمعی باکی

این غزل با مصراع کتبت قصه شوقی و مدمعی باکی آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید اگر انسان درستکار باشی و در راهی درست قدم برداری می توانی زمانی که از دنیا رفتی خاطره ای خوش از خودت به جای بگذاری و نیکو نام باشی در بین مردم

غزل شماره ۴۶۰ حافظ : سلیمی منذ حلت بالعراق

این غزل با مصراع سلیمی منذ حلت بالعراق آغاز شده است در این غزل شاعر گفته است که ایام جوانی ایامی است که تو می توانی با خوش گذراندن در این دوران اوقات خوشی را سپری کنی و موفق باشی و با گذشت عمر با یادآوری خاطراتش لبخند بر لبانت بیاید

غزل شماره ۴۵۸ حافظ : ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی

این غزل با مصراع ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید که ثروتی که بدست آوردی در آخرت به درد تو نخواهد خورد و تنها سودی که برای تو دارد در دنیای فانی است بنابراین تنها در این دنیا به دنبال کسب مال و روزی نباش و به آخرت بیاندیش

غزل شماره ۴۵۳ حافظ : ای که دایم به خویش مغروری

این غزل با مصراع ای که دایم به خویش مغروری آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید که اگر انقدر مغرور هستی که نمی توانی عشقی نسبت به دیگران داشته باشی انسان موفقی نمی توانی در زندگی باشی و باید این غرور کاذب را به دور نگهداری

غزل شماره ۴۴۷ حافظ : بیا با ما مورز این کینه داری

این غزل با مصراع بیا با ما مورز این کینه داری آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید که از فرصتی که برای تو در زندگی ایجاد شده است نهایت استفاده را از آن ببر و بدان که می توانی با این فرصتی که برای تو پیش آمده بهترین را در زندگی بدست آوری

غزل شماره ۴۴۵ حافظ : تو را که هر چه مراد است در جهان داری

این غزل با مصراع تو را که هر چه مراد است در جهان داری آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید گرچه که زندگی در جوار دوستانت تو را شاد ساخته و از همنشینی با آن ها لذت می بری اما بدان که این خوشی چندان دوامی ندارد و پایان یافتنی است

غزل شماره ۴۴۳ حافظ : چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری

این غزل با مصراع چو سرو اگر بخرامی دمی به گلزاری آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید روزگارت را با هوس رانی و به بطالت گشتن نگذران روزهای زندگی ات را غنیمت بدان و بهترین استفاده را از آن ببر که دیگر تکرار نمی شوند

غزل شماره ۴۳۸ حافظ : سبت سلمی بصدغیها فؤادی

این غزل با مصراع سبت سلمی بصدغیها فؤادی آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید که روزگار وفایی به هیچ کس نداشته باش غصه نخور که غم ها سپری شدنی هستند و روزهای خوش در راهند و خواهند رسید و روزگار به تو وفا خواهد کرد

غزل شماره ۴۳۷ حافظ : ای قصه بهشت ز کویت حکایتی

این غزل با مصراع ای قصه بهشت ز کویت حکایتی آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید از استعدادهای زیادی که در زندگی داری به بهترین شکل استفاده کن تا این استعدادهایت هدر نرود و بدون استفاده نماند

آرون گروپس