فال حافظ را چگونه بگیریم؟
یکی از مهم ترین فال ها در میان مردم ما فال حافظ است که افراد زیادی به آن و تفال به حضرت حافظ اعتقاد دارند.
یکی از مهم ترین فال ها در میان مردم ما فال حافظ است که افراد زیادی به آن و تفال به حضرت حافظ اعتقاد دارند.
این غزل با مصراع با مدعی مگویید اسرار عشق و مستی آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید با انسان های غد و یک دنده معاشرت نکن که این ها باعث تباهی زندگی می شوند از آن ها هر چقدر می توانی دوری بورز و دور باش
این غزل با مصراع ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی آغاز شده است در این غزل عاشق به هم نشینان خود توصیه می کند تا آنها نیز همچون او عاشق شوند و در طلب عشق بربیاییند زیراکه می گوید با عشق همه چیز زیباست
این غزل با مصراع ای که بر ماه از خط مشکین نقاب انداختی آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید در شرایط سخت و بحرانی زندگی ات معشوقه ات که در طلب و تمنای او هستی به کمک تو می شتابد و تو را یاری می کند
این غزل با مصراع مخمور جام عشقم ساقی بده شرابی آغاز شده است در این غزل عاشق می گوید مست و خراب عشق معشوقم هستم ای ساقی باردیگر جام مرا پر کن تا بیشتر مست و دیوانه شوم و بیشتر عشق بورزم
این غزل با مصراع لبش میبوسم و در میکشم می آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید که از چیزی که مال تو نیست هیچ چشم داشتی نداشته باش و سعی که به چیزی که مالکیت تو از آن نیست استفاده نکنی و دل نبندی
این غزل با مصراع به صوت بلبل و قمری اگر ننوشی می آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید اگر به زیبایی های دنیوی چشم بدوزی نمی توانی از آن ها دل بکنی و در نتیجه مردن برای تو بسیار دشوار خواهد شد بنابراین سعی کن تا به فکرآخرت هم باشی
این غزل با مصراع ساقی بیا که شد قدح لاله پر ز می آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید خرافه پرستی و اعتقادات واهم داشتن به پدیده هایی که دروغ هستند در زندگی انسان باعث می شود تا آدمی از زندگی عقب بماند
این غزل با مصراع سحرگاهان که مخمور شبانه آغاز شده است شاعر می گوید عبادت و راز نیاز با خداوند باید خالصانه باشد تا او این عبادات را از تو بپذیرد اگر چنین نباشد و تنها ریایی عبادت کنی خداوند نیز به تو هیچ کمکی نخواهد کرد
این غزل با مصراع چراغ روی تو را شمع گشت پروانه آغاز شده است در این غزل به ضرب المثل مگسانند دور شیرینی اشاره شده و شاعر می گوید مواظب انسان های طمع کاری که همچون مگس به دور تو هستند باش
این غزل با مصراع از خون دل نوشتم نزدیک دوست نامه آغاز شده است در این غزل عاشق می گوید با جوهره ی وجودش برای جلب توجه معشوقش نامه ای را نوشته است که امیدوار است با رسیدن این نامه به دست معشوقش او به دیدار او بیاید
این غزل با مصراع دامن کشان همیشد در شرب زرکشیده آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید که زیبایی بسیار بزرگی خداوند به تو عظاکرده است از این زیبایی ات در راه های غلط استفاده نکن و خلق الله را با آن آزار مده که خداوند این را دوست ندارد
این غزل با مصراع از من جدا مشو که توام نور دیدهای آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید عاشق دل به معشوقی سپرده که دیوانه وار او را دوست دارد و دوست دارد جانش را هم در راه نثار عشق خودش به معشوقش فدا کند
این غزل با مصراع دوش رفتم به در میکده خواب آلوده آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید که انقدر غرق زیبایی ها و خوشی های دنیا شده ای که آخرت را فراموش کرده ای و برای آن هیچ تلاشی نمی کنی که این به ضرر تو خواهد بود
این غزل با مصراع ای که با سلسله زلف دراز آمدهای آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید به حدی به دیوانگی و جنون در عشق رسیده ای که دیگر خود را فراموش کرده ای و دیگر هیچ ارزشی برای خودت قائل نیستی
این غزل با مصراع در سرای مغان رفته بود و آب زده آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید که دوستی داری که آن را سرزنش می کنی بهتر نیست که خودت اول ایراد های خودت را رفع کنی بعدا به اشتباهات دیگران برسی
این غزل با مصراع ناگهان پرده برانداختهای یعنی چه آغاز شده است در این غزل عاشق به معشوق خود می گوید که برای چه به یکباره زیر عشق و عاشقی زدی و همه چیز را انکار کردی و رفتی و عاشق کس دیگری شدی و از او گلایه های بسیاری می کند
این غزل با مصراع وصال او ز عمر جاودان به آغاز شده است در این غزل عاشق می گوید حاضر است برای رسیدن به معشوقش از جانش هم بگذرد و معشوقش برای او عزیزتر از جانش است اما شاعر می گوید کسی را بیشتر از خودت دوست نداشته باش و به خودت اهمیت بده
این غزل با مصراع گر تیغ بارد در کوی آن ماه آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید با مشکلاتی که در زندگی برایت پیش می آید غمگین نشو و ناامید مباش که روزهای سخت گذشتنی هستند و به اصطلاح روسیاهی به ذغال خواهد ماند
این غزل با مصراع عیشم مدام است از لعل دلخواه آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید عیش و نوش در دنیا می تواند بسیار لذت بخش باشد امانباید تنها به خوش گذرانی در دنیا فکر کرد بلکه باید به فکر آخرت هم بود
این غزل با مصراع خنک نسیم معنبر شمامهای دلخواه آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید عزیزی را از دست داده ای غم مخو که او جایش خوب است و به پیش ملائک رفته است سعی کن تا با نبود او کنار بیایی و به زندگی ات برسی
این غزل با مصراع ای پیک راستان خبر یار ما بگو آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید که راستگویی و درستکاری در زندگی حرف اول را می زند اگر در زندگی انسان درستکاری باشی می توانی به موفقیت برسی و نتایج خوبی را بدست آوری
این غزل با مصراع گلبن عیش میدمد ساقی گلعذار کو آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید سعی کن در زندگی آدم خوب و موثری باشی و بتوانی به انسان های دیگر کمک کنی تا بعد از مرگت نامی نکو باقی بماند
این غزل با مصراع خط عذار یار که بگرفت ماه از او آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید عقل وهوشت را یکی کن و بدان که چه تصمیمات مهمی برا یزندگی ات در حال گرفتن هستی و بدان که چه چیز خوب است و چه چیز بد
این غزل با مصراع مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید مکر و نیرنگ در دنیا عواقب بدی دارد اگر قصد داری تا با حیله ورزی و مکر به مقصودت برسی نمیتوانی موفق بشوی و خودت مکر و گزند خواهی دید
این غزل با مصراع تاب بنفشه میدهد طره مشک سای تو آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید به عاشق و دلداده ای که به تو دل بسته است اعتنا کن زیراکه او دلش را صادقانه به تو داده و از ته دل عاشق تو شده است
این غزل با مصراع ای قبای پادشاهی راست بر بالای تو آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید که در دنیا بی نیاز می شوی در صورتی که خودت سعی و تلاش بسیار زیادی بکنی و بتوانی در کارها تصمیم گیری های درستی بکنی
این غزل با مصراع ی خونبهای نافه چین خاک راه تو آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید به زندگی امیدوار باش و لبخند بزن و شاد باش که با شادی در دنیا و لبخند زدن می توانی زندگی خوب و خوشی را تجربه کنی
ایمن غزل با مصراع ای آفتاب آینه دار جمال تو آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید از ناامیدی در زندگی بپرهیز که بدترین کار در دنیا و زندگی ناامیدی است و خداوند ناامیدان را نه دوست دارد و نه کمکشان خواهد کرد
این غزل با مصراع مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو آغاز شده است در این غزل شاعر می گوید تا عمرت به سر نرسیده به کارهایت برس و از فرصت هایی که برای تو پیش آمده اند نهایت استفاده و لذت را ببر