ریشه خود فروشی های زنان خیابانی + تصاویر
تولد و پرورش در خانواده های نابسامان و غیر ایمن که سرشار از انواع آسیب های اجتماعی و روانی است
از علت های عمده فاجعه دختران فراری و نتیجتا گسترش فحشا به شمار می رود.
در حال حاضر سن فحشا در ایران تا حدودی کاهش یافته و علت این مساله وجود عده کثیری از دختران خیابانی است که به دلیل بی سرپرستی، بدسرپرستی و تک سرپرستی، آزار روحی، جسمی، روانی و… وارد بازار فحشا شده اند.
در حالی که پدیده زنان خیابانی یکی از آسیب های مهم اجتماعی است، آمار رسمی از آنان وجود ندارد
و همین موضوع باعث طرح آمارهای غیر واقعی و مبالغه آمیز توسط برخی کارشناسان و رسانه های داخلی و خارجی
شده است.
به همین ترتیب برخی آمارهای غیر رسمی تعداد زنان خیابانی را در ایران بالغ بر ۲۰۰ هزار نفر می داند،
در حالی که نهادها و مقامات مسئول معمولا از طرح موضوع زنان خیابانی یا ارائه آمار دقیق از آن خودداری
می کنند.
درباره علل به وجود آمدن پدیده زنان خیابانی دیدگاه های مختلفی وجود دارد.
در حالی که برخی کارشناسان بر علل اقتصادی ایجاد این پدیده تاکید می کنند و معتقدند عمده ترین عامل
فرار زنان و دختران نابسامانی های زندگی و خانوادگی خصوصا نابسامانی اقتصادی است برخی دیگر از کارشناسان علل اجتماعی و
روانی را در ایجاد آن موثر می دانند و معتقدند زنان خیابانی دچار اختلالات روانی هستند.
تعداد قلیلی هم صرف خواست خود زنان و دختران را بدون اینکه مشکلی داشته باشند در اقدام به این عمل
موثر می دانند.
ولی به واقع پیدایش زنان خیابانی تنها به دلیل داشتن مشکلات مالی و اقتصادی توجیه پذیر نیست چرا که
افراد بسیاری در فقر زندگی میکنند اما حاضر به تن دادن به این کار نیستند بلکه در بسیاری از موارد
فقر، در کنار مسایل دیگر معنی پیدا می کند.
مانند نحوه آموزش تربیت خانوادگی، دوستان، عرضه ارزش های نامتعارف غربی، روابط دختر و پسر، محرومیت اجتماعی، بالارفتن سن
ازدواج، فقر، اعتیاد و بسیاری از مسایل دیگر از جمله موارد تاثیر گذار در این پدیده است.
در واقع بی توجهی به ارزش های دینی و اهمال در آموزش اصول و مبانی دینی در کشور ما
از جمله مواردی است که طی دراز مدت آسیب های عمده اجتماعی و روحی و روانی را به جای می
گذارد.
امری که بسیاری از خانواده ها و اولیای آموزشی در مدارس از دقت و توجه عمیق به آن سرباز می
زنند، شاید به علت الگوهای جدید برخی کارشناسان تربیتی مبنی بر سهل گرفتن اعتقادات و وظایف دینی بر نوجوانان و
جوانان باشد تا مانع از دل زدگی آنان شود.
همچنین از دیگر عوامل به وجود آورنده زنان خیابانی طلاق است زیرا هنگامی که از هر از شش ازدواج(!) یکی
منجر به طلاق شود و این طلاق باعث قطع درآمد زن و بی سر و سامان شدن وی می شود،
مسیر سوق دادن زن به سمت فحشا تا حدودی هموار خواهد شد.
اعتیاد نیز از دیگر عوامل مهم ایجاد فحشا است زیرا برخی مردانی که معتاد هستند زنان خود را وادار
به تامین مخارج اعتیاد خود از طریق فحشا می کنند.
مطابق آمارهای ارایه شده طی ۹ماهه سال ۸۲ بیش از یک هزار و ۳۰۰ زن خیابانی در سطح کشور جمع
آوری شدند که نیمی از این زنان در مراکز نگهداری بستری و نیمی دیگر نیز به صورت سرپایی مداوا شدند.
در واقع بی توجهی به ارزش های دینی و اهمال در آموزش اصول و مبانی دینی در کشور ما از
جمله مواردی است که طی دراز مدت آسیب های عمده اجتماعی و روحی و روانی را به جای می گذارد.
امری که بسیاری از خانواده ها و اولیای آموزشی در مدارس از دقت و توجه عمیق به آن سرباز می
زنند، شاید به علت الگوهای جدید برخی کارشناسان تربیتی مبنی بر سهل گرفتن اعتقادات و وظایف دینی بر نوجوانان و
جوانان باشد تا مانع از دل زدگی آنان شود.
دین و باورهای دینی یکی از عوامل مهم جلوگیری کننده از انحرافات اجتماعی است یعنی هنگامی که ارزش های
دینی و هنجارها در جامعه ضعیف شود، جامعه دچار بی بند و باری خواهد شد و هیچ گاه کارهایی که
در خصوص زنان خیابانی انجام می شود به نتیجه نخواهد رسید زیرا وجود پدیده زنان خیابانی معلول یک عامل و
منحصر به زمان و مکان خاصی نیست و این بحث ادامه دار خواهد بود.
اما توجه به این نکته نیز حائز اهمیت است که دسترسی به آمار آسیب ها و معضلات اجتماعی علاوه
بر اینکه به افزایش اطلاعات مردمی و تقویت نهادهای پیشگیری کننده از معضلات منجر می شود ؛ خانواده ها را
نیز به چالش بر روی روش های تربیتی در پیش گرفته خود وادار می سازد تا به درستی و نادرستی
روش ها آگاه شوند.
اولین اقدام برای مقابله با پدیده زنان خیابانی ، بررسی کارشناسانه علتهای گرایش افراد به این مقوله به عنوان منبع
کسب درآمد و تأمین مخارج زندگی است.
طلاق ، ازدواج های ناموفق و زندگی در خانوادههای ناسالم و جرم خیز میتواند از دلایل پیدایش زنان خیابانی باشد.
چون معضل زنان خیابانی باید آسیبشناسی و ریشهیابی شود چرا که ما در جامعه اسلامی با چنین معضلی مواجه هستیم
زیرا صرف بگیر و ببند نمیتواند دارای خروجی مناسبی باشد ، حتی اگر در این مسیر هزینه زیادی صرف شود
و راهکارهایی سنجیده شود که معضل در جامعه برطرف شود و به اقدام موثری ختم شود ارزش آن را دارد.
این کار باید حتما با برنامه و به شکل هدفمند پیگیری شود.
چون وجود زنان خیابانی از معضلات جامعه ماست که نمیتوان به شکل موقت با آن برخورد کرد این هدف بدون
برنامهریزی نتیجه نخواهد داد.
معضل زنان خیابانی باید آسیبشناسی و ریشهیابی شود چرا که ما در جامعه اسلامی با چنین معضلی مواجه هستیم زیرا
صرف بگیر و ببند نمیتواند دارای خروجی مناسبی باشد ، حتی اگر در این مسیر هزینه زیادی صرف شود و
راهکارهایی سنجیده شود که معضل در جامعه برطرف شود و به اقدام موثری ختم شود ارزش آن را دارد.
اگر برنامهای برای جمعآوری و اداره زنان خیابانی نباشد فقط شاهد صرف هزینه و وقت نیروی انسانی برای این
کار هستیم که هیچگاه موثر نخواهد بود.در مجموع رسیدگی به وضعیت این افراد و بررسی علل گرایش برخی از زنان
به خیابان و رها شدن از کانون خانواده نیازمند همکاری توام دولت و مجلس است و باید توسط افراد کارشناس
صورت گیرد و تشکیل ستادی در سازمانهای مسئول برای رسیدگی به این افراد ضروری است.
فاطمه برادران – تبیان