وضعیت روانی مادران چه تاثیری بر روی جنین دارد؟
تاثیر وضعیت روانی مادر بر جنین یک رابطه تنگاتنگ است اگر مادر روح و روان آرامی داشته
باشد قطعا تاثیرات بسیار مثبتی بر روی روح و روان جنین و خود مادر دارد. تاثیر وضعیت روانی مادر بر جنین آنقدری
است که فرزندهای متولد شده از مادران نا آرام بیشتر دچار استرس و اضطراب و ترس و تشویش می شوند. در ادامه
مطلب از پرشین وی به بررسی تاثیر وضعیت روانی مادر بر جنین بیشتر صحبت خواهیم کرد در ادامه همراه ما باشید
تاثیر وضعیت روانی مادر بر جنین
ما در این مطلب تاثیر وضعیت روانی مادر بر جنین را مورد بررسی قرار خواهیم داد، به طور کلی حالات روانی مادر در دوره بارداری تاثیرات زیادی روی جنین دارد.
به همین دلیل برای بررسی رشد کودک لازم است از زمان پیش از تولد او آغاز کنیم.
جنین در دوره بارداری تحت تاثیر حالات مادر و محیط قرار دارد که این دو عامل در رشد او نقش
بسیاری خواهند داشت.
در تحقیقاتی که در زمینه رشد کودکان انجام میشود، بررسیها را از زمان جنینی آغاز میکنند و به همین دلیل
دورهبارداری را به سه مرحله تقسیم کردهاند: ۱- سه ماهه اول بارداری؛ ۲- سه ماهه دوم بارداری؛ ۳- سه ماهه
سوم بارداری.
هر خانم باردار در سه ماهه اول حاملگی نگرانیهای خاصی را تحمل میکند؛ مانند نگرانی در مورد سلامت جنین که
آیا سالم است یا خیر؟ آیا زنده است و آیا خطری او را تهدید میکند یا خیر؟ در این دوره
توجه به اینکه مادر در چه شرایط روحی، روانی و جسمی به سر میبرد مهم است تاثیر وضعیت روانی مادر بر جنین را مورد بررسی قرار خواهیم داد
بعضی از مادران خود دچار مشکلاتی هستند که در نتیجه مشکلاتی نیز برای جنین به وجود میآید.
در سه ماهه دوم با شروع حرکات جنین، مادر آرامش بیشتری پیدا میکند، زیرا تا حدودی مطمئن میشود که جنین
زنده است و به حیات خود ادامه میدهد.
در این دوره نگرانی دیگری برای مادر به وجود میآید که در مورد جنسیت نوزاد است.
این نگرانی به نحوه تفکر فرهنگی و اجتماعی مادر (و اطرافیان) مربوط میشود.
در این دوره مادر به جنسیت فرزندش فکر میکند و اگر والدین علاقهمند باشند که فرزندشان جنسیت خاصی داشته باشد
(پسر باشد یا دختر)، این نگرانی افزایش مییابد.
محققان درباره ویارهایی که در دوره بارداری وجود دارد، تحقیق کردهاند و ریشههای روانشناختی برای آن قائل شدهاند.
برخلاف آنچه در گذشته گفته میشد، ویار در نتیجه کمبود مواد غذایی در بدن مادر رخ نمیدهد و این نظریه
امروزه منسوخ شده است.
به عنوان مثال، اگر مادری تمایل یابد که از مواد غیرخوراکی مانند خاک و گچ و زغال تغذیه کند، در
وضعیت ذهنی و شناختی نوزاد تاثیر میگذارد.
در سه ماهه دوم به لحاظ مسائل فرهنگی و اجتماعی تغییراتی در نحوه تفکر خانم باردار به وجود میآید.
خیلی از خانمها ممکن است از ظاهر خود رنج ببرند، مثلا از اینکه چاق شدهاند و مانند گذشته نمیتوانند در
اجتماع ظاهر شوند تاثیر وضعیت روانی مادر بر جنین می تواند تاثیرگذار باشد.
برخی از خانمها نسبت به همسرانشان، به لحاظ ظاهری که پیدا کردهاند دچار دغدغههایی میگردند و مشکلاتی برایشان به وجود
میآید.تاثیر وضعیت روانی مادر بر جنین را مورد بررسی قرار خواهیم داد
نگرانیهای سه ماهه دوم بیشتر حول و حوش این موارد دور میزند.
با آغاز ماه هفتم بارداری نگرانیهای دیگری برای مادر بروز خواهد کرد.
برای تاثیر وضعیت روانی مادر بر جنین باید شیرایطی را محیا کنید که مادر تاثیرات مثبت بر روی جنین بگذارد
مثلا به زایمان خود فکر میکند: آیا زایمان بدون خطر انجام خواهد گرفت؟ آیا پزشک به موقع بر بالینم حاضر
خواهد شد؟ آیا به تنهایی میتوانم نوزادم را پرورش دهم؟ آیا زایمان به صورت طبیعی انجام خواهد شد یا مجبورم
از روشهای غیرطبیعی نظیر سزارین یا فورسپس استفاده کنم؟ و موارد دیگری در مورد نحوه زایمان و هزینههای مربوط به
آن که تمام اینها میتواند باعث نگرانی مادر شود.
در اینجا ذکر این نکته لازم است که هیجانهای مادر باردار بر سلامت جنین تاثیر میگذارد و اگر این هیجانها
به شکل مستمر ادامه یابند، جنین را بیشتر تحت تاثیر قرار میدهند.
بنابراین اگر مادر در یک وضعیت هیجانی دائمی و مستمر قرار بگیرد (فرق نمیکند که این هیجان نسبت به چه
موضعی است) جنین هم از آن تاثیر میپذیرد.
به همین دلیل مادران باید از لحاظ روحی و روانی تحت مراقبت باشند و اگر مادری در این دوره افسرده
باشد و افسردگی او به گونهای باشد که باید از دارو استفاده کند، باید با تجویز پزشک چنین کاری صورت
گیرد.
در غیر این صورت افسردگی مادر روی جنین تاثیر خواهد گذاشت و مصداق بارز تاثیر وضعیت روانی مادر بر جنین است.
افسردگی پس از زایمان چیست؟ چه تاثیری بر کودک دارد و چه راههایی برای مقابله با آن وجود دارد؟ آیا
ممکن است غیر از افسردگی، بیماریهای روانی دیگری (مانند روانگسستگی) بعد از وضع حمل برای مادر به وجود آید؟ در
این صورت چگونه باید با آن روبهرو شد؟ بعضی از مادران بعد از تولد فرزندشان، از لحاظ خلق و خو
و از نظر عاطفی دچار مشکل میشوند که اصطلاحا آن را افسردگی مینامند.
البته در اینجا باید تفاوت بین افسردگی پس از زایمان و غمگین بودن را متذکر شوم.
اغلب مادران ممکن است پس از زایمان دچار حالتی شوند که به آن غم مادری میگویند.
این حالت غمگینی تا حدودی شدید است اما به حد بیماری افسردگی نمیرسد.
اغلب مادران پس از زایمان نگران هستند و این غمگینی حاکی از نگرانی آنهاست؛ از چیزی لذت نمیبرند، بیش از
حد به فرزندشان توجه میکنند و میترسند.
به ویژه خانمهایی که برای اولین بار مادر شدهاند، غم مادری را بیشتر بروز میدهند.
البته در این وضعیت هیچ نیازی به مراجعه به پزشک و مصرف دارو نیست، ولی چنین افرادی باید به شدت
تحت حمایت اطرافیان قرار بگیرند.
باید دور و بر این افراد شلوغ باشد.
بررسی تاثیر وضعیت روانی مادر بر جنین
با کسانی که او را دوست دارند و او هم به آنها علاقهمند است بیشتر در ارتباط باشد و این
غم مادری پس از یک دوره کوتاه و با توجه و اقدامات مثبت اطرافیان برطرف خواهد شد.
اما بعضی از مادران دچار حالت افسردگی میشوند.
این افسردگی نیز ممکن است شدید نباشد و نیازی به مراجعه به پزشک نداشته باشد.
در این صورت هم باید ببینیم که شرایط این خانم چگونه است و چه کسانی در اطرافش هستند و چه
صحبتهایی رد و بدل میشود و آیا کمکهای لازم را دریافت میکند؟ آیا به اندازه کافی استراحت میکند؟ آیا توانسته
است خود را با وضعیت جدید وفق دهد؟ به این ترتیب برای رفع افسردگی باید شرایط آن خانم مورد توجه
قرار بگیرد.
نوع دیگر تاثیر وضعیت روانی مادر بر جنین که تا حدودی شدید است، برای برخی از مادران به وجود میآید.
به این حالت سایکوز بعد از زایمان میگویند تاثیر وضعیت روانی مادر بر جنین است
سایکوز بعد از زایمان نوعی روانپریشی است که بعد از زایمان به وجود میآید.
در این حالت ممکن است علائم افسردگی وجود داشته باشد و علائم بیماریهای روانپریشی دیگر را هم بروز دهد؛ مثلا
علائم و نشانههای مانیا (نوع دیگری از افسردگی) که به صورت نوعی سرخوشی و شیدایی بروز میکند.
مادر ممکن است علائم بیماری اسکیزوفرنی را از خود نشان دهد که علائم آن به شکل توهم، هذیان و رفتارهای
به ظاهر آشفته بروز میکند.
این کار به دو دلیل باید صورت بگیرد: اول اینکه مادر در دوره استفاده از دارو نمیتواند و نباید به
نوزادش شیر بدهد؛ دوم اینکه بیمار روانپریش متوجه اعمال و رفتار خود نیست که در این صورت ممکن است برای
نوزاد خطرآفرین باشد.
در این صورت اگر زمان بیماری تا ۶ ماه طول بکشد، میتوان گفت که این علائم حاکی از یک بیماری
روانپریشی است که قرار بوده اتفاق بیفتد و حالا، بعد از زایمان بروز کرده است و معالجه خاص همان بیماری
را میطلبد.
بنابراین نباید اشتباه کنیم و توجه داشته باشیم که سایکوز بعد از زایمان باید طی ۳ یا ۴ ماه درمان
برطرف شود.
بارداری دوره بسیار حساسی است و زنان باردار به افراد بسیار حساسی تبدیل میشوند که بسیاری از رفتارهای اطرافیان و
آنچه دور و برشان میگذرد میتواند برایشان آزاردهنده باشد.
به همین دلیل رعایت بهداشت روانی زن باردار بسیار مهم است.
زن باردار بعد از زایمان و گذراندن دوره سخت بارداری و نگرانیهایی که در این مدت تحمل کرده است، انتظار
دارد اطرافیان و به ویژه همسرش به او توجه خاصی داشته باشد و به گونهای میخواهد به دیگران بگوید که
دوره بسیار پرمشقتی را سپری کرده است و حالا احتیاج دارد که کمکهای لازم را به او برسانند.
پس بارداری، دوره بسیار مهمی در زندگی یک خانم به شمار میآید و تاثیر روانی وضعیت مادر در این دوره،
بر حالات روحی او بعد از زایمان و همچنین روی فرزندش ادامه مییابد..
بیشتر بدانید از تاثیر مثبت اندیشی مادر بر سلامت روان جنین
جنین از مادر تغذیه می کند پس اگر غذایی که مادر می خورد با لذت باشد، ارتباط های اجتماعی محبت آمیز و دوستانه
و دیدی مثبت به همسر، خانواده و زندگی اش داشته باشد، اثر بسیار خوبی بر جنین خواهدگذاشت.
بچه هایی که خوب ارتباط برقرارمی کنند و همیشه شادند و لبخند به لب دارند، معمولا مادرانی با افکار مثبت داشته اند.
این مادران در آرامش با جنینشان صحبت و عشق و محبت را به او منتقل کرده اند. احساس لذت مادر از
بارداری و حرکت های جنین، به جنین منتقل می شود و این موضوع باعث تامین سلامت روان او خواهد شد.
اگر مادر احساس های مثبت داشته باشد، می تواند جنین خود را به سمت داشتن زندگی خوب هدایت کند.
اگر مادر قبل و بعد از تولد فرزندش افکار مثبت نداشته باشد و مرتب دچار ترس و تنش شود در نتیجه فرزندش
از عشق، علاقه، اعتمادبه نفس و… محروم می ماند.
تاثیر وضعیت روانی مادر بر جنین چیست؟
کودکی که مشکل رفتاری دارد، مضطرب وترسوست، ممکن است در دوران جنینی در معرض استرس مادر
قرار گرفتهباشد. محققان دانشگاه بریستول انگلیس در یافتهاند اضطراب در اواخر حاملگی با افزایش مقدار
کورتیزول (یا همان هورمون استرس) در ۱۰ سالگی کودکی که قرار است به دنیا بیاید، ارتباط دارد.
جالب است بدانید کورتیزول خون جنین را میتوان از هفته ۱۷ جنینی اندازه گرفت.
متخصصان معتقدند مقادیر بالای کورتیزول از جفت رد میشود. این هورمون در حالت طبیعی به بدن کمک
میکند که با شرایط پر استرس به خوبی کنار بیاید. اما مواجهه طولانی مدت با آن میتواند افراد را دچار افسردگی،
اضطراب و خستگی شدید کند. مطالعات قبلی در حیوانات هم نشان داده بود که استرس حیوانات باردار بر
سیستم پاسخ به استرس در بدن یعنی محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال که استرس را کنترل میکند، تاثیر دارد.
آخرین تحقیقات پروفسور ویوت گلوور از کالج سلطنتی لندن نیز نشان میدهد فرزندان زنانی که در دوران بارداری
استرس داشتهاند، مستعد مشکلات رفتاری و روانی مانند بیشفعالی و کم توجهی (ADHD) هستند.
علاوه بر این کودکانی که دردوران تکامل در معرض کورتیزول فراوان قرار بگیرند، در ۱۸ماهگی IQ وهوش کمتری خواهند داشت.
این کودکان بچههایی بسیار ترسو و مضطرب هستند. بد نیست بدانید حدود یک میلیون کودک
در انگلیس از مشکلات ناشی از عدم تکامل عصبی مانند تاخیر شناختی، ADHD و اضطراب رنج
میبرند که محققان معتقدند ۱۵ درصدشان ممکن است در اثر استرس قبل از تولد باشد.
iranvij.ir / bartarinha