مهران مدیری مجری محبوب بیگانه با فوتبال!
وقتی مهران مدیری در مرد دو هزار چهره اش مسعود شستچی را در یکی از موقعیتهای اشتباهی
به تمرین یک تیم فوتبال برد و در فضایی کمیک و البته تراژیک نقش سرمربی تازه از فرنگ برگشته
آن تیم را (با نگاهی آزاد به حضور افشین قطبی در پرسپولیس) بازی کرد، خیلیها برداشت شان این بود
که این کمدین محبوب عاشق فوتبال است. شوخی و سر به سر گذاشتن با امیر قلعه نویی، فیروز کریمی
، غلام پیروانی و علیرضا نیکبخت و اشاره به زد و بندهای پشت پرده جای تردید باقی نمیگذاشت
که مهران مدیری مجری یک خوره فوتبال است، اما برنامه دورهمی حقیقت تازهای را به نمایش گذاشت؛ مدیری هیچ چیز از فوتبال نمیداند.
مهران مدیری مجری دورهمی
اطلاعات فوتبالی مدیری در حد ناچیز!
کمدین محبوب تلویزیون حتی نمیداند علی پروین برای کدام تیمها بازی میکرد. او از فوتبال
خیلی که بداند در حد اسم و رسم ناصر حجازی، لحن علی پروین، طنزپردازی فیروز کریمی،
گلزنی خداداد عزیزی مقابل استرالیا، پیروزی ایران مقابل آمریکا در بازی قرن و البته آشنایی با افتخارات علی دایی است.
وابسته به گوشی
البته آنها که مخاطب جدیتر کارهای مدیری هستند خیلی خوب میدانند مهران به شدت نویسنده محور است
و اتکای عجیبی به متن نویسنده هایش دارد. او اغلب شوخی هایش را درست مطابق متن نویسندهها انجام میدهد.
البته هنر بداهه گویی اش هم در طول اجرای برنامه به کارش میآید، اما مدیری خیلی به آن گوشی که در دورهمی در گوش خود دارد وابسته است.
راز موفقیت مدیری و رامبد جوان
این حرفها به معنی زیر سوال بردن مدیری نیست. اتفاقا شومنهای بزرگ خارجی هم نویسنده محور هستند
و کمتر از خودشان چیزی میگویند. راز موفقیت برنامه مدیری و همین طور رامبد جوان این است
که نویسنده دارد، اما مسئله اینجا است که مردم تصور میکنند تمام این متلکها را خود مدیری میاندازد و تمام اطلاعات را هم خودش دارد.
نویسنده آشنا به ورزش
در حیطه ورزش حداقل چنین نیست. مدیری در دورهمی نویسندهای دارد که قبلا روزنامه نگار ورزشی بوده و اوست
که در دعوت از مهمانهای ورزشی به مدیری مشورت میدهد و متلکهای جالب مدیری به ورزشکاران محصول
نوشتههای این نویسنده است. مثلا همان داستان بازوبند کاپیتانی استقلال که مدیری ۵ تا بازوبند آورد و گفت:
مشکل کاپیتانی استقلال را حل کنید، اینها همان لحظه در گوشی مهران گفته میشد. مدیری حتی نمیتوانست این چهار، پنج اسم را تلفظ کند.
فوتبال آدم را از زندگی میاندازد!
یکی از همکاران مدیری با تایید این روایت میگوید من سالهاست مدیری را میشناسم
و سر کارهای مختلف با او بوده ام. مهران هیچ وقت دغدغه فوتبال را نداشت. او بین ورزشهای
حرفهای کشتی را خیلی دوست دارد، البته نه اینکه خودش کشتی بگیرد. خودش عاشق شناست،
گاهی اوقات هم برنامه میگذارد که به کوهنوردی و اسکی برود، اما کمتر وقت میکند، ولی شنا
را همیشه در برنامه اش دارد. اخیرا به ورزشهای هوایی هم علاقهمند شده و کشتی را هم پیگیری
میکند. خودش به شوخی میگوید، کشتی خوب است،
فوتبال به درد نمیخورد، خیلی طولانی ست،
کشتی ۱۰ دقیقهای تمام میشود و به کارهایت هم میرسی، ولی فوتبال تو را از کار و زندگی میاندازد.
وقتی بچه هم بودم فوتبال برایم جذاب نبود. خودم دنبال توپ میدویدم و بازی میکردم،
ولی اینکه بروم استادیوم و بازی ۲ تیم را تماشا کنم یا پای تلویزیون وقت خودم را برای بازی فوتبال بگذارم،
هرگز…! آخر این چه کاری است؟ نتیجه بازی را بعدا از دوستان میپرسم دیگر!
بی علاقگی مهران مدیری مجری دورهمی
بی علاقه به فوتبال داخلی و خارجی
به گفته این شخص، کمتر پیش آمده مدیری موقع پخش مسابقه فوتبال پای تلویزیون بنشیند. ب
عید میدانم حتی بازی ایران و استرالیا که از هر ۱۰ ایرانی حداقل هشت نفر آن را زنده دیدند
را مدیری دیده باشد. فکر کنم بازی ایران و آمریکا در جام جهانی فرانسه را دیده و شاید
دقایقی از بازی ایران و آرژانتین. تا به حال من جایی ندیدم یا نشنیدم که مهران فوتبال خارجی تماشا کند. علاقهای به فوتبال ندارد.
شوخی با مایلی کهن
یکی از برنامههای جذاب ورزشی دورهمی، برنامهای بود که با حضور محمد مایلی کهن ضبط و پخش شد.
آنجا که مدیری، مایلی کهن را روبروی محمد نادری نشاند و مشخص شد ۳۰ سال قبل مایلی کهن
در یک تصادف باعث کشته شدن پدر بازیگر برنامه شده است. مدیری شوخیهای عجیبی
هم با مایلی کهن کرد که پشتوانه تمام شوخی هایش متنها و پرسشهای همان برنامهای بود
که سابقه ورزشی نویسی دارد و مایلی کهن را کامل میشناسد.
با خداداد خوش گذشت
بدون تردید بهترین برنامه ورزشی دورهمی با حضور خداداد عزیزی رقم خورد
. خداداد خیلی زود سر شوخی را با مدیری باز کرد و مدیری هم گل ایران به استرالیا را گل مهدوی کیا
به مارک بوسنیچ معرفی کرد و چند بار سر به سر عزیزی گذاشت. خداداد هم در خنده دارتر شدن
این برنامه نقش داشت. خود مدیری میگوید با خداداد از همه بیشتر خوش گذشت.
شبی که عزیزی به برنامه آمد همه چیز در بهترین شکل ممکن بود.
خسرو گرفت، رحمتی نگرفت
برنامه خسرو حیدری هم جذاب از آب درآمد درست برعکس برنامه مهدی رحمتی، زیرا جدیت
دروازه بان استقلال در تضاد با ماهیت برنامه دورهمی بود و نتیجه عوامل برنامه را راضی نکرد.
برعکس برنامه خسرو حیدری و آن شوخی بازوبند کاپیتانی و داستان باجناقها و معمای
سر توپ زدن و این سوال که سر توپ کجای توپ است، نقل محافل مردم شد.
مهران مدیری مجری دورهمی به دنبال دعوت از کی روش
در به در دنبال کی روش
مدیری در دورهمی مهمان فوتبالی زیاد داشته، اما حالا به شدت دنبال کارلوس کی روش است
و میخواهد هر طور شده سرمربی تیم ملی را هم به استودیوی برنامه اش بکشاند.
او چند بر تا یکقدمی دعوت از کی روش هم پیش رفته، اما هر بار یک اتفاق مانع او شده است
. البته شایعه شده کی روش برای حضور در این برنامه دستمزد بالا میخواهد! مدیری قطعا میتواند
با کمک نویسنده هایش برنامه کی روش را هم جذاب از آب در بیاورد.
بیشتر بدانید:پاسخهای جالب مجری ورزشی به مهران مدیری
جاودانی رودرروی مهران مدیری حرف هایی شنیدنی برای گفتن داشت.
حرف هایی که تا به حال کمتر مجالی یافته بود تا دربارهشان بگوید. پاراگراف هایی از این برنامه را در ادامه می توانید بخوانید:
– پدرم تهیه کننده و مادرم در واحد خبر سازمان بود. من با تلویزیون بزرگ شده بودم.
– چاق شده ام چون غصه می خورم و غذایم هم بیشتر شده!
– یک روز کلیدم را جا گذاشته بودم و رفتم در سازمان از مادرم کلید بگیرم که بروم از خانه بردارم،
یکی از همکارانش مرا دید، برد تست گرفت و قبول شدم و در نهایت وارد سازمان شدم.
اگر مجری نمی شدم شغل فعلی ام را داشتم؛ وکالت. وکالت را به خاطر کمک به دیگران خیلی دوست دارم،
ورزش را هم به خاطر علاقه دوران جوانی و نوجوانی ام دوست دارم. اگر صبح برنامه داشته باشم
از دیشبش پای اینترنت هستم و وکالت تعطیل است حتی اگر اعدامش کنند.
– تصویر خودم را که می بینم بدم می آید. با خودم می گویم کاش بهتر اجرا می کردم یا فلان ری اکشن را انجام نمی دادم.
– هرکسی هر خطایی کرده باشد حتی اختلاس، باید از حقوقش دفاع کرد. این چیز بدی نیست،
اگر به ناحق باشد که نه البته. همکارانی که بحث های وجدانی برای شان مهم است
دنبال گرفتن حق هستند و این پرونده ها را قبول نمی کنند.
– وقتی گفتید بیایم به برنامه کلی قرص خوردم که استرس نداشته باشم.
گفتگوی مهران مدیری مجری دورهمی با رضا جاودانی
– سال ۱۳۷۸ ازدواج کردم، خیلی سنتی هم ازدواج کردم. یعنی یک واسطه ای ما دو نفر را به هم معرفی کردند.
آن واسطه پای تلفن می گفت آره نارنجی پوشیده، کت هم دارد. تلفن را که قطع کرد گفتم که بود؟
گفت خوب اجرا کن، قرار است شما را ببینند و بپسندند. خانمم بعدها اقرار کرد که دستش را هم سوزانده بود.
– سال ۱۳۷۹ من و شما (مهران مدیری) یک اجرای مشترک داشتیم.
– خیلی اخلاقم تند نیست و بلد هم نیستم نه بگویم.
– وکالت خیلی اعصاب خرد کن است، خیلی سخت است ولی سخت تر اینکه شبش بازی لیورپول(Liverpool) و
چلسی(Chelsea) باشد و طرف هم فردا صبح ول کن نباشد و بگوید چه شد؟ بازی های دیگه چه شد؟ چرا اینجوری بازی کردند؟
– عاشق لیورپول، رئال(Real Madrid)، آلمان و آرژانتین را دوست دارم، تیم شبکه ۳ همه بارسلونی هستند
و من برای اینکه لج شان را در بیاورم رئالی شدم.
– مشهدی ام و طرفدار ابومسلم هستم. اگر بگویم استقلال یا پرسپولیس، نصف ماشینم را از بین می برند.
– رقیب عادل نیستم و رفقیش هستم، سخت ترین بازی که اجرا کردم
دیدار ایران و مکزیک در جام جهانی ۲۰۰۶ بود، خیلی به من فشار آمد و ۱۰ سال پیر شدم.
باشگاه خبرنگاران جوان و رکنا