غزل شماره ۲۰ حافظ : روزه یک سو شد و عید آمد و دل ها برخاست
غزل شماره ۲۰ حافظ به همراه تعبیر و تفسیر آن را در پرشین وی بخوانید.
فال حافظ اصلی از دیوان حافظ شیرازی با معنی و تفسیر کامل
غزل شماره ۲۰ حافظ : روزه یک سو شد و عید آمد و دل ها برخاست
روزه یک سو شد و عید آمد و دلها برخاست
می ز خمخانه به جوش آمد و می باید خواست
نوبه زهدفروشان گران جان بگذشت
وقت رندی و طرب کردن رندان پیداست
چه ملامت بود آن را که چنین باده خورد
این چه عیب است بدین بیخردی وین چه خطاست
باده نوشی که در او روی و ریایی نبود
بهتر از زهدفروشی که در او روی و ریاست
ما نه رندان ریاییم و حریفان نفاق
آن که او عالم سر است بدین حال گواست
فرض ایزد بگزاریم و به کس بد نکنیم
وان چه گویند روا نیست نگوییم رواست
چه شود گر من و تو چند قدح باده خوریم
باده از خون رزان است نه از خون شماست
این چه عیب است کز آن عیب خلل خواهد بود
ور بود نیز چه شد مردم بیعیب کجاست
تعبیر و تفسیر فال شما از غزل شماره بیستم حافظ شیرازی
ای صاحب فال ، خوبی و خوب فکر کردن فقط به عبادت و راز و نیاز با خداوند نمی باشد و چه بسا کسانی باشند که از صبح تا شام راز و نیاز کنند ولی کارهایشان درست نباشد و بالعکس انسان هایی هستند که اعمالشان همه نیک است ولیکن کمتر عبادت می کنند اینگونه افراد نزد خداوند عزیزترند پس شما نیز سعی کنید در برابر خداوند اعمالتان را نیکو کنید و این را بدانید که انسان بی عیب وجود ندارد.
غزل شماره ۲۰ حافظ با صدای سهیل قاسمی:
فایل صوتی غزل شماره ۲۰ حافظ
فاتحهای برای حافظ شیرازی بخوان و با خود جملات زیر را زیر لب زمزمه کن:
ای حافظ شیرازی!
تو محرم هر رازی!
تو را به خدا و به شاخ نباتت قسم میدهم که هر آنچه صلاح و مصلحت من را در آن می بینی برایم آشکار سازی و آرزوی مرا برآورده سازی و من را به موفقیت برسانی .
برای گرفتن فال حافظ کلیک کنید
.
.
فال مجدد حافظ
.
.