پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

همسرم از من به خاطر چاق بودنم، بدش می آید

اشتراک:
چاقی همسر زنان
برخی از مسائل زناشویی هستند که باعث اختلافات و سردی زناشویی است یکی از این موارد چاقی همسر است ، چاقی همسر باعث می شود که برخی از مردان نسبت به اندام همسر خود نارضایتی جنسی داشته باشند در ادامه مطلب همراه ما باشید

برخی ار اختلافات زناشویی به دلیل مسائل نارضایتی همسر از وضعیت موجود است ما
در این مطلب از پرشین وی این بار قصد داریم داستان قصه خانمی که همسرش به دلیل
چاق بودن و اندامی که دارد او را دوست ندارد مطالبی را به اشتراک بگذاریم چاقی همسر موضوعی
است که ما در این مطلب از پرشین وی به آن خواهیم پرداخت

چاقی همسر

من به خاطر این برای غذا خوردن با او جروبحث می‌کنم و تمایلی ندارم که بگویم چه غذایی میل دارم،
چرا که نگران او هستم، مبادا وسوسه شود و رژیم خود را بشکند.
اما از غذاهای کم کالری که او تهیه می‌کند، متنفر هستم.
اعترافات بی وقفه احسان به خاطر چاقی الهه، مشکلاتی را برای آنها ایجاد نموده است.
آیا برای آنها راه حلی وجود دارد؟ اعترافات بی وقفه احسان به خاطر چاقی الهه، مشکلاتی را برای آنها ایجاد
نموده است.

آیا برای آنها راه حلی وجود دارد؟ نوبت الهه : جنگ غذایی! هر روز من و احسان درباره اینکه چه
غذایی برای شام بخوریم، بحث و جدل داریم، الهه گفت، (وی ۳۹ ساله و کارمند شرکت تجاری است.
صاحب دو پسر با نامهای سام ۱۷ ساله و کیان ۱۳ ساله می‌باشد)” اگر ما از صبح غذا را مشخص
نکنیم، تمام روز پشت تلفن راجع به آن بگومگو می‌کنیم، در آخر هم بهترین راه، رفتن به رستوران می‌باشد .
بعد از آن به خاطر رستوران دعوا داریم .
احسان باید غذای مفصل بخورد، اما از طرف دیگر، برای من فرقی نمی کند که چه غذایی بخورم.
در طول ۲۳ سال زندگی زناشویی، من ۳۸ کیلو وزن اضافه کرده ام، و هرگز رژیم هم نمی گیرم، اما
همسرم مدام مرا سرزنش می‌کند.

من وی را علت رژیم نگرفتن خودم می‌دانم.
او هرگز در پخت و پز به من کمک نمی کند، مگر برای کباب کردن، آن هم زمان پیک نیک.
و اگر غذایی سالم بپزم، غذا را کنار می‌زند و نمی خورد.
بچه‌ها هم دارند این عادت زشت را از او یاد می‌گیرند و ایرادی می‌شوند.
از این رو آنها هم کمی اضافه وزن دارند.

چاقی همسرچاقی همسر

گذشته و سابقه الهه: ” قضیه غذای من برمی گردد به زمان کودکی من، زمانی که والدینم برای غذا خوردن
به من جایزه می‌دادند.
زمان جشن حتما کیک داشتیم، اگر سرما خورده بودیم، بدون هیچ نگرانی بستنی می‌خوردیم.
به عنوان یک دختر، خیلی چاق نبودم، اما لاغر واقعی هم نبودم.
همیشه با خودم می‌گفتم اگر چاق نبودم، صورتم زیباتر به نظر میرسید.
” پدر مرحومم شغل آزاد داشت.
مادرم خانه دار بود و تمام کارهای منزل را خودش انجام می‌داد.
حتی الان هم که ۷۴ سال سن دارد، باغبانی می‌کند.
نوبت الهه ادامه دارد: من زمانی که در تهران فارغ التحصیل شدم، با همسرم آشنا شدم.
من در یک دفتر خدمات زیراکس و تایپ کار می‌کردم تا از پس هزینه‌های دانشگاه برآیم، وی اولین مشتری من
بود.

ما مجذوب هم شدیم من تحقیق او را تایپ می‌کردم و همین عامل ارتباط ما با هم شد .
شش ماه بعد از آشنایی، با یکدیگر ازدواج کردیم.
زندگی خوبی داشتیم، اما کم کم استرس وارد زندگی ما شد.
من بعد از دریافت مدرک کارشناسی ارشد، یک برنامه طاقت فرسا داشتم،احسان ، یک مهندس مکانیک بود و زندگی خوبی
داشتیم در عین حال که رفاه مالی الان را نداشتیم .

“وقتی که من باردار شدم شوکه شدیم .
و آن زمانی بود که وزن من شروع به اضافه شدن کرد.
برای بارداری سام، ۳۶ کیلو اضافه وزن پیدا کردم که فقط ۲۲ کیلوی آن از بین رفت.
زمان بارداری کیان، دو مرتبه ۱۵ کیلو وزن اضافه کردم، که هرگز، این اضافه وزن کاهش پیدا نکرد.
زمانی که بچه‌ها کوچک بودند، آنقدر مشغله داشتم، که فرصتی برای رژیم گرفتن نداشتم، و به مرور زمان ۱۰ کیلوی
دیگر نیز به وزنم اضافه شد.

چرا همسرم من را دوست ندارد

” ” ما به تنهایی از عهده این کار بر نمی آییم.
” از زمانی که ۳۰ ساله بودم، رژیم‌های مختلفی را دنبال کردم.
اما یک ماه وزنم افزایش می‌یابد، ماه بعد کاهش.

۵ سال پیش احسان ، که اضافه وزن دارد، با من در ورزشهای همگانی شرکت کرد.
با حمایت‌های او ۱۸ کیلو از وزن من کم شد و ورزش کردن را شروع کردم.
اما بعد از اینکه احسان ۲۰ کیلو کم کرد، دیگر ادامه نداد.
من هم از اینکه تنها شدم، انگیزه ای برای ادامه کار نداشتم.
و روز از نو و روزی از نو، دوباره چاق تر شدم.

” آن زمانی بود که رفتار احسان تغییر کرد و او با خصومت با من رفتار می‌کرد و مدام غرولند
می‌کرد و از عادات غذایی من ایراد می‌گرفت.
اگر یک تکه نان را بر می‌داشتم بخورم، با لحنی خاص می‌پرسید، آیا داری رژیم می‌گیری؟ یا اگر تصمیم می‌گرفتم
وزن کم کنم، می‌گفت هیچ فایده ای ندارد.
این حرفها و رفتارها مرا آزار می‌داد و به نظر من بی انصافی بود.
وزن خود او هم دوباره افزایش یافت.” ” آخرین باری را که با هم رابطه زناشویی داشتیم، به یاد نمی
آورم.
حتی اگر من هم پیشنهاد بدهم او رد می‌کند، خود او هم پا پیش نمی گذارد.
من خیلی احساس تنهایی می‌کنم.

سال قبل، زمانی که پدرم از دنیا رفت، از لحاظ روحی خیلی به من فشار وارد شد.
اما یاد گرفتم که زندگی کوتاهتر از آن است که به غمگینی و افسردگی سپری شود.
” ” من به احسان گفتم، تو را خیلی دوست دارم و باید به یک مشاوره خانواده رجوع کنیم.
ما باید تغییر کنیم، و به تنهایی از عهده این کار بر نمی آییم.” حرفه احسان : “چرا رژیم نگرفتن
الهه تقصیر من است، چرا ورزش نکردم او را سرزنش نکنم؟” این سئوالات احسان ۵۴ ساله بود که خیلی ناامید
بود.

چاقی همسرچاقی همسر

” من به خاطر این برای غذا خوردن با او جروبحث می‌کنم و تمایلی ندارم که بگویم چه غذایی میل
دارم، چرا که نگران او هستم، مبادا وسوسه شود و رژیم خود را بشکند.
اما از غذاهای کم کالری که او تهیه می‌کند، متنفر هستم.

من آشپزی نمی کنم و این باعث می‌شود که در رستوران غذا بخورم.
اما آیا من او را مجبور می‌کنم که هات داگ با سس سفارش بدهد؟” ۲۰ سال پیش، زمانی که تصمیم
گرفتم سیگار کشیدن را ترک کنم، پاکت سیگار خود را دور انداختم و هرگز یک بار هم سیگار نکشیدم.
هیچ کس به من کمک نکرد که ترک کنم.
چرا الهه مسئولیت مشکلات اضافه وزن خود را بر عهده نمی گیرد و به دنبال راه چاره ای نیست؟ ”
من همیشه به خودم متکی بوده ام.

زمانی که کودکی ۵ یا ۶ ساله بودم، پدرم بر اثر سکته قلبی، جان خود را از دست داد.
خواهرم ۸ سال از من بزرگتر بود و مادرم به عنوان یک منشی، ساعتها بیرون از منزل کار می‌کرد، بنابراین
من خودم گلیمم را از آب بیرون کشیدم.
” ” من اولین بار که الهه را دیدم، او دختری زیبا و فریبا بود، با خود فکر کردم می‌توانم
با او راحت صحبت کنم.
بار دومی که او را دیدم، مطمئن شدم که با وی ازدواج خواهم کرد.
” من فعلا به سختی او را می‌شناسم” ۵ سال پیش، که الهه ۱۸ کیلو کم کرد، خیلی متحیر شدم.
او هم قول داد به برنامه ریزی رژیمی خود ادامه دهد.

چاقی همسر اما او این کار را رها کرد و من ناامید و مبهوت شدم.
آنچه که بیشتر باعث تعجب من شد، این بود که او، مرا مقصر می‌پنداشت.
او گفت: تو مرا حمایت نکردی، و همراه من ورزش نمی کردی.

تنفر از چاقی همسر

اما هنوز او را دوست دارم.
او باهوش ترین زنی است که تا به حال دیده ام، در تمام مشکلات کنار من بوده است، مادری دلسوز
است، و نیز نامادری مهربان.
برای مشاوره موافقت کردم، چون که دوست دارم خوب و خوش زندگی کنیم.
و امیدوارم راه‌های بهتر زیستن را یاد بگیریم.

حرفهای مشاور: شناخت یکدیگر بحث و جدل مربوط به چاقی و تغذیه، چه بخوریم، چقدر پول صرف تغذیه کنیم، همه
اینها معمول می‌باشند.
به این دلیل که تغذیه نقش عمده ای را ایفا می‌کند.
با مطالعه سابقه و گذشته و بررسی مسائل خانوادگی الهه و احسان ، دریافتم که خیلی از بحث‌های آنها ریشه
در گذشته آنها دارد.
الهه عشق و علاقه بدون شرط و شروط احسان را جستجو می‌کرده، و انتظار حمایت همسرش را داشته، حمایتی که
هرگز از طرف مادر خود دریافت نکرده است، مادری که فقط کار می‌کرده و به فرزندان خود اهمیت نمی داده
است.

من به الهه گفتم، تو بعد از اینکه به طور کامل از طرف همسرت حمایت نشدی و در کودکی هم
دچار مشکل بوده ای، دچار افسردگی شده ای.
تو در پی عشق و محبت هستی.

چاقی همسرچاقی همسر

در ضمن، احسان از الهه انتظار داشته که روی پای خوش بایستد و مستقل باشد.
همچنین احسان به احساس مسئولیت شخصی و رشد فکری بها می‌داده است و هرگز نظر الهه را قبول نداشته است.
و هرگز با خود فکر نمی کرده است که با رفتار خود باعث افسردگی همسرش شده است.
به تنهایی هم می‌توانید موفق شوید! ” سعی می‌کردم که زوجین را متقاعد کنم که باید با یکدیگر مشکل خود
را حل کنند.
شکوه‌های آنها بی وقفه ادامه داشت، بنابراین تصمیم گرفتم کار گروهی را کنار بگذارم.
از الهه خواستم که بدون کمک همسرش یک رژیم غذایی خاص را دنبال کند.
به او گفتم: ” تو باید این کار را به خاطر خودت و غرور و خود باوری ات انجام بدهی.
اگر احسان همراه تو برای دوچرخه سواری آمد، که چه بهتر.
اما خودت به تنهایی هم می‌توانی موفق شوی .

صحبت‌های من روی الهه تاثیر عمیقی گذاشت و در کلاس‌های مختلف تناسب اندام شرکت کرد و بعد از ۶ ماه،
۱۹ کیلو وزن کم کرده و در حال حاضر هم، تقریبا هفته ای یک کیلو وزن کم می‌کند، البته با
پرهیز از خوردن کربوهیدرات‌های ساده و خوردن غذای کمتر.
و هفته ای چند بار به کلاس ورزش می‌رود.
من گفتم: ” اگر احسان هم با تو همراهی کند و در بعضی فعالیت‌های بدنی رقابت داشته باشد، خیلی خوب
خواهد بود.

اما اجازه نده که نیامدن و همراهی نکردن وی، بهانه ای برای تو باشد.” ” به احسان هم گفتم، اگر
غذاهای کم هیدروکربناتی الهه را نمی پسندی، خودت غذای خود را آماده کن.
اجازه بده که الهه رستوران مورد نظر خود را انتخاب کند.
” احسان موافقت کرد، و خیلی زود به ورزش کردن با الهه پرداخت.

اختلاف به دلیل چاقی همسر

حالا، هر روز صبح، زوجین برای خوردن شام و یا رفتن به رستوران برنامه ریزی می‌کنند.
و به غذاهای خود انواع چاشنی و مواد گیاهی اضافه می‌کنند، پسران آنها هم از این غذاها لذت می‌برند و
با والدین خود همکاری می‌کنند.

بعد از تلاشی چند، الهه به ورزش یوگا علاقمند شد.
الهه می گوید: ” با انجام این ورزش درد عضلاتم کاهش پیدا می‌کند و احساس سرمستی می‌کنم.” ادامه حرفهای مشاور:
من از احسان درخواست کردم که طریقه رفتار خود را تغییر بدهد.
” به او گفتم با تحقیر همسرت، وضع را بدتر می‌کنی.
باید با احسان به طور صریح صحبت می‌کردم.

در طول یک جلسه فضا کاملا احساساتی شده بود، احسان علاقه خود را به الهه ابراز کرد و قبول کرد
که از همسر خود دوری می‌کرده است و آن هم به خاطر چاقی مفرط وی بوده است.
سالها با الهه روابط زناشویی راکنار گذاشته بود.
از این رو از او عذر خواهی کرد.
به احسان گفتم نباید اینقدر خود را مقصر حساب کنی.
اما اگر خود را به سردرد بزنی و مدام دعوا داشته باشید، اوضاع را وخیم تر می‌سازی و مانع پیشرفت
همسرت می‌شوی.

بیشتر بدانید از چرا همسرم مرا دوست ندارد؟

معمولاً این سخن از زبان زوجین شنیده نمی‌شود و آن‌ها در موارد کمی به زبان می‌آورند
که نسبت به طرف مقابل خود دیگر احساسی ندارند و بیشتر در رفتارشان بروز می‌دهند.
به همین دلیل یکی از زوجین برای پر کردن فقدان عشق به کارهای دیگی روی می‌آورد.
مثلاً دائم به مهمانی می‌رود، سیگار می‌کشد، بازی‌های ویدئویی انجام می‌دهد،
به تماشای پورن می‌پردازد و… دوست داشتن چیزی نیست که یک شبه به وجود آید
و یک شبه هم ناپدید شود. به همین دلیل شما به زمان و راهکارهای اساسی برای
رفع این مشکل نیاز دارید. لطفاً تا انتهای این مقاله همراه ما باشید. در ادامه به بررسی
عواملی که باعث ایجاد این مشکل می شود اشاره خواهیم کرد.

کار بیش از حد

یکی از عواملی که باعث کاهش علاقه زوجین می‌شود، کار بیش از حد است.
از این رو چه مرد و چه زن به دلیل مشغله‌های زیاد کمتر در خانه هستند و حتی
کمتر یکدیگر را می‌بینند. به همین جهت به مرور زمان شکل رابطه آن‌ها تغییر می‌کند.
برای اینکه عشق بین زوجین وجود داشته باشد و حفظ شود، باید زمان بیشتری را برای بودن کنار یکدیگر صرف کنند.

عدم گفت‌وگوی حضوری

برخی از زوجین زمان کمی را برای یک گفت‌وگوی دونفره با همسرشان در نظر می‌گیرند
و بیشتر اوقات ترجیح می‌دهند که با موبایل در حال چت کردن و یا مکالمه تلفنی باشند
تا اینکه با همسرشان در مورد موضوعات مختلف صحبت کنند. همین عامل باعث می‌شود
تا هر یک از زوجین احساس کنند که دیگر برای طرف مقابل خود اهمیتی ندارند و به مرور
زمان نسبت به همدیگر سرد می‌شوند. عدم گفت‌وگوی حضوری یکی از عوامل مهم فاصله گرفتن زوجین است.

چرا همسرم مرا دوست ندارد

عدم پیش قدم شدن

برخی از زوجین با اینکه می‌بینند با دلیل و یا بدون دلیل از هم فاصله گرفتند، تلاشی
برای بازگشت به سمت هم انجام نمی‌دهند. ممکن است استدلالشان این باشد
که چرا من باید همیشه پیش قدم شوم؟ من که کار اشتباهی انجام ندادم؟ هر کدام
از انجام این کار شانه خالی می‌کنند و این باعث بدتر شدن اوضاع می‌شود. وقتی می‌بینید
همسرتان دیگر شما را دوست ندارد و شما هم برای دانستن علت آن پیش قدم نمی‌شوید، شرایط را پیچیده‌تر می‌کنید.

عدم توجه به اوقات فراغت

یکی از علت‌های اساسی کم شدن عشق زوجین نسبت به یکدیگر، عدم توجه به اوقات
فراغت است. شاید برایتان عجیب باشد که این مورد چه ارتباطی به دوست داشتن
همسر دارد اما این یکی از موارد مهمی است که به خصوص در ایران کمتر به آن بها
داده می‌شود. در واقع زندگی شهرنشینی و الزام انجام فعالیت‌های اقتصادی مردم
را از تفریح کردن دور کرده است و همین امر باعث فاصله گرفتن زوجین از یکدیگر می‌شود .

www.takmahfel.com / honarehzendegi

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس