ایا زدودن موهای زائد بدن در اسلام توصیه شده و ایا دارای ادابی نیز میباشد؟
پرسش
ایا روایاتی درباره اهمیت و اداب استفاده از نوره برای از بین بردن موهای زائد بدن داریم؟
پاسخ اجمالی
در این زمینه
باید گفت؛ اسلام در موارد فراوانی به زدودن موهای زائد بدن توصیه کرده و شیوهها و ادابی را نیز در
این زمینه بیان نموده که به برخی از انها اشاره میکنیم.الف.اهمیت موزدایی بدن با نوره و غیر ان
– امام على(ع):
«نوره، یک
پاک کننده است».[۱]
«نوره، یک تعویذ (نگه دارنده) و مایه پاکى بدن است».[۲]
«دوست دارم که هر فرد باایمان در
هر پانزده روز یکبار، با نوره موزُدایى کند».[۳]
– ابی یعفور میگوید: در مدینه بودیم که میان من و زراره،
در مورد تراشیدن یا کندن موهاى زیر بغل، بحث پیش امد.من گفتم: تراشیدن انها بهتر است.زراره گفت: کَندن انها بهتر
است.انگاه از امام صادق(ع) اجازه دیدار خواستم.در حالی که در حمّام، موزُدایى میکرد و موهاى زیر بغل خود را زدوده
بود، به ما اجازه دیدار داد.به زراره گفتم: ایا (رفتار امام در نوره کشیدن)تو را بس است؟ گفت: نه؛ شاید
او این کار را به جهتى انجام داده است که انجام دادنش براى من از ان جهت، درست نیست.پس امام(ع)
پرسید: «درباره چه گفتگو میکنید؟».گفتم: زراره در مورد کَندن یا تراشیدن موهاى زیر بغل، با من مخالفت کرده است.من گفتهام
که تراشیدن و زدودن انها، بهتر است و زراره گفته است که کَندن انها بهتر است.امام(ع) فرمود: «تو به سنّت
راه یافتهاى و زراره، بدان نرسیده است.تراشیدن انها از کَندنشان بهتر است و زدودن از تراشیدن نیز بهتر».سپس به ما
فرمود: «[با نوره] موزدایى کنید».گفتیم: سه روز پیش این کار را انجام دادهایم.فرمود: «دوباره انجام دهید؛ چرا که موزدایى [با
نوره]، خود، نوعى طهارت است».[۴]
– امام صادق(ع):
«زدودن موها با تیغ در هر هفت روز، و با نوره در هر پانزده روز،
پسندیده است».[۵]- انحضرت، موى زیر بغل خود را در حمّام، نوره میکشید و میزدود و میفرمود: «از ریشه کَندن موهاى
زیر بغل، شانهها را ضعیف میکند و بینایى را سست و کم قدرت میسازد».[۶]
اداب استفاده از نوره
الف.اوقات استفاده از نوره
– امام علی(ع):
«شایسته است که مؤمن از نوره
گذاشتن در روز چهارشنبه بپرهیزد که روز چهارشنبه روز نحس پایدار است».[۷]
– امام صادق(ع):
«سنّت در مورد نوره، ان است که هر
پانزده روز یکبار انجام شود.اگر بیست روز بر تو گذشت و این کار را انجام ندادى و هیچ چیز هم
براى خرید ان نداشتى، به حساب خداوند، قرض کن».[۸]«یکبار نوره کشیدن در تابستان، از ده بار در زمستانْ بهتر است».[۹]-
در روایتی نقل شده است که به حضرت صادق(ع) گفتند که مردم میگویند: نوره کشیدن در روز جمعه مکروه است،
انحضرت فرمود: «چنین نیست که تو گمان کردی.چه چیز پاک کنندهتر است از نوره کشیدن در روز جمعه».[۱۰]
ب.دعاهای وقت نوره کشیدن
– امام
صادق(ع): «هر کسی که پیش از نوره کشیدن، اندکى از نوره بردارد و ببوید و بر سر بینى بگذارد و
بگوید: “صَلَّى اللهُ عَلَى سُلَیْمانِ بْنِ داوُدَ کَما اَمَرَ بِالنُّورَهِ” او را نوره نسوزاند».[۱۱]
– امام سجاد(ع): هرکس وقت نوره
مالیدن بر بدن، این دعا را بخواند، خدا او را از چرکها و کثافتهاى دنیوى و از گناهان پاک گرداند
و به عوض ان مو به او موئى کرامت فرماید که در ان مو گناه نکند و به عدد هر
موئى از بدنش مَلِکى خلق کند که براى او تسبیح الهى کند تا روز قیامت و به درستی که یک
تسبیح از تسبیح ملائکه ثوابش برابر است با ثواب هزار تسبیح اهل زمین و دعا این است: «اللّهُمَّ طَیِّبْ ما
طَهُرَ مِنّى وَ طَهِّرْ ما طابَ مِنّى وَ اَبْدِلْنى شَعْرا طاهِرِا لایَعْصیکَ، اَللّهُمَّ اِنّى تَطَهَّرْتُ ابْتِغاءَ سُنَّهِ الْمُرْسَلینَ وَ ابْتِغاءَ
رِضْوانَکَ وَ مَغْفِرَتَکَ فَحَرّمْ شَعْرى وَ بَشَرى عَلَى النّارِ وَ طَهِّرْ خَلْقى وَ طَیِّبْ خُلْقى وَ زَکِّ عَمَلى وَ اجْعَلْنى
مِمِّنْ یَلْقاکَ عَلى الْحَنَفیَّهِ السَّمْحَهِ مِلَهِ اِبْراهِیمَ خَلیلِکَ وَ دینِ مُحَمَّدٍ صلّى اللهُ علیه و اله و سلّم حَبیبِکَ وَ
رَسُولِکَ عامِلاً بِشَرایِعِکَ تابِعا لِسُنَّهِ نَبیّکَ صَلَّى الله عَلَیْهِ وَ الِهِ اخِذا بِهِ مُتؤَدِبا بِتاءَدْیبِکَ وَ تَاءَدیبِ رَسُولِکَ صلّى اللهُ
علیه و اله و سلّم وَ تَاءْدیبِ اَوْلِیائِکَ الَّذینَ غَذَوْتَهُمْ بِادَبِکَ وَ زَرَعْتَ الْحِکْمَهَ فى صُدُوِرِهمْ وَ جَعَلْتَهُمْ مَعادِنَ عِلْمِکَ
صَلَواتُکَ عَلَیْهِمْ».[۱۲]
ترجمه دعا: خدایا! انجه از من پاکیزه شد خوشبو گردان و انچه از من خوشبو شد پاکیزه گردان
و برایم مویی برویان که پاک باشد و نافرمانی نکند.خدایا! غرض من از این نوره کشیدن پیروی از سنت پیامبران
و رضاى تو است و [اینکه] از گناهان من در گذرى پس مو و اعضاى مرا بر اتش جهنم حرام
گردان، ظاهرم را [از هر ناشایستى] پاک گردان، خُلق مرا نیکو گردان، اعمال مرا پاکیزه ساز، مرا از کسانى قرار
ده که بر ملت حضرت ابراهیم خلیل تو است و بر دین محمد که حبیب و رسول تو است، بمیرم،
به احکام تو عمل کنم و پیرو سنت پیامبر تو باشم.مرا به اداب خود، اخلاق رسولت و به اخلاق و
اداب اولیای تو متخلق گردان؛ کسانی که ایشان را به اداب خود و حکمت در سینههایشان زراعت فرمودهای و ایشان
را معدنهاى علوم و اسرار خود گردانیدهای، صلوات تو بر ایشان باد.
ج.اثار و سایر اداب
امام صادق(ع): «حنا مالیدن بر بدن بعد از نوره کشیدن، موجب ایمن شدن از جذام و پیسى است».[۱۳] «هر کس
نوره بکشد و سپس تمام بدن را با حنا خضاب نماید، فقر و تنگدستى از او دور رانده میشوند».[۱۴]در رساله
ذهبیه امده است: «هر گاه خواستى جوش برنیاید و بر بدنت هیچ زخم یا تَرَکپوست و یا سیاهْ لکّهاى رخ
ننماید، پیش از نوره کشیدن، با اب سرد، شستشو کن.هر کس میخواهد برای نوره کشیدن به حمّام برود، دوازده ساعت،
یعنى یک روز کامل پیش از ان، از نزدیکى خوددارى کند.سپس اندکى صبر یا اقاقیا و یا پیلْ زَهره و
یا قدرى از همه انها را با هم در نوره بریزد.البته این کار را پس از ان انجام دهد که
نوره، در اب گرمى حل شده باشد که در ان، بابونه یا مَرزَنگوش یا گُلِ بنفشه خشک و یا اندکى
از همه انها، به اندازهاى که بوى خود را به اب بدهد، جوشانده شده است.در این میان، زرنیخ هم باید
به اندازه یک ششمِ نوره باشد.پس ازنوره کشیدن هم باید چیزى همانند برگ هلو، کُنجاره گل کاجیره، حَنا و مُشکک
و گُل سرخ به بدن مالیده شود تا بوى انرا از میان ببرد.هر کس میخواهد از سوختن بدن با نوره
در امان بماند، کمتر انرا هم بزند و به محض عمل نمودن، انرا بشوید و قدرى روغن گُل سرخ نیز
بر بدن بمالد.و اگر نوره بدن را بسوزانْد، مقدارى عدس پوست کَنده بردارد، خوب ارد کند، در گلاب و سرکه
حل کند و بر جاى زخم بمالد، که به اذن خداوند متعال، بهبود خواهد یافت.انچه مانع اثر گذاشتن نوره بر
بدن میشود، این است که محل، با سرکه انگور، پیاز دشتىِ کاملاً تُرش و روغن گُل سرخ، خوب مالیده شود».[۱۵]
——————————————————————————–
[۱].کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۶، ص ۵۰۵، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.[۲].همان، ص ۵۰۶٫[۳].همان.[۴].همان،
ج ۴، ص ۳۲۷،[۵].طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، ص ۵۹، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، ۱۴۱۲ق.[۶].شیخ صدوق، محمد بن
على، من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۲۰، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.[۷].شیخ صدوق، محمد بن على،
الخصال، ج ۲، ص ۳۸۸، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.[۸].من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۱۹٫[۹].الکافی، ج
۶، ص ۵۰۶٫[۱۰].همان.[۱۱].شیخ حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲، ص ۶۶، قم، مؤسسه ال البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.[۱۲].الکافی، ج ۶،
ص ۵۰۷٫[۱۳].من لا یحضره الفقیه، ج ۱، ص ۱۲۱٫[۱۴].شیخ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ص ۲۱، قم، دار الشریف
الرضی للنشر، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.[۱۵].منسوب به امام رضا(ع)، الرساله الذهبیه(طبّ الامام الرضا)، ص ۳۱ – ۳۵، قم، دار الخیام، چاپ
اول، ۱۴۰۲ق.
اسلام