بیوگرافی کامل فاطمه معتمد آریا + عکس
فاطمه معتمد آریا از بازیگران معروف ایرانی و متولد سال ۱۳۴۰ در تهران می باشد .بازی بی نظیر او همیشه,
مورد تحسین بوده است .همسر او احمد حامد می باشد و حاصل ازدواجشان پسری به نام نریمان می باشد .
از فیلم های این بازیگر می توان آشپزباشی , آبا جان , زیر تیغ و.. را نام برد . برای آشنایی بیشتر با این ,
بازیگر در ادامه با پرشین وی همراه باشید.
آشنایی با فاطمه معتمد آریا بازیگر
فاطمه معتمد آریا از بازیگران یزرگ ایران و متولد ۷ آبان ۱۳۴۰ در تهران است .احمد حامد همسر اوست,
و آنها در سال ۱۳۶۰ ازدواج کردند .
معتمد آریا که از همسر خود احمد حامد یک فرزند به نام نریمان هم دارد در این سال ها همواره بر رابطه عاشقانه,
با همسرش تاکید کرده است و همسرش را یکی از مهمترین افراد زندگیش دانسته که اسباب ,
رشد هنری او را موجب شده است.
جالب است که آشنایی معتمد آریا و همسرش هم در روندی کاملا عجیب و کمی شوخ طبعانه رقم می خورد.
معتمد آریا با فلاش بک به ۳۵ سال قبل گفته است: خانه یکی از دوستانم بودم و دیدم شوهرم دارد ,
با یکی پابرهنه توی حیاط بازی می کند.
پرسیدم کیه؟ گفتند این تازه از سوئد اومده و باسواده… من هم گفتم ببینم چقدر سواد دارد و مقداری راجع به ,
سینما و ادبیات حرف زدیم و چند روز بعد مادرم گفت یکی از دوستانت زنگ زده که,
صدایش مثل آلن دلون است.
بازیگر «همسر» و «ناصرالدین شاه آکتور سینما» درباره چگونگی خواستگاری بیان داشته است: چند دفعه ای,
همدیگر را دیدیم و بعد از دو ماه به احمد گفتم با من ازدواج می کنی؟ گفت من باید برگردم سوئد،
گفتم ولش کن حالا بیا یک سال با هم زندگی کنیم لااقل کمیته ما را نمی گیرد.
اگر نخواستی بعد از یک سال جدا می شویم.
ماجرای ازدواج فاطمه معتمد آریا
وی ادامه داده است: احمد گفت فکر خوبیست. باید چه کنم؟ الان برویم پیش پدرت؟ گفتم برویم، یک موتور,
هوندا داشت؛ سوارش شدیم و آمدیم نیاوران. پدر من آدم منظم و با دیسیپلینی بود.
ناگهان دید یک آدم ژولیده آمده جلوی در. گفتم دوست من می خواهد با شما حرف بزند. گفت بفرمایید.
احمد گفت من آمدم خواستگاری دختران. پدرم گفت شما پدر و مادر ندارید؟ احمد گفت,
پدر نه اما مادر دارم.
پدرم گفت پس تشریف ببرید و با مادر بیایید و بالاخره با احمد ازدواج کردم و الان ۳۵ سال است با هم زندگی می کنیم.
سیمین معتمد آریا با اشاره به دوام ازدواجش اظهار داشته است: من تمایلم به وابستگی و یکی شدن بود ,
اما احمد مدام مرا تشویق می کرد که باید مستقل باشی. در طول ۳۵ سال شاید ۱۵ سال,
هم خانه نبودم و این شاید دلیلی است بر استحکام خانواده ما.
او با عروسک گردانی در مدرسه موش ها که سال ۱۳۶۰ پخش شد کار خود را آغاز کرد و اولین فیلم سینمایی,
او جدال نام داشت .در ۱۳۶۹ اولین مجموعه تلویزیونی خود با نام گل پامچال را بازی کرد.
او اولین زن عضو هیئت مدیره خانه سینما می باشد. معتمد آریا و ایرج طهماسب و حمید جبلی گروه هنری ,
می باشند که بازی شان در کنار یکریگر بسیار موفق بوده است و موفق به تولید فیلم های,
پرفروشی همچون کلاه قرمزی شده اند .
معروف ترین فیلم های فاطمه معتمد آریا
فیلم های فاطمه معتمدآریا
آبا جان ,
برف سرخ,
در سکوت ,
نبات ,
یحیی سکوت نکرد ,
بهمن ,
قصهها ,
آشپزباشی ,
زیر تیغ ,
آرایشگاه زیبا ,
آرایشگاه زیبا
و…
جوایز
برنده جایزه هانری لانگ لوا (بخش بازیگر زن) از جشنواره فیلم ونسن (۱۳۹۰)[۲۰]
برنده تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از جشن خانه سینما برای (اینجا بدون من) (۱۳۹۰)
برنده جایزه بهترین بازیگر زن از جشنواره فیلم مونترال برای (اینجا بدون من) (۱۳۹۰)
نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای (اینجا بدون من) (۱۳۸۹)
برنده جایزه ۳۰ سال فعالیت در سینما از جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران (۱۳۸۷)
برنده جایزه چهارمین فستیوال سالانه خانه دوست کجاست سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران (۱۳۸۶)
نامزد تندیس زرین بهترین بازیگر نقش اول زن از جشن خانه سینما برای (گیلانه) (۱۳۸۳)
و..
بیشتر بدانید خوشیهای کوچک و روزمره «فاطمه معتمد آریا»
از مردم گفتن
دوران نوجوانی فاطمه معتمد آریا
نقشهای او در این سالها، یک به یک فرق کردهاند، همانطور که تهران و جامعهای که او آینهدارش بوده،
عوض شده است.
در نوجوانی و جوانی، مسیر مشخصی داشته این پیادهرویها؛ از خانهای در شمال شهر بیرون میآمد,
یا به کتابخانه شماره ۱۳ کانون پرورش فکری در نیاوران میرفت برای آموختن نقاشی،
مقالهنویسی و تئاتر یا به دل خیابانها میزدتا آدمها را ببیند،
بشناسدشان، رفتارهایشان را در پس ذهن ثبت کند و شب برای اعضای خانوادهاش از «مردم» بگوید.
خانوادهای هنرمند و به قول خودش یک خانواده مهربان، همبسته، حامی و با دیسیپلین:
« در خانوادهای بزرگ شدم که همیشه موسیقی، تئاتر، سینما و… دور و برش میچرخید. حتی علاقهمندیهای,
پدر و مادرم به هنر عمیق و ریشهای بود. به همینخاطر نفهمیدم از چه زمانی به هنر علاقه پیدا کردم.
همیشه فکر میکنم این علاقه در من بوده، یعنی انگار تولدم با فرهنگ و هنر آغشته بوده، با این حساب,
خیلی تلاش نکردم به آن دست پیدا کنم، بلکه به نوعی در روابط خانوادهام مستتر بود.»
دلم میخواهد کسی باشم که هستم
در جهان بیهویت امروز، در جهانی که همه میخواهند سر و دم و شاخ تو را بکنند و تو را تبدیل به موجود ,
دیگری کنند، دلم میخواهد کسی باشم که هستم.
آشنایی با فاطمه معتمد آریا
برای این کار، آدم باید تاوانی بدهد و از مسیری عبور کند. حالا من بهعنوان یک زن در جهان پرتلاطم اطرافم ,
در خاورمیانه، ممکن است ترکشهای زیادتری بخورم.
در چنین شرایطی، بهتر بودن از نظر من، یک زیست پر آرامش است؛ یک زندگی که به سمت بهدست آوردن صلح،
امنیت خاطر در زندگی و روابط انسانی دوستانهتر پیش میرود. اینها همه برایم؛یعنی زندگی بهتر.
خاطره دیدار با پدر در آتشنشانی دزاشیب
پدرم فرمانده ایستگاه آتشنشانی و مؤسس چند شعبه آتشنشانی در تهران بود. همین ایستگاه آتشنشانی ,
دزاشیب شمیران را پدرم درست کرد و سه، چهار ساله بودم که میرفتم و میدیدمش.
یک فرمانده منظم، قدرتمند و در عین حال مهربان و عاطفی. یادم است وقتی از جلوی آتشنشانی دزاشیب,
رد میشدیم، پدر در زمین والیبالی که برای ایستگاه درست کرده بود با مامورانش والیبال بازی میکرد.
خودش هم همیشه نخستین نفری بود که در تیم میایستاد. وقتی رد میشدیم، او را میدیدم که یا در حال,
آمادهباش بود یا در حال بازی والیبال.» شغل پدر است یا صفات مادر که سرمایه سیمین معتمدآریا ,
میشود برای آینده اما هرچه هست او فداکاری را در همین خانه و در میان اعضای خانوادهاش آموخته:
« درس اصلی خانوادگی ما این بود که میزان ارزش هر آدمی به اندازه کمکی است که میتواند به دیگران بکند.
اخلاق پدر و مادر فاطمه معتمد آریا
این چیزی بود که پدرم در سه، چهار سالگی به ما یاد داد. نمیتوانم غیر از آن چیزی که آموزش دیدهام،
فکر کنم، مادرم هم همینطور. همیشه بهترین چیزهایی را که برایش هدیه میآوردند ,
کادو پیچ میکرد و میداد به کارگرانی که در خانه ما رفتوآمد داشتند.
همیشه بهترین چیزهایش برای دیگران بود، دیگرانی که شاید نیازمندتر از ما بودند.
با همین چیزهای روزمره زندگی میکنم
در تمام سالهایی که نتوانستم در سینما و تلویزیون حضور داشته باشم، خیلی طبیعی زندگی کردم.
یک آدم بدوی هستم در زندگی، یعنی با همین چیزهای روزمره زندگی میکنم ,
و از احساس امنیتم لذت میبرم.
از اینکه به خانهام برسم، به گل و گیاه داخل خانهام توجه کنم، غذا بپزم، به گربههای کوچه برسم، از,
همسایهام با خبر شوم که در چه حالی است،
از زیبایی کوچه و حیاط و همسایههای اطراف لذت میبرم. هر چیزی که فکر کنید، یک آدم معمولی با آن ,
زندگی میکند، من هم با همان زندگی میکنم، اما شاد و سرمست میشوم.
بد نیست بدانید فاطمه معتمد آریا؛ از بازیگری تا فعالیت های صنفی
فعالیت فاطمه معتمد آریا در امور صنفی سینما
فاطمه معتمد آریا در امور صنفی سینما هم فعال بوده است. او که در انتخابات مربوط به هیات رییسه ,
خانه سینما با حداکثر آرا وارد هیات رییسه شد و نه فقط به عنوان اولین بانویی نام گرفت ,
که تا هیات رییسه این نهاد صنفی پیش رفته بلکه کوشید این حضور را مجالی کند ,
برای بهبود برخی از آسیب هایی که سال هاست صنف سینمای یاران به خود مشغول داشته است.
معتمد آریا در فعالیت های انتخاباتی هم حضوری موثر داشت و البته سعی زیادی کرد که شهروندان را به ,
مشارکت در انتخابات و شریک شدن در تصمیم گیری برای آینده مملکت خود تشویق کند.
اینها در کنار زندگی خانوادگی آرام و بانشاط او با همسرش احمد حامد باعث شده سیمایی فعال و بانشاط ,
از معتمد آریا پیش روی مخاطبان قرار گیرد.
اینکه چرا معتمد آریا به جایگاهی رسیده که در ۵۵ سالگی همچنان پرکار و درعین حال فعال است باید ,
در ریشه های هنری او جست و جو کرد. او بازیگری نبود که به یک باره مطرح شود؛
بلکه پله پله و آرام آرام بالا آمد تا بدین جا رسید.
همشهری شش و هفت , ماهنامه دنیای زنان