بیوگرافی کامل حمید محمدی (مجری و گوینده خبر)
حمید محمدی از سال ۱۳۸۴ وارد عرصه گویندگی شد و اولین فعالیت او در رادیو بود و هم اکنون نیز در رادیو جوان ,
فعالیت دارد .او در همان سال وارد تلویزیون هم شد و به گویندگی خبر ورزشی پرداخت . هم اکنون او در برنامه ۹۰ ,
هم حضور دارد و بخش هایی از برنامه را اجرا می کند .در ادامه عکس هایی از این مجری توانمد را مشاهده,
می کنید و با او بیشتر آشنا می شوید .
حمید محمدی
حمید محمدی زادهٔ (۱۲ بهمن ۱۳۶۲ در کرج)، گوینده خبر و مجری برنامههای رادیو و تلویزیون ایران است. وی دارای ,
مدرک لیسانس مکانیک است و از سال ۸۴ به عنوان گوینده خبر و مجری با تلویزیون همکاری میکند,
و معلم زبان است.
رادیو
وی فعالیت خود را با اجرای برنامههای طنز و اجتماعی در رادیو آغاز کرد و اکنون نیز به اجرای برنامه در شبکههای ,
رادیویی جوان و دانش میپردازد.
او به عنوان مجری-بازیگر در برنامه «لنگ ظهر» در رادیو جوان حضور دارد؛ و یکی از مجریان برنامه «راهکار» نیز هست.
تلویزیون
محمدی از سال ۸۴ به عنوان گوینده خبر ورزشی وارد تلویزیون شد، و به اجرای اخبار ورزشی در بخشهای مختلف ,
خبری پرداخت. وی همچنین چندین بار به عنوان میزبان گفتگوی ویژه خبری در شبکه دو حضور داشتهاست.
وی در سال ۸۹ به برنامه ۹۰ اضافه شد و به گویندگی در آیتمهای مختلف این برنامه پرداخت.
او همچنین مجری سری اول و دوم برنامه فوتبال ۱۲۰ بود که با استقبال گستردهای روبرو شد.
حمید محمدی در مستندهای زیادی هم گویندگی کرده است؛ که، بیشتر ورزشی یا سیاسی بوده اند،
که از جمله مهم ترین آن ها مستند “پرزیدنت آکتور سینما” (“داستان یک پیروزی بدون جنگ”) بوه است.
ایشان علاوه بر اجرا در نمایش های رادیویی نیز به ایفای نقش می پردازد و در بازیگری نیز توانمند است هرچند,
در فیلمی حضور نداشته اما به عنوان بازیگر مهمان در چند فیلم و سریال شرکت کرده,
و علاقه زیادی نیز به هنر دارد.
ویژگی شخصیتی حمید محمدی
این گوینده خبر از لحاژ شخصیتی و خلقیات آدم بیش فعال و پر جنبش و جوش و زودباور و احساساتی بوده ,
و عاشق است ادبیات و کتاب خواندن و موسیقی و دیدن فیلم و فوتبال…می باشد.
کار در رادیو را دوست دارد و عاشق کار در رادیو می باشد.
حمیدی محمدی چند سالی است که ازدواج کرده و وارد زندگی مشترک شده است. وی یک دختر به نام یلدا ,
نیز دارد ، اما تاکنون عکسی از همسرش منتشر نشده است.
بیشتر بدانید گفتگو با حمید محمدی؛ مرد خوش صدای دنیای ورزش
حرفهای حمید محمدی درباره تیم ملی و مربیگری کیروش شروع شد:
ممکن است با این حرفی که میزنم، خیلیها هم اینجا و هم در خیابان با من مخالفت کنند، اما من حرفم را ,
میزنم. من با کیروش موافق نیستم! این حرف را بدون تعارف میگویم،
چون آخر دفاع کردن صفر-صفر است.
حرفها این است که کیروش توانسته سازمان دفاعی که هیچوقت در تاریخ نداشتهایم را درست کند.
اما چند سال؟ ۷ سال فقط برای دفاع گذاشته است. حالا تن و بدنمان از جلوی مراکش بازی کردن,
تا جلوی اسپانیا بودن میلرزد!
آنوقت جوری میشود که وقتی فقط یک گل از اسپانیا میخوریم، مردم هم خوشحالی میکنند و بیرون میریزند.
خوشحالی بعد از بازی مراکش را میفهمم، اما باید بگردیم و ببینیم چرا بهترین تکبهتکها ,
را سردار و کریم خراب میکنند.
عیار تیم ملی ایران جام ملتهای آسیا مشخص میشود. اصلا به عربستان نگاه نکنید که پنج گل از روسیه خورد،
بد روز و بد زمانی بازی داشت! بازی با میزبان آنهم در روز افتتاحیه همه دردسرهای خودش را دارد ,
و گاهی هم هرچقدر تلاش کنی، باز هم به نتیجه نمیرسی!
ملی گرایی بودن حمید محمدی
حرفهایتان را باید به پای ملیگرایی گذاشت؟
واقعیت این است که هرکسی بگوید فقط طرفدار تیم ملی است، غلط محض است! مگر میشود؟ بالاخره یکی را ,
باید انتخاب کرد. از طرفی فرآیند طرفدار شدن که با خواندن و آموزش نیست، همه افراد از بچگی طرفدار,
یک تیم شدهاند؛ یا برای همراهی با کسی که در فامیل طرفدار یک تیم بوده،
آن را انتخاب کردهاند یا از کسی بدشان میآمده و تیم مخالف او را برای طرفداری انتخاب کرده است!
در حقیقت هیچکس با تاکتیک و سوابق افتخار آمیز از یک تیم طرفداری نمیکند. بنابراین اصل ,
طرفدار یک تیم بودن زیر سوال است.
همه ارثی است! پدر من بارسایی بوده و من هم بارسایی شدم.
تمام! شما یا با پدرت همراهی میکنی یا میخواهی لج او را در بیاوری. بنابراین شما طرفدار والنسیا نمیشوی.
کسی که طرفدار والنسیاست، خیلی اصالت دارد. کسی که در هجمه تبلیغاتی پولی و رسانهای ,
منچستریونایتد و تابلوی افتخارات آن، طرفدار لیورپولی میشود ,
که آخرین باری که جام گرفتهاند اصلا معلوم نیست چه زمانی بوده (میخندد) پس اصالت دارد!
آقای محمدی داشتید درباره ایرانیزه شدن کیروش صحبت میکردید.
کیروش برای من به شدت آدم قابل احترامی است، اما به همین دلیل که فکر میکنم به شدت ایرانی شده،
از جایی به بعد حس خوبی به او ندارم.
شما موافق ماندن او در تیم هستید؟
نظر حمید محمدی درباره کی روش
از دو مطلق به اینجا رسیدیم. میگوییم کیروش برود، میگویند پس میخواهی امیر قلعهنویی دوباره ,
سرمربی شود! من اصلا چنین حرفی نزدم. اما از آن طرف اصلا مگر امیر قلعهنویی چه عیبی دارد؟
سوال دیگرشان این است که مگر کسی داریم، که بیاید! جواب این است که چرا از داخل، میتوان ,
مربی دیگری از خارج آورد.
نکته این است که آدمها باید انتقادها را بشنوند و درصدد تصحیح باشند، اما درباره کیروش ماجرا به شکلی,
شده که همهچیز او درست و صحیح است. به هر حال آدمها خاکستری هستند، سیاه و سفید,
مطلق نیستند.
کیروش هم همینطور است، هیچکس منکر این نیست که اعتماد به نفس دفاع کردن را به تیم برگردانده است،
انسجامی که پیش از این نداشتیم را هم به وجود آورده، اما این را هم در نظر بگیرید؛
کنفدراسیون آسیا به قدری بیقانون است که بعد از جامجهانی، جام ملتهای آسیا داریم. در این شرایط ,
یعنی تیمهای آسیایی با همین چینشی که در جام جهانی دیدیدم، روبروی هم قرار میگیرند.
انصاف داشته باشیم با توجه به بازیهایی که از ژاپن و عربستان دیدیم، چقدر برای خودمان شانس قائل هستیم؟
آقای محمدی کمی به عقب برویم؛ اینکه شما در دبیرستان ریاضی خواندید و بعد در دانشگاه,
رشته مکانیک قبول شدید. اما چطور شد که وارد تلویزیون و اخبار شدید؟
سال ۸۲ وارد دانشگاه شدم، دقیقا همان سالی که کار در رادیو را شروع کردم.
ورود به رشته مکانیک و همزمان شروع کار در رادیو، باور کنید اصلا با هم نمیخوانند!
میخواستم شهریهام را بدهم.
مگر رادیو پول هم دارد؟
آن زمان نمیدانستم ندارد. (میخندد)
نحوه ورود حمید محمدی به رادیو
اصلا چطور شد؟ کسی معرفیتان کرد که وارد این کار شوید؟
من از بچگی خیلی دوست داشتم بازیگر یا خواننده شوم. هیچکدام را هم نشدم. خودم فهمیدم که استعداد ,
بازیگری ندارم. بعد تصمیم گرفتم که مجری شوم.
چه زمانی تصمیم گرفتید؟
دبیرستانی بودم که این تصمیم را گرفتم.
این تصمیم چطور در ذهنتان شکل گرفت؟ یعنی از اجرای فرد خاصی تاثیر گرفتید و دلتان خواست ,
مجری شوید؟
آقای سعید میناروش در آن سالها مجری شبکه ۲ بود، قیافهای شبیه به مهران مدیری داشت، با صدای جذابش،
جلوی دوربین مینشست و با حافظ خواندن شروع میکرد. دهه ۷۰ هم بود و میگفت سریال,
«سالهای دور از خانه» را با هم ببینیم!
رویای من بدون تردید همین بود. البته آن زمان خانم مریم نشیبا در رادیو هم برایم شخص مهمی بود. از آنجا بود ,
که احساس کردم دوست دارم مجری باشم، البته ژانر آن خیلی برایم مهم نبود تا دبیرستان که,
تصمیم گرفتم به سمت ورزش بروم. همان سالهایی که تازه برنامه «نود» هم راه افتاده بود. (سال ۷۸)
حالا تصمیم مجری شدن گرفتهاید، اما باز هم در دانشگاه رشته عجیبی را انتخاب کردید!
آن موقع کسی نبود که به ما کمک کند. من عاشق رشته مکانیک بودم و چند رشته مکانیک کشور را زدم,
و بقیه برگه انتخاب رشته را خالی گذاشتم. شاهرود قبول شدم. همزمان در دانشگاه آزاد کرج,
با رتبه ۱۳ هم قبول شدم که آزاد را برای درس خواندن انتخاب کردم.
اما میخواستم خرج دانشگاهم را خودم بدهم و به همین دلیل از همان ابتدا کار کردم.
نحوه ورود حمید محمدی به صدا و سیما
از همینجا بود که وارد صدا و سیما شدید؟
بله، اما همیشه دلم میخواست کارم را از صدا و سیمای تهران شروع کنم. ماجرا از یک روز صبح جمعه ,
شروع شد که با یکی از دوستانم کوه میرفتم. مرکز رادیویی کرج پای کوه است، همان لحظه,
با خودم فکر کردم که کار را از همینجا شروع کنم!
البته در آن زمان رادیو برای من جای پایینی بود، اما الان مینویسم و امضا میکنم که اگر زمان دهها هزار بار ,
به عقب برگردد، دوباره کارم را از رادیو شروع میکنم، چون هرچیزی که دارم از رادیو دارم.
داشتید آن روز صبح را میگفتید که با دوستتان در راه کوهنوردی بودید.
دوستم از علاقه من خبر داشت و پیشنهاد داد از مرکز رادیویی کرج کارم را شروع کنم. اما باورتان نمیشود,
من به قدری بیاطلاع بودم که اصلا به این فکر نکردم که به هر حال اماکن دولتی حراست و گیت ورودی دارند!
همینطور از در ورودی داخل شدم! مسئول حراست هم دنبال من افتاد که کجا میروی؟ گفتم میخواهم ت,
ست بدهم! گفت مگر پنیسیلین است؟
تست دادید و قبول هم شدید، اما راه ورود به تلویزیون را چطور پیدا کردید؟
سال ۸۳ و درست یک سال بعد از ورودم به رادیو، روزنامه جامجم فراخوانی برای جذب گوینده خبر منتشر کرد.
من اصلا قصد نداشتم گوینده اخبار شوم، مجریگری میخواستم، اما فرم را پر کردم، تست دادم ,
و قبول هم شدم! (میخندد)
اگر از شما درباره گزارشگرهای امروز فوتبال بپرسیم، نظرتان درباره آنها و نحوه کارشان چیست؟
نظر حمید محمدی درباره گزارشگرهای فوتبال
در ابتدا باید اشاره کنم که خیابانی پرچمدار آدمهایی بود که به غیر از گزارش فوتبال، حرفهای دیگر هم میزدند.
خیابانی سردمدار تعویض ژانر گزارشگری است و از همین منظر هم قابل احترام است. فردوسیپور,
روی همین بنا، ساختمان خیلی خوشگلی را ساخت.
شرایط نباید به شکلی باشد که خیابانی را فقط خیابانی امروز ببینیم، با اینکه انتقادهایی به او وارد است،
اما نباید صرفا امروز را ببینیم. اگر بخواهم به شکل شخصی به گزارشگرهای فوتبال نمره بدهم ,
از لحاظ صدا رده اول خیابانی است، نفر دوم پیمان یوسفی است.
از نظر محتوا اول عادل فردوسیپور است و بعد از آن پیمان یوسفی و مزدک میرزایی را قرار میدهم.
اما عادل چیزی دارد که کسی ندارد، عادل فردوسیپور یک «آن» دارد! فردوسیپور خیلی باسواد است،
اما تهلهجه همه مشابه عادل شده، به همین دلیل برای پیمان یوسفی و خیابانی خیلی احترام ,
قائل هستم، چون خودشان هستند.
در همه این سالها تپق هم داشتید؟
تپق کلامی به آن شکل نداشتم ولی یکی دو مورد بود که تا مرزش رفتم ولی نگفتم. چند سال پیش بعد از,
سالها تیمی به دسته یک لالیگا آمده بود که اسمش «آلمِیرا» بود.
ما در تحریریه این تیم را «المیرا» صدا میزدیم. میگفتیم امروز المیرا چی کار کرد؟ میگفتیم المیرا بُرد!
(با خنده) طبق همین عادت یکی دوبار روی آنتن شبکه سه نزدیک بود به جای «آلمیرا» بگویم«المیرا».
یک بار هم در دوران دانشجویی امتحان استاتیک داشتم. درسی که کلا اساس آن روی اِلِمانها است.
سر همین موضوع روی آنتن نزدیک بود تیم ملی«آلمان» را «اِلِمان» میخواندم.
ویکی پدیا , شبناک , مهر