روان شناسی نقاشی کودکان/تحلیل معانی رنگ ها در نقاشی کودکان
کودکان دنیای مخصوص به خودشان را دارند و پیچیدگی ها و اکتشافات های روزمره
خود را در دنیای خود غوطه ور می کنند کودکان برخی از احساسات و عواطف خود را
در نقاشی هایشان نشان می دهند ما در این مطلب از پرشین وی قصد داریم به
بررسی روان شناسی نقاشی کودکان و تحلیل معانی رنگ ها در نقاشی کودکان بپردازیم
روان شناسی نقاشی کودکان
در تحلیل نقاشی کودک باید به تعداد و نوع رنگی که استفاده می شود و نیز این مورد که رنگ
بر شکل غلبه دارد یا شکل بر رنگ و یا اینکه اصلا از رنگ استفاده شده یا نه، توجه کرد،
با در نظر گرفتن دوران تکامل کودک می توان گفت میان نقش رنگ و زندگی عاطفی او حالتی موازی وجود
دارد.معمولا کودکان خردسال و کوچک در نقاشی هایشان، کمتر از مداد مشکی استفاده می کنند و برای ترسیم شکل از
مدادرنگی کمک می گیرند که این امر، فرایندی طبیعی است و نشان می دهد جنبه عاطفی بر جنبه عقلانی تسلط
دارد.
با گذشت زمان کودکان کم کم برای ترسیم شکل از مداد مشکی استفاده می کنند تا جایی که دیگر شکل
بر رنگ غلبه می کند.
زمانی که این اتفاق می افتد، یعنی جنبه عقلانی بر جنبه عاطفی غلبه پیدا کرده است.
تا قبل از ۷ سالگی اگر شکل بر رنگ غلبه نداشته باشد، اهمیت چندانی ندارد؛ اما اگر بعد از آن
برای ترسیم اشکال فقط از مدادرنگی استفاده کند، نشان دهنده یک تاخیر آشکار روانی است.
به طور کلی در نقاشی هایی که رنگ آمیزی بسیار روشن وجود دارد، احساس ایمنی دیده می شود و در
رنگ آمیزی های تیره و آشفته که در آن رنگ ها با یکدیگر تداخل دارند، مثلا قسمتی را که زرد
کرده است، مجددا روی آن را قرمز می کند، نوعی پریشانی دیده می شود که می تواند نشانه پنهان کاری
یا داشتن دو احساس متفاوت و هم زمان نسبت به یک موضوع باشد؛ بنابراین در تحلیل این موضوع در نظر
گرفتن نکات زیر ضروری است:
– در ۳ تا ۶ سالگی کودک بیشتر تحت تاثیر فشارهای درونی است؛ بنابراین علاقه
وافری به استفاده از رنگ دارد و آن را مقدم بر شکل ظاهری می داند؛ ولی به تدریج که سن
او بالا می رود، از وابستگی اش به رنگ کم می شود و علاقه او به تقدم شکل بر رنگ
بیشتر خواهدشد.
– هرقدر کودک کوچک تر باشد، رنگ های زنده تری را به کار می برد.
در کودکستان کودک ترجیح می دهد از رنگ های گرم و تند استفاده کند؛ در حالی که آن کودکی که
در خانه تحت نظارت شدید است، رنگ های سرد را انتخاب می کند که مسلما علت اصلی آن به مشکلات
عاطفی و روانی وی مربوط می شود.
– فقدان رنگ در تمام یا قسمتی از نقاشی نشانگر خلا عاطفی است و گاهی بر گرایش های ضداجتماعی دلالت
دارد.
– کودک سازگار به طور متوسط در نقاشی هایش از ۵ رنگ مختلف استفاده می کند؛ در حالی که کودک
گوشه گیر، بیشتر از یک یا دو رنگ را در نقاشی به کار نمی برد.
– علاقه واقعی کودک به رنگ زمانی آغاز می شود که او سعی می کند چند شکل را نقاشی
کند.
این مرحله تا ۷ یا ۸ سالگی به طول می انجامد.
کودک برای استفاده از رنگ ها فقط تحت تاثیر احساسات خود قرار دارد؛ مثلا ممکن است چمن را بنفش رنگ
کند؛ چون هم می خواهد چمن را نشان دهد و هم این رنگ را دوست دارد.
کودک در حین رشد به تدریج ارتباط میان اشیا و رنگ حقیقی آن ها را درک می کند، ولی در
ابتدا این موضوع فقط در مورد چیزهایی صدق می کند که برایش ارزش عاطفی دارند، مثلا اگر مادرش موهای طلایی
داشته باشد، در نقاشی هر زنی را با موهای بور ترسیم می کند؛ زیرا این رنگ برای او مملو از
نیروی عاطفی است.
نحوه روان شناسی نقاشی کودکان
رنگ ها
رنگ ها تحت تاثیر عوامل جسمی و روانی هستند و در فرهنگ های مختلف معانی خاصی دارند.
از نظر روانی ۲ گروه رنگ های گرم نظیر قرمز، زرد و نارنجی و رنگ های سرد مانند سبز، آبی
و بنفش با یکدیگر تفاوت عمیقی دارند.
رنگ های گرم، تحریک کننده اند و موجب فعالیت و جنب و جوش می شوند و نیز الهام بخش روشنی
و شادی زندگی هستند؛ در حالی که رنگ های سرد نشان دهنده حالت های انفعالی، سکون و تلقین کننده غم
و اندوه هستند و همچنین رنگ های خنثی مانند خاکستری استدلال، خودمختاری، حمله وری و تمایل به آغشته شازی را
نشان می دهند.
قرمز: حالت تحریک کنندگی دارد.
افراط در استفاده از رنگ قرمز، به معنای وجود یک زمینه تحریک پذیر است؛ در ضمن این رنگ، عمل و
مردانگی را نشان می دهد.
کودکانی که از این رنگ استفاده می کنند، تمایل به برون ریزی احساسات دارند و عواطفشان را خیلی راحت بیان
می کنند، حتی این رنگ می تواند عدم مهارشدگی آن ها را نشان دهد؛ در حقیقت رنگ های سرخ در
ابتدا مورد توجه خردسالان است؛ اما در سال های بعد، نشان دهنده پرخاش جویی آنان است.
آبی: معرف زنانگی است و برعکس قرمز نشان دهنده حساسیت، ملایمت، صلح و آرامش است.
افراط در استفاده از این رنگ معنای تسلیم پذیری دارد)
بنفش: این رنگ ترکیبی از قرمز و آبی
است که می تواند نوعی تضاد و تعارض و نیز تمایلات نامتجانس را نشان دهد.
استفاده افراطی از رنگ بنفش، نشان دهنده اضطراب است.
صورتی: نشان دهنده صلح، تعادل و توازن و نیز معرف عاطفه ای است که فاقد هوای نفس و پرخاشگری است؛
ضمنا این رنگ ملایمت و عطوفت را نیز نشان می دهد.
زرد: این رنگ شکفتگی، پیشرفت، شادی و خوش بینی را نشان می دهد و اگر به شکل افراطی از آن
استفاده شود، نشان دهنده نیاز به آزادسازی تنش های درونی است.
سبز: تمایل به مورد محبت و توجه قرار گرفتن است.
این رنگ مبنای تجربی دارد و در نقاشی کودکانی که اضطراب جدایی دارند و یا به شدت وابسته هستند، بیشتر
دیده می شود.
نارنجی: یادآور آرامش و خوشی است.
کودکی که از این رنگ در نقاشی استفاده می کند، هم میل به پیشرفت دارد و هم ممکن است کمی
پرخاشگر و ناآرام باشد.
افراط در استفاده از این رنگ، تحریک پذیری و ناآرامی فرد را نشان می دهد.
تفسیر نقاشی کودک
سیاه: به معنای نفی رنگ و منبع، ترس، تشویش، وسواس و اضطراب است.
کودکانی که در نقاشی خود تمایل به استفاده از این رنگ دارند، سعی دارند غم و ناامیدی و اضطراب را
نشان دهند.
خاکستری: یک رنگ خنثی است و در صورتی که در نقاشی کودکان غالب باشد، ناتوانی در بروز احساسات را نشان
می دهد.
سفید: همانند رنگ خاکستری، رنگی خنثی است و معنای آن، فقدان رنگ در نقاشی است که این امر، خلا عاطفی
یا ناتوانی در برون ریزی عواطف را نشان می دهد
همگرایی رنگ ها
این مورد بسیار مهم است؛ مثلا استفاده افراطی از رنگ قرمز و زرد
با هم در نقاشی، گویای اجتماعی بودن است؛ در حالی که استفاده هم زمان و افراطی از قرمز و سبز
مبیّن دوسوگرایی و خشم است.
به طور کلی رنگ های گرم، نشان دهنده برون گرایی، تمایل به برقراری ارتباط و رنگ های سرد گویای درون
گرایی و میل به فاصله گرفتن از دیگران است.
بیشتر بدانید از آشنایی با روانشناسی نقاشی کودکان
روانشناسی نقاشی کودکان و خردسالان بسیاری از حرفه ایها را در زمینه آموزش و پرورش جذب کرده و علاقه مند میکند.
محققان، روانشناسان، معلمان و والدین تحقیقات مختلفی را برای روشن ساختن مفهوم و تفسیر نقاشیهای کودکان انجام داده اند.
از طریق بررسی و تحلیل نقاشی کودکان، میتوان بینش آنها را در مورد توسعه اجتماعی / احساسی، فیزیکی و فکری هر کودک به دست آورد.
کودکان معمولا از طریق روشهای فکری، جسمی و احساسی جهان اطراف را کشف
میکنند. مداد، قلم مو و کاغذ بهترین روش برای انتقال ترسها و امیدهای آنهاست.
پیشرفت نقاشی کودکان در طی یک دوره زمانی میتوانند رشد فکری آنها را نشان دهد و همچنین تواناییها و مهارتهای علمی آنها را مشخص کند.
کودکان از طریق نقاشیهای خود، نظرات و تفسیرهایشان را بیان میکنند. نقاشیهای
کودکان بخشی از طبیعت درونی آنها است. هنگامی که نقاشی میکنند، مواد،
مداد رنگی، الگو، اندازه و موقعیت آنچه را که میخواهند بکشند با دقت انتخاب
میکنند که هر کدام نشان دهنده بعدی از درون آنهاست و میتواند اطلاعات دقیقی ارائه دهد.
نقاشیهای کودکان در فرهنگهای مختلف متفاوت است. تحقیقات نشان میدهد
کودکان در فرهنگهای مختلف نه تنها در جزئیات طراحی سبک، بلکه در استراتژیهای
اولیه نیز متفاوت هستند. فرهنگ، نقش اساسی در توسعه نمادهای نهادینه دارد.
همچنین میتواند یک ابزار ارتباطی باشد. کودکانی که هنوز توانایی کافی برای
بیان لغات انتزاعی ندارند، از روشهای ارتباطی مانند نقاشی استفاده میکنند.
از طریق نقاشی کودکان با افراد خانواده ارتباط برقرار میکنند و مهارتهای زندگی را توسعه میدهند و حس اعتماد را ایجاد میکنند. نقاشیهای کودکان دارای نظمی است که به توسعه مهارتهای حرکتی کمک میکند. گستردگی دیدکودک، علایق، احساساتی مانند شادی، خشم، غم و اندوه همچنین شیوه زندگی و روشهای تربیتی تاثیر زیادی بر محتوای آن دارد.
روانشناسی نقاشی کودکان، حاکی از آن است که کودکانی که نقاشیهای بهتری دارند از درصد هوش عاطفی بالاتری برخوردارند.
بخش ناخودآگاه روح میتواند از طریق نقاشی ظاهر شود. طراحی یک ارتباط مستقیم با بخش ناخودآگاه دارد و حاوی اطلاعات روانشناختی زیادی است که عمق روان کودک را میتوان از طریق آن احساس کرد. کودکانی که نقاشی میکنند بچههای خوشحال تری هستند. آنها ترس، آرزو، درد و … را از طریق نقاشی بیان میکنند. همچنین اطلاعاتی در مورد رابطه جهان و دیگر افراد بیان میکنند.
آثار هنری کودکان نشان دهنده یک دیدگاه از شخصیت خودشان است. کودکان ابزار نقاشی را به طوری تصادفی انتخاب نمیکنند، این انتخاب خلق و خوی شخصیتی آنها را نشان میدهد. ضخامت مداد، اندازه ورق انتخاب شده، نشان دهنده خصوصیات درونی اوست. هرچه ورق بزرگتر باشد کودک میخواهد بیشتر خود را نشان دهد، در حالی که انتخاب یک برگه کوچکتر نشان میدهد کودک رضایت بیشتری دارد.
مجله موفقیت / yjc