آیا رفتارهای نوجوانان واقعا لجبازی است
با ما یکه به دو میکند.
میخواهد حال ما را بگیرد و هر چه میگوییم لج میکند و عکسش را انجام میدهد.» نوجوان هم در جواب
میگوید: «مامان و بابا گیر میدهند.» آیا واقعا شما گیر میدهید یا او لجباز است؟شاید واقعا نسبت به رفتار هم
شناختی ندارید و دچار سوء تفاهم میشوید؟ با دکتر حسین فرش فروش، فوق تخصص روانشناسی اجتماعی گفت و گو کردیم
تا به جواب این سوالات برسیم.
دکتر فرش فروش با زاویه دید جدیدی به لجبازی نوجوانان پرداخته است که در ادامه میخوانید.
متخصصان برای انسان شش دوره زندگی را در نظر میگیرند.
نوزادی، کودکی، نوجوانی، جوانی، میانسالی و سالمندی دورههای زندگی انسان است.
به عقیده من در این شش دوره نوزادی و نوجوانی شرایط یکسانی دارند.
هر دو «نو» دارند و این به معنای یک شرایط جدید و ویژه است.
نوزاد هیچ داناییای ندارد و هیچ کاری را بلد نیست انجام دهد؛ به همین دلیل نام لوح سفید را بر
او مینهند.
برای همین هم والدین و اطرافیان هر آن چیزی را که او نیاز دارد در کمال آرامش و خونسردی با
لبخند به او آموزش میدهند.
البته درست است که نوجوانی و نوزادی تفاوتهایی هم دارند.
به هر حال نوجوان با پیش زمینهای از کودکی وارد نوجوانی شده است و به مواردی آگاهی دارد.
نوزادی که رشد میکند و به کودکی میرسد هر آگاهی و آموزهای دارد به کارش میآید و آنها را ادامه
میدهد.
اما کودکی مرحلهای است که تمام میشود و فرد وارد مرحله نو و جدیدی میشود که نسبت به آن آگاهی
ندارد.
از آنجا که در این دوره درک و فهم به سمت انتزاع سوق پیدا میکند، نوجوان بسیاری از روابط را
نمیفهمد.
به همین دلیل این دوره را مساوی نوزادی میدانیم.
والدین لجبازی نکنید! زمانی که رفتار نوجوانی را بررسی میکنیم متوجه میشویم که او رفتار عادی انجام میدهد اما پدر
و مادر اینگونه استنباط میکنند که نوجوان لجباز است.
برخی از دانشمندان معتقدند که نوجوانان و حتی کودکان در برابر موانع استقامت نشان میدهند.
برای مثال زمانی که در مقابل دستور یا فرمانی قرار میگیرد، از آن سرپیچی و نافرمانی میکند ولی والدین فکر
میکنند او لج میکند و نمیخواهد دستور آنها را انجام دهد.
همانند اینکه زمانی که به او میگویید در اتاق را آرام ببند، او محکمتر میبندد.
این لجبازی نیست، نافرمانی از دستور شماست.
اما وقتی شما ایندسته از دستورات را زیاد میکنید تا با لجبازی او مقابله کرده باشید، در حقیقت این شما
هستید که لجبازی میکنید.
همان سعه صدری را که در نوزادی فرزندتان از خود نشان دادید باید در نوجوانیاش هم تکرار کنید.
حتی از پیامبر اکرم(ص) حدیثی وجود دارد که میفرماید: با هرکسی به اندازه درک و فهم خودش رفتار کن.
با کودکان کودکانه و با بزرگان بزرگسالانه.
والدین باید به یاد داشته باشند فرهنگ لغت نوجوانان با کودکان متفاوت است.
ما کودک را مستقیما به بزرگسالی وصل میکنیم.
پدرو مادرها در مقابله با نوجوان می گویند، بزرگ شده است و به صورت طبیعی هم انتظار دارند رفتاری همانند
بزرگسالان از خود بروز دهد.
زمانی که توقع رفتار بزرگسالانه دارید باعث میشوید نوجوان رفتارهای پرخطری همانند سیگار کشیدن را انجام دهد تا ثابت کند
بزرگ شده است.
اگر واقعا رفتارش لجبازی است میتوانید از طریق شیوه حواس پرتی او را از این رفتار دور کنید.
برای مثال اگر ساعتها بازی کامپیوتری انجام میدهد و شما ناراحت هستید، هرگز به او نگویید چقدر بازی میکنی یا
بس است دیگر.
بهتر است به او پیشنهاد دهید که من میروم سینما، استخر یا استادیوم، تو هم میآیی؟ آنوقت است که او
به راحتی از بازی دست میکشد.
این همان رفتار شکلاتی است که با کودکان انجام میدهیم و به جای اینکه بگوییم فلان کار را نکن پیشنهاد
میدهیم بیاید و شکلات را از ما بگیرد تا حواسش از آن کار پرت شود.
هرگز به نوجوان نگویید نکن! رفتار مثبت را ایجاد کنید و او را به سمتش ترغیب کنید.
ترغیب کردن به رفتاری مثبت بهتر از منع کردن است.
لج، بازی وقتی صحبت از رفتاری به عنوان لجبازی است، بهتر است روی این کلمه دقیق شویم.
این کلمه از دو قسمت لج و بازی تشکیل شده است.
نوجوان نسبت به بسیاری از رفتارها شناختی ندارد و آنها را بلد نیست؛ چون موجودی است که از دنیای کودکی
و همه آموختههایش فاصله میگیرد و به دنیای بزرگتر، مستقلتر و با درک بالاتر وارد میشود.
ولی چون نسبتش به این دنیا همانند نسبت نوزاد به دنیای جدید است، رفتارهای جدیدی هم از خود بروز میدهد
که پدر و مادر از آن به عنوان لج نام میبرند.
اما بخش دوم قضیه بازی است.
نوزاد انسان از زمانی که به دنیا میآید همه با او بازی میکنند.
کودک هم دوست دارد همیشه در حال بازی کردن باشد.
بسیاری از متخصصان معتقدند بازی تفکر کودک است.
اما فراموش نکنید که مهمترین اصلی که در بازی کودکان وجود دارد غیر واقعی بودن و وجود تقلب در آن
است.
به عبارت سادهتر بازی کودکان الکی است.
الکی خاله بازی کنیم، الکی گل یا پوچ بازی کنیم و…
در زندگی کودک همه چیز بازی است.
همه با او با لبخند برخورد میکنند.اگر در فلان مساله تقلب کرد یا بازی را از راه دیگری انجام داد
و به نتیجه رسید، همه تشویقش میکنند.
در بازی کودک همه چیزی بازی و الکی است.
حال به نوجوانی رسیده است و سالها تجربه بازی کردن را دارد.
اما والدین اسمش را لجبازی میگذارند.
همانطور که اشاره شد، بخشی از این رفتارها به دلیل این است که او خیلی از رفتارها را بلد نیست
و نمیداند در این موقعیت چه کند؟ بخشی دیگر هم به علت این است که او همه چیز را به
بازی و شوخی میگیرد.
مسائلی که برای شما جدی است برای او چندان جدی به نظر نمی رسد بنابراین لزوما در حال لجبازی نیست.
مگر اینکه شما با او رفتاری انجام دهید که به لجبازی بیفتد.
در چنین مواقعی این شما هستید که دارید لجبازی می کنید.حالت دیگر این است که او در اثر ناآگاهی رفتاری
را انجام می دهد.
این وظیفه شماست که با دادن آگاهی او را از انجام دادن کاری برحذر دارید.
نوجوان نوزاد همانگونه که اشاره شد نوجوان بسیاری از رفتارها را بلد نیست، اما چون پدر و مادر سابقه و
شناختی از دوران کودکی او دارند، توقع دارند معقولانه رفتار کند.
نوزاد هیچ چیزی را بلد نیست پدر و مادر هم این را قبول کردهاند.
همچنین به دلیل ضعف بدنی که دارد با او مهربانانه رفتار میکنند تا یاد بگیرد.
برای مثال نوزادی که میخواهد راه برود، بارها و بارها زمین میخورد اما باز پدر و مادر به او کمک
میکنند تا راه برود.
باید بپذیرید که نوجوان هم همان شرایط نوزاد را دارد.
پدر و مادر چون ۱۳، ۱۲ سال فرزندشان را بزرگ کردهاند توقعات زیادی دارند و اشتباهات او را نمیپذیرند.
در صورتی که با نوجوان هم باید همانند نوزاد مهربانانه برخورد کرد.
ذهن او هم به لوح سفیدی میماند و تازه میخواهد شکل بگیرد.باز تاکید میکنم؛ چون پدر و مادر فکر میکنند
آموزشهای این چند سال به کار نوجوان میآید و او دیگر بزرگ شده است، نمیتوانند رفتارهای نوجوان را تحمل کنند.
به این مرحله که میرسند رفتارهایی را که از نظر نوجوان نرمال است غیر معمول میخوانند و فکر میکنند نوجوان
لج میکند تفکر خلاق تفکر خلاق در عموم انسانها وجود دارد.
هر انسانی میخواهد مسالهاش را از راهی حل کند که تا به حال کسی به آن فکر نکرده است.
زمانی که فرد به نوجوانی میرسد و تفکرش انتزاعی میشود سعی میکند از راههای خلاقانه در زندگیاش استفاده کند.
در تعریف خلاقیت هم باید گفت، حل کردن مساله با راه حل جدید.
در این دوره نوجوان میکوشد تا در زندگیاش راه حلهای جدیدی پیدا کند اما چون این راهها جدید هستند پس
پدر و مادر نسبت به آن شناختی ندارند و تا به حال ندیدهاند، به همین دلیل فکر میکنند نوجوان لجبازی
میکند.
پس بهتر است والدین نسبت به رفتارهای نوجوان ذهنیت مثبت داشته باشند و تفکر خلاق او را بشناسند.
به والدین توصیه میشود صبور باشند و تامل کنند تا متوجه شوند راهحلهایی که نوجوان ارائه میدهد واقعا غلط است؟
قبول کنید که هر روش و راه جدیدی برای حل مساله غلط نیست و حتما تفکری پشت آن وجود دارد.