آیا باید به قسمت اعتقاد داشت؟
ما در این مطلب ازپرشین وی قصد داریم شما را با یکی از
مهمترین مسائلی که ممکن است هر کسی را درگیر کرده باشد
یعنی اعتقاد به قسمت آشنا کنیم. تا انتهای
این مطلب همراه ما باشید
اعتقاد به قسمت
قضا و قدر و
تقدیر در لغت به معنای اندازه گیری و چیزی را با اندازه معین ساختن است و قضا به معنای گذراندان و به پایان رساندن و یکسره کردن و حتمیت است.[۱]
درباره تقدیر می گویند:
«هر مخلوقی به حکم اینکه ممکن الوجود است، حد و اندازه وجودی خاصی دارد، مثلا جماد به گونه ای اندازه گیری شده و نبات و حیوان به گونه ای دیگر»[۲]
و درباره قضا گفته شده:
«قضا به معنای قطعیت وجود شی است. مسلما قطعیت یافتن وجود شی بر اساس نظام علت و معلول و در گرو تحقق علت تام آن شی است.»[۳]
بنا بر این می توان نتیجه گرفت که معنایی که مردم از قضا و قدر می فهمند معنای
صحیحی نیست. چرا که آن ها وقتی از قضا و قدر یا قسمت سخن می گویند،
منظورشان این است که حادثه رخ داده تحت اراده آن ها نبوده، بلکه خداوند آن را اراده کرده است و حال آنکه این معنا صحیح نیست.
تقدیر الهی یعنی هر موجودی را خداوند به گونه ای خاص خلق کرده، یکی را انسان و یکی
دیگر حیوان خلق کرد است. و قضای الهی هم به معنای بی دلیل بودن اشیاء نیست،
بلکه همه حوادث عالم دارای علت است؛ فقط وقتی علت چیزی آمد با اراده خداوند آن فعل حتمی می شود.
آثار منفی اعتقاد عرفی قسمت و سرنوشت
بی مسئولیت شدن
اعتقاد به قسمت البته به آن معنا که مردم اعتقاد دارند، آدم را بی مسئولیت می کند.
در مواقعی که شخص مقصر است و یا اشتباه کرده، قسمت و اراده الهی را پیش می کشد و خودش را تبرئه می کند.
اهمیت ندادن به وعده ها و قول و قرارها
بعضی ها زمانی که به کسی قول می دهند و یا وعده کاری را می دهند، می گویند
اگر قسمت باشد این کار را انجام می دهم. بعد وقتی به هر دلیل کار را انجام نداد می گوید خب قسمت نبود که انجام بدهم.
توقف و ایستایی و سد مسیر پیشرفت
هستند آدم هایی که فعالیت نمی کنند و زندگی ساکن و ثابتی دارند، وقتی هم
که از آن ها سوال می کنیم چرا حرکتی نمی کنند؟ پاسخ می دهند که قسمت ما همین است.
بیشتر بدانید از قسمت در ازدواج
پرسش:
آیا «قسمت بودن» در ازدواج از نظر اسلام صحیح است؛ یعنی مشخص است که در آینده با چه فردی ازدواج میکند؟
پاسخ:
پاسخ: اول: مقصود از قسمت بودن واژۀ «قسمت» که در روایات از آن به «قضا و قدر» یا همان
«تقدیر و سرنوشت» تعبیر میشود، در بین مردم به معنای «توفیق» نیز به کار میرود که البته
با دقتی در مورد آن، به همان معنای «تقدیر و سرنوشت» است، برای مثال؛ به کسی میگوییم:
آیا به کربلا برای زیارت رفتهای؟ میگوید: «قسمت نبود».
دوم: راستی چرا برخی در هرجا و سر هر مسئله میگویند: قسمت این بود؟ پاسخ آن را
از دو جهت میتوان بررسی کرد: نگاه اول: گاهی به خاطر کمکاری، بیاحتیاطی و آگاهی
نداشتن کلمۀ «قسمت» بر زبان آورده میشود. با بیاحتیاطی به ماشین شخصی میزند،
میگوید قسمت بود، آگاهی از مسئلهای ندارد و به نوعی دچار گرفتاری میشود، میگوید
قسمت این بود و هزاران قسمت گفتن دیگر از این قبیل. آری، درست است که به نوعی تقدیر
الهی بوده است، ولی چرا او دقت نکرده است؟!
اعتقاد به قسمت چیست
میتوانست احتیاط کند تا تصادف نکند، میتوانست علم و آگاهی کسب کند تا گرفتار نشود؛
زیرا اراده انسان هم، جزء تقدیر الهی است. حال در این موارد چون شخص به ماشینی
زده و دچار گرفتاری شده است، برای اینکه مقداری از فشار عصبی و روحیاش کم شود،
میگوید: «قسمت بود و خدا این طور خواسته بود» که البته «انصاف» هم در اینجا بهخوبی
نمایان است؛ زیرا خداوند قوانین و سنتهای هستی را به او معرفی کرده و به او علم و آگاهی
و اراده داده بود و او باید با «علم و آگاهی» و «اراده» خود راه صحیح را انتخاب میکرد تا دچار مشکل نشود.
نگاه دیگر: تمام جوانب کار در نظر گرفته می شود و با تحقیق، مشورت و نیز رعایت نکات مختلف
ازدواج صورت می پذیرد؛ آن گاه سخن از «قسمت بودن» نیز مطرح می گردد؛ این «قسمت»
یعنی همان قضا و قدر صحیح؛ همان سرنوشتی که برایمان رقم خورده است؛ یعنی حال که
به تمام وظایف خود عمل کرده و هیچ کوتاهی نکردهایم، میتوانیم ادعا کنیم که «قسمت» بود.
و بالاخره همان سرنوشتی که باید بدان راضی باشیم؛ همان گونه که امام حسین(علیه السلام)
در آخرین لحظات عمر گرامی اش فرمود: «صبراً علی قضائک یا رب لا اله سواک
باشگاه خبرنگاران/ پژوهه