اگر رزق و روزی از طرف خدای رزاق تأمین شده، پس چرا بسیاری بر اثر گرسنگی میمیرند؟

فکر کردن در مورد تقدیرات خداوند گامی در راه شناخت بهتر افعال و صفات الهی است؛ چرا که مخلوقات این جهان و نظم و هماهنگی بین آنها و نظام و مقررات حاکم بر آنها، همگی از افعال خداوند است تضمین رزق الهی را در پرشین وی ببینید.
تضمین رزق الهی
خلاصه پرسش اگر رزق و روزی از طرف خدای رزاق تأمین شده، پس چرا بسیاری بر اثر گرسنگی میمیرند؟پرسشاگر خدای منّانروزی رسان است؛ چرا بعضیها از گرسنگی میمیرند؟!پاسخ اجمالیمنظور از اینکه خدا روزی رسان است؛ یعنی تمام نعمتها و روزیهااز سوی او سرچشمه میگیرد، و او برای تمام انسانها و موجودات رزق و روزی معین میکند.اما این بدان معنا نیست که روزی مادی انسان چون از قبل مشخص و معین شده؛.
لذا اعمال وی نقشیدر آن ندارد؛ چیزی آنرا کم و زیاد نمیکند؛ یا افراد با گرسنگی مورد آزمایش خدا قرار نمیگیرند، و یاآنکه در طول تاریخ، هیچ فردی از گرسنگی نخواهد مرد! بهرهمندی از رزق خدا شرایطی دارد که با وجود آنشرایط روزی مقدر شده به فعلیت میرسد.کسانی که سعی و تلاشی در به دست آوردن روزی نمیکنند، قطعاً شرط تحققآنرا اجرایی نکردهاند.یا کسانی که در برابر شکر نعمتهایی که خداوند به آنها داده کفران نعمت میکنند، خود درهای گشایشروزی را به روی خود میبندند.از طرفی ممکن است مصلحت خدا در تنگگرفتن روزی برخی افراد و جوامع باشد.گنهکاران به دلیل مجازات و نیکوکاران جهت آزمایش!
پاسخ تفصیلی خداوند در قرآن کریم میفرماید: «هیچ جنبندهاى تضمین رزق الهی در زمین نیست، مگرآنکه رزقش به عهده خدا است».[۱] اما در عین حال مشاهده میشود که در طول تاریخ بسیاری از مردم، همینطوردیگر موجودات بر اثر گرسنگی از دنیا رفتهاند؛ لذا با توجه به مقدر بودن روزی و رزاقیت خداوند، این مسئلهچگونه توجیه پذیر است؟!در ارتباط با این موضوع باید گفت؛ منظور از اینکه خدا روزی رسان است؛ یعنی تمامنعمتها و روزیها از سوی او سرچشمه میگیرد و او برای تمام انسانها و موجودات دیگر رزق و روزی مقدرکرده است.
روزی مقدر از دیدگاه امام صادق(ع)
اما این بدان معنا نیست که چون روزی مادی انسان از قبل مشخص و معین شده، اعمال انسان نقشی درآن ندارد و آنرا کم و زیاد نمیکند و یا هیچ فردی از گرسنگی نخواهد مرد.بهرهمندی از رزق خدا شرایطیدارد که با وجود آن شرایط روزی به فعلیت میرسد.کسانی که سعی و تلاشی در به دست آوردن روزی نمیکنند،قطعاً شرط تحقق آنرا اجرایی نکردهاند.یا کسانی که در برابر شکر نعمتهایی که خداوند به آنها داده کفران نعمت میکنند،اینان خود درهای گشایش روزی را به روی خود میبندند.
قرآن کریم در این زمینه داستانی را از امتهای گذشته نقل میکند:«وَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً قَرْیَهً کانَتْ آمِنَهً مُطْمَئِنَّهًیَأْتیها رِزْقُها رَغَداً مِنْ کُلِّ مَکانٍ فَکَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللهِ فَأَذاقَهَا اللهُ لِباسَ الْجُوعِ وَ الْخَوْفِ بِما کانُوا یَصْنَعُون»؛[۲] خداوند (براىآنان که کفران نعمت میکنند،) مثالى زده است.منطقه آبادى که امن و آرام و مطمئن بود و همواره روزیش ازهر جا میرسید، امّا به نعمتهاى خدا ناسپاسى کردند و خداوند به سبب اعمالى که انجام میدادند، لباس گرسنگى وترس را بر اندامشان پوشاند.
خداوند در این آیه داستان شهرى را یادآور میشود که از هر نوع امکانات تضمین رزق الهی رفاهى برخوردار بود؛ امنیّت و آرامشداشت؛ روزى آن از هر سو به فراوانى میرسید، ولى نعمتهایى را که خداوند داده بود، ناسپاسى کرد.نتیجه این شدکه خداوند تلخى گرسنگى و ترس را به آنان چشانید، آنچنان که گویا گرسنگى و تلخى مانند یک تن پوشآنها را احاطه کرده است.فراوانى روزى به گرسنگى، و امنیت و آرامش به ترس تبدیل شد و این نتیجه عملکرد خود مردم بود.
رزق و روزی از طرف خدا
نقل شده است منظور از «قریه»، در این آیه مکه است که خداوند هفت سال مردم آنرا گرفتار گرسنگى وبدبختى کرد، تا آنجا که ظرفهاى پوستین و پشمهاى آغشته به خون و حشرات بدن حیوانات را میخوردند.این جریان اتفاقافتاد که پیامبر(ص) نسبت به آنها نفرین کرد و از خداوند خواست که مردم کافر و ناسپاس را مانند مردمزمان حضرت یوسف(ع)، هفت سال دچار قحطى و بدبختى کند.برخى نیز میگویند؛ مقصود قریهاى است که پیش از پیامبر اسلام، خداوند پیامبرى به سوى آنها فرستاد، آنها کافر شدند،او را کشتند و خداوند آنها را گرفتار عذاب کرد.[۳]
امام باقر(ع) فرمود: همانا انسان گناه میکند، پس روزى ازاو دفع میشود: «إِنَّ الرَّجُلَ لَیُذْنِبُ الذَّنْبَ، فَیُدْرَأُ عَنْهُ الرِّزْقُ».[۴]امام صادق(ع) در همین مورد فرمود؛ حتی نیت گناه ازسوی فرد مؤمن میتواند وی را از رزق خداوند محروم ساز: «إِنَّ الْمُؤْمِنَ لَیَنْوِی الذَّنْبَ فَیُحْرَمُ رِزْقَهُ».[۵]در همین رابطهدر تفاسیر قرآن ذیل آیات ۱۷- ۱۹ سوره قلم داستانی به این مضمون نقل شده است:پیرمرد مؤمن و بزرگواری در یمن در دهکده «صروان» باغی داشت، او به قدر نیاز از محصول آن برداشت میکرد
بقیه را به مستحقان و نیازمندان میداد.هنگامى که چشم از دنیا فرو بست، فرزندانش گفتند ما خود به محصول این باغ سزاوارتریم؛ چراکه عیال و فرزندان ما بسیارند، و ما نمیتوانیم مانند پدرمان عمل کنیم! به این ترتیب تصمیم گرفتند تمام مستمندان را که هر ساله از آن بهره میگرفتند محروم سازند.سوگند یاد کردند که میوههاى باغ را صبح زود، دور ازچشم مستمندان بچینند و براى مستمندان چیزى نگذارند.این نیت آنان باعث شد تا در حالیکه آنها خواب بودند آتشى آنباغ را احاطه نمود و تمام محصول را سوزاند.[۶]
گاهی نیز تنگی روزی برای آزمایش و امتحان است:«وَ لَنَبْلُوَنَّکُمْ بِشَیْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِنَ الْأَمْوالِ وَ الْأَنْفُسِ وَ الثَّمَراتِ وَ بَشِّرِ الصَّابِرینَ»؛[۷] قطعاًهمه شما را با چیزى از ترس، گرسنگى، و کاهش در مالها، جانها و میوهها، آزمایش میکنیم و بشارت ده به استقامت کنندگان.«وَ أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ»؛[۸] و امّا هنگامى که براى امتحان، روزیش
را بر او تنگ میگیرد، میگوید: پروردگارم مرا خوار کرده است.
خبرگزاری حوزه – کیهان