بیوگرافی کامل یکتا ناصر + عکس
یکتا ناصر بازیگر ایرانی و متولد سال ۱۳۵۷ در تهران است .او با منوچهر هادی که یکی از کارگردان های معروف ایرانی می باشد ازدواج کرده و حاصل ازدواجشان دختری به نام سوفیا می باشد . از فیلم های این بازیگر می توان رحمان ۱۴۰۰ , آینه بغل , مشکل گیتی , من سالوادور نیستم و دختران حوا را نام برد . در ادامه عکس هایی از این بازیگر را تماشا می کنید . با ما همراه باشید.
آشنایی با یکتا ناصر بازیگر
یکتا ناصر (متولد ۱۲ آبان ۱۳۵۷ در تهران ) بازیگر سینما ، تلویزیون و تئاتر ایرانی است.پدرش افسر بازنشسته نیروی زمینی و مادر خانهدار است.
به واسطه علاقه به بازیگری به چند دفتر سینمایی مراجعه کرد و در تست انتخاب بازیگر شرکت کرد که در نهایت برای بازی در سریال گلهای کاغذی انتخاب شد.
وی فعالیت در سینما را با بازی در فیلم ساقی شروع کردهاست.
فیلم های یکتا ناصر
رحمان ۱۴۰۰,
آینه بغل,
مشکل گیتی,
آشوب,
فصل نرگس,
کارگر ساده نیازمندیم,
من سالوادور نیستم,
و…
تلویزیون
جاده قدیم(۱۳۹۴),
دختران حوا(۱۳۹۱),
قند ترش (۱۳۸۵),
اولین شب آرامش (۱۳۸۴),
لبه تاریکی(۱۳۸۳),
تلهفیلم «پیشپرده» (۱۳۸۲)
بیشتر بدانید یکتا ناصر با حاشیه قهر است
یکتا ناصر، جزو بازیگرانی است که از حاشیه دوری میکنند. ترجیح میدهد یک گوشه آرام بنشیند
و از دور در جریان اتفاقات سینمایی قرار بگیرد.
دغدغههای اولیه
به عنوان عضو کوچکی از سینما با دیدن فیلمهای زیادی تحت تاثیر قرار گرفتم. در دوران کودکی و نوجوانی، آنهم نه به شکل مشخص،
با تماشای فیلمی این انگیزه در من ایجاد شد. اما بازیگران همان فیلمها بدون تاثیر نبودند.
فریماه فرجامی یکی از همین بازیگران بود. من خیلی او را در فیلمهای «مادر»، «سرب» و «پرده آخر» دوست داشتم.
همین حالا هم تحتتاثیر بازیهای خیلی از بازیگران قرار میگیرم و فکر میکنم یکی از نکات مثبت سینمای ما،
بازیهای بینظیری است که روی پرده آنها را میبینیم.
خیلیها میگویند کاش فلان نقش را من بازی میکردم اما خیلی اهل رویاپردازی نیستم و سعی میکنم در مورد
چیزهایی فکر کنم که میتوانم در مورد آنها کاری انجام دهم.
نحوه بازیگر شدن یکتا ناصر
یک عکس داشتم، بازیگر شدم
از سن خیلی پایین به بازیگری علاقه داشتم البته باید اتفاقاتی پیش بیاید تا تو بتوانی به آنچه میخواهی برسی.
یادم میآید ۱۶ساله بودم و تازه پیشدانشگاهی را تمام کرده بودم. در واقع در مرحلهای از زندگیام بودم
که هنوز تصمیمی برای آیندهام نداشتم.
یک روز یکی از دوستانم به من گفت باید خواهر ۵ سالهاش را به یکی از دفاتر فیلمسازی ببرد و از من خواست
که همراه او بروم. من هم به قصد همراهی با او به آن دفتر رفتم. آنجا به من گفتند حالا که تا اینجا آمدهای
شما هم یک فرم پر کن، یک عکس پرسنلی در کیفم بود که آن عکسم را روی فرم گذاشتم.
چند وقت بعد برای بازی در یک سریال با من تماس گرفتند و من برای بازی در سریال ۶ قسمتی گلهای کاغذی جلوی دوربین رفتم. بعد
دور از حاشیه
در تمام این سالها تلاش کردهام که وارد حاشیه نشوم. این طور نبوده که برای دور بودن از حاشیه نقشه بکشم
و برنامهریزی کنم. اخلاقم این طوری است.
چیزی که حالا هستم، همانی است که سالها بودنش را تجربه کردم و دوست دارم که باشم. تلاشم این است
که فقط فیلم خوب کار کنم و با آدمهای حرفهای در این کار باشم.
به نظرم درگیر شدن با حاشیهها به کار لطمه خواهد زد و به همین خاطر است که همیشه از آن دور بوده ام.
این خصوصیت اخلاقی من است و سعی کردم در عین حال نقشهای حاشیهای را قبول نکنم.
مجموع تمام این اتفاقات است که من را از حاشیه دور نگه داشته است. واقعا طبق نقشه پیش نرفتم. کاری را انجام
دادم که فکر میکردم درست است. ذاتا اهل حاشیهسازی نیستم.
حال مادرم را میپرسند!
خانوادهام مرا تشویق میکردند ولی نگرانیهای خودشان را داشتند. مادرم طفلک خیلی اذیت میشد.
آن زمان که شروع به بازیگری کردم موبایل خیلی رایج نبود و هر کسی موبایل نداشت. خیلی وقتها هم پیش میآمد
که شبکار باشم.
آن وقت بود که مادرم تا ۵ صبح بیدار میماند تا به خانه بازگردم حتی بیشتر اوقات با من به لوکیشن میآمد
و منتظر میماند تا کارم تمام شود. هنوز هم کسانی که آن زمان با آنها کار کردهام
حال مادرم را میپرسند(میخندد).
دغدغه کارگردانی
تا همین امروز، هیچ وقت دغدغه کارگردانی نداشتهام. به طور جدی به این مقوله فکر نکردهام و شاید بزرگترین
دلیل آن این است که هنوز از بازیگری لذت میبرم.
لذتهای کشف شده و نشده زیادی در این مقوله وجود دارد و برای من بازیگری خیلی جذاب است.
شاید اگر در یک برهه زمانی، به این نتیجه برسم که دیگر نقشهای خوبی برای من وجود ندارد یا اینکه دوست
داشته باشم فضاهای جدیدی را تجربه کنم، ترجیح میدهم سراغ نوشتن بروم تا کارگردانی.
فکر میکنم کارگردانی اعصاب فولادین و قدرت تحمل بالایی نیاز دارد که بتوانی عده زیادی را وارد جبهه فکری
خودت بکنی و آنها را با خودت همسو کنی!
من خیلی حوصله سر و کله زدن با آدمها را ندارم و برای من کلنجار رفتن با آدمها و قانع کردنشان سخت
است و در خودم چنین چیزی را نمیبینم.
علاقه خاصی به فضای مجازی ندارم
به شخصه علاقه خاصی به فضای مجازی ندارم. به نوعی به اجبار در این شبکه ها حضور پیدا می کنم که این هم
کاملا یک انتخاب شخصی است. حضور در فضای مجازی نیز نیاز به فرهنگ مناسب دارد. دغدغه فضای مجازی
را ندارم. این شبکه ها به نوعی افراد به خود جذب می کند حتی اگر تمایلی برای حضور نداشته باشید.
سعی می کنم آلوده فضای مجازی نشوم.»
بیوگرافی , همشهری ۶ و ۷ , مجله ایده آل