چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

تغییر چهره دیدنی بازیگر سریال پدر سالار بعد از ۳۰ سال

تاریخ نشر :پنج‌شنبه 24 نوامبر 2022 اشتراک:
تغییر بازیگر سریال پدر سالار اخبار گوناگون
سریال پدر سالار یکی از محبوب ترین سریال های خانودگی در ایران است که در دهه هفتاد ساخته و پخش شد. بازیگران جوانی در این سریال ایفای نقش کردند که این روزها همگی در میانسالی به سر می برند.

بازی در سریال پدر سالار یکی از مهم ترین سریال های ناصر هاشمی برادر مهدی هاشمی است که به دلیل شباهت دو برادر تاکنون در سریال هایی مانند دکتر غریب نقش جوانی برادرش را ایفا کرده است. تغییر بازیگر سریال پدر سالار بعد از سی سال از پخش این سریال را در پرشین وی ببینید.

تغییر بازیگر سریال پدر سالار

تغییر چهره دیدنی بازیگر سریال پدر سالار بعد از ۳۰ سال

تغییر چهره دیدنی بازیگر سریال پدر سالار بعد از 30 سالتغییر چهره دیدنی بازیگر سریال پدر سالار بعد از ۳۰ سال

نگاهی به «پدر سالار» در نبود کارگردانش

زنده‌یاد اکبر خواجویی، با سریال «پدر سالار»ش حرف زمانه را زد. شاید به همین خاطر بود که «پدر سالار» این چنین در حافظه جمعی مردم جاودانه شد.
مهری سادات صفوی: «ای وای خاک به سرم آقا اسدالله»، حمیده خیرآبادی، با چهره‌ای نگران، دست روی دست می‌کوبید و خطاب به محمدعلی کشاورز این دیالوگ را می‌گفت. دیالوگی که نشان می‌داد یا آذر دسته گل جدیدی به آب داده یا آقا اسدالله نقشه جدیدی کشیده.

سریال «پدر سالار» آن روزها فکر و ذکر خیلی‌ها شده بود. همه زنانی که مجبور بودند در خانه پدر شوهر زندگی کنند، همه پدرانی که دلشان می‌خواست بچه‌های‌شان دم دست‌شان باشند و از آنها جدا نشوند و مردمی که این وسط گاهی آنقدر جوگیر می‌شدند که به فکر پا درمیانی بین آذر و آقا اسدالله می‌افتادند.

تغییر بازیگر سریال پدر سالارتغییر بازیگر سریال پدر سالار

دهه هفتاد تلویزیون هنوز حرف اول را می‌زد. کافی بود سریالی کارش بگیرد، خیابان‌ها که خلوت می‌شد، هیچ، تا چند روز بعد، درباره سریال و شخصیت‌هایش بازار بحث و گفت‌وگو داغ بود. آن وقت‌ها، سریال‌ها هفته‌ای یک بار پخش می‌شدند. برای دیدن باقی سریال باید یک هفته صبر می‌کردی. تا هفته تمام شود و نوبت پخش قسمت جدید سریال برسد، دل مردم هزار راه می‌رفت. توی میهمانی‌های خانوادگی، پشت میز کار، توی صف نان، همه جا صحبت آقا اسدالله و آذر بود. مردها از دست زنده‌یاد جمیله شیخی و دخترش زهره حرص می‌خوردند. زن‌ها به یاد کارهای آقای اسدالله و یک دندگی‌هایش که می‌افتادند سری به افسوس تکان می‌دادند و چه بسا برای زندگی دو جوان که به دست اسدالله خراب شده بود در خفا اشک هم می‌ریختند.

کار به آنجا کشید که می‌گویند کمند امیرسلیمانی یک بار توسط یک راننده کامیون تهدید شد که برگردد سر زندگی‌اش و مثل آدم در خانه پدرشوهرش زندگی‌اش را بکند.

ناصر هاشمیمهدی و ناصر هاشمی

هم می‌گوید که گاه گداری توی کوچه و خیابان مردم او را کنار می‌کشیدند و نصحیتش می‌کردند که یک جوری زودتر این قائله را ختم به خیر کند و احترام پدرش را نگه دارد.

 

سریال «پدرسالار» آیینه زندگی مردم دوران خودش بود. مردمی که در حال گذار از زندگی سنتی به زندگی مدرن بودند. خانه‌های بزرگ و پر اتاق، دیگر جایش را آرام آرام به آپارتمان‌های لانه زنبوری می‌داد، میهمانی‌های بزرگ خانوادگی، شروع به زوال کرده بود تا دست آخر به جمع‌های کوچک دوستانه که عمرشان به یک سال هم نمی‌کشد، تبدیل شوند و همه چیز در حال تغییر. زنده‌یاد اکبر خواجویی کارگردان «پدر سالار» هم این تغییر را دیده بود. سرعت حرکتش را حس کرده و فهمیده بود که جلوی این تغییر و تحول را نمی‌شود گرفت. به خاطر همین شخصیت اصلی داستانش، آخر داستان راضی می‌شد آن خانه بزرگ قاجاری را بکوبد و تبدیلش کند به آپارتمان تا هر کدام از بچه‌هایش، سر به خانه خود فرو برند و به خیال خودشان مستقل شوند.

خانه‌ای که در اصل متعلق به «مهرانگیز خانم» از نوادگان قاجار بود و حالا تبدیل شده به خانه فرهنگ و هنوز در محله امامزاده یحیی تهران نفس می‌کشد.

اینستاگرام ـ خبرآنلاین

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
تصاویر خبری
بیشتر >
آرون گروپس