پنج شنبه, ۹ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

اربعین حسینی و اشعار مربوط به آن

اشتراک:
فرهنگ و هنر و شعر
اربعین حسینی سفر کردم به دنبال سر توسپر بودم برای دختر تو چهل منزل کتک خوردم برادربه جرم این که بودم خواهر تو حسینم واحسین گفت و شنودمزیارت نامه ام جسم کبودم چه در زندان، چه در ویرانه شامدعا می خواندم و یاد تو بودم برای هر بلا آماده بودمچو کوهی روی پا استاده بودم […]

اربعین حسینی

سفر کردم به دنبال سر توسپر بودم برای دختر تو

چهل منزل کتک خوردم برادربه جرم این که بودم خواهر
تو حسینم واحسین گفت و شنودمزیارت نامه ام جسم کبودم

چه در زندان، چه در ویرانه شامدعا می خواندم و
یاد تو بودم برای هر بلا آماده بودمچو کوهی روی پا استاده بودم

اگر قرآن نمی خواندی برایمکنار نیزه ات
جان داده بودم

شعر اربعین حسینی

عذار نیلی و قدّ خم و چشم تر آوردمگلاب اشک بهر لاله های
پرپر آوردم

زجا برخیز ای صد پاره تر از گل! تماشا کنکه از جسم شهیدانت، دلی زخمی تر آوردم

تمام
یاس هایت را به شام از کربلا بردمچو برگشتم برایت یک چمن نیلوفر آوردم

مسافر از برای یار سوغات آورد
امامن از شام بلا داغ سه ساله دختر آوردم

اگر چه سر نداری یک نگه بر سیل اشکم کنکه با
چشمان خود آب از برای اصغر آوردم

تو بر من از تن بی سر خبر ده ای عزیز دل!که من
برتو خبرهای فراوان از سر آوردم

چهل منزل سفر کردم به شهر شام و برگشتمخبر ازچوب و از لعل لب
و طشت زر آوردم

زاشک چشم و سوز سینه ی مجروح و خون دلهمانا مرهمت بر زخم های پیکر آوردم

قد خم، موی آشفته، تن خسته، رخ نیلیبه رسم هدیه میراثی بود کز مادر آوردم

زسیل اشک دریا کرده ام
چشم محبان رابه آهم شعله ها از سینه ی میثم برآوردم

انی وی

گردآوری:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس