ارزشها در زندگی مدرن امروزی
امروز و در قرن ۲۱ ارزش ها و هنجارها در مورد زنان چه در جوامع غربی و چه در جهان و مرز و بوممان تغییراتی کرده است
و این تغییرات ناشی از مدرن شدن جامعه و زندگی های امروزی است، در این قرن شما از بانوان انتظار هر کاری
چه بسا سخت ومردانه را دارید و زنان در هر عرصه دوش دوش مردان و هم قاعده و همکار شده اند وکارها را با بهترین شکل
ممکن انجام می دهند ما در این مطلب از پرشین وی قصد داریم نکاتی پیرامون نقش زنان در زندگی مدرن امروزی را مورد بررسی
قرار دهیم در ادامه مطلب همراه ما باشید
زندگی مدرن امروزی
در زندگی مدرن امروزی ارزشهای بسیاری تغییر کردهاند.
زندگی خانوادگی که اساس جامعه را تشکیل میداد مانند دیگر سنتها مورد هجوم واقع شده اما در جهان اسلام خانواده
با همه ی مظاهرش آنچنان استوار و پا برجا بنا نهاده شده که هیچ عاملی نمیتواند اساس آن را زیر
سوال ببرد.
در واقع خانواده بهترین ابزار برای شناساندن اسلام به جهان غرب است.
من هیچ موسسه یا سیستم آموزشی را نمیشناسم که مثل یک خانواده ی اسلامی قادر باشد اسلام را به جهان
معرفی کند.
اگر امروزه غربیها علیرغم مسائلی که در اجتماعشان میگذرد، ادعا میکنند در اوج پیشرفتهای اجتماعی و اخلاقی قرار دارند، خانواده
ی اسلامی با توجه به ایدهآلها، استانداردها و معیارهایش در سطحی فراتر از آنها قرار خواهد گرفت.
سلسله مراتب خانواده اول از همه آنکه خانواده در اسلام یک سیستم سلسله مراتبی است به گونهای که مدیر خانواده
بار عظیم مسئولیتها را به دوش دارد و علاوه بر آن وظیفه ی رهبری نیز بر عهده ی اوست.
مرد تکیهگاه خانواده است و همه ی آنچه درباره ی برتری مرد برزن گفته میشود بیمعنی و مهمل است مگر
آنکه اشارهای باشد به این نقش رهبری و مسئولیتپذیری که آن هم امری ضروری است.
یک نهاد و نظام پویا مانند خانواده بدون در نظر گرفتن نقش رهبری امری است محال، همانطور که یک کشتی
بدون کاپیتان و سکان مدت زیادی نخواهد توانست بهراهش ادامه دهد.
خداوند با وضع این قانون و واگذار کردن وظایف به سرپرستی خانواده، آنجا که او را مکلف به انجام وظایفش
مینماید، خانواده را مورد حمایت خود قرار میدهد.
مردی که وظایفش را بعنوان رهبری مسئول نادیده بگیرد از سوی قانون، دین و جامعه اسلامی مورد بازخواست قرار خواهد
گرفت.
زیرا دین و جامعه این مسئولیت را امری اجتماعی و اساسی به شمار میآورند.
جنبههای اجتماعی دومین برتری خانواده اسلامی آنست که خانواده حاصل یک پیوند اجتماعی است.
مدتی پیش از ازدواج دو نفر، یک پیوستگی اجتماعی بین خانوادههای آنها ایجاد میشود.
اما رابطه ی مخصوصی که ما آن را رابطه ی عاشقانه میشناسیم تنها پس از ازدواج آغاز شده و رشد
میکند نه پیش از آن.
پس از ازدواج فرد با نیت پرورش دادن این رابطه وارد زندگی میشود.
بنابراین برمبنای اصول اسلامی شانس بیشتری برای ایجاد رابطهای صحیح میان زن و مرد وجود خواهد داشت.
هنگامی که زن و مرد مسلمان با این هدف وارد رابطه میشوند فرصت بیشتری برای تطبیق دادن خود با امور
زندگی دارند.
آنها پیش از آن به یکدیگر تعهد دادهاند و اکنون قصدی ندارند جز بهبود زندگی و برقراری رابطه ی عاشقانه
با همسر.
به این ترتیب میتوانند خود را با شرایطی که لازمه زندگی خانوادگی است تطبیق دهند.
ازدواج، پیوندی قانونمند سومین برتری، قانونمند بودن امر ازدواج در خانواده اسلامی است.
ازدواج در اسلام تنها پیوند دو انسان نیست بلکه پیوندی است بین دو خانواده و هر دو خانواده منابع انسانی،
اقتصادی و عقلانی خود را در خدمت زوج جوان قرار خواهند داد و به این صورت از آنها پشتیبانی میکنند.
ازدواج یک قرارداد اجتماعی و حقوقی است بین دو طرف .
آیا میتوانید تصور کنید همه ی این امور در یک حکومت بدون نظام قانونی انجام گیرد؟ شخصیت زنان و حقوق
آنها در خانواده چهارمین نکته شخصیت زنان است.
اسلام زن را موجودی کامل میداند، انسانی برابر با مرد.
طبق قوانین اسلام زنان نسبت به اموال خود حق مالکیت کامل دارند و هرگاه بخواهند میتوانند اموالشان را به دیگری
بفروشند بدون آنکه همسرشان بتواند دخالتی در آن داشته باشد.
در حالی که زنان مسلمان از ۱۴۰۰ سال پیش تاکنون صاحب این حقوق میباشند تا ۵۰سال پیش زنان غربی بدون
امضای پدر یا همسرشان حق خرید و فروش هیچچیز را نداشتند.
به تازگی تعدادی از زنان در غرب این حق را پیدا کردهاند که پس از ازدواج نام دوشیزگی خود را
حفظ کنند، آنهم کسانی که پیش از ازدواج شهرتی در حرفه خود پیدا کردهاند.
زنان مسلمان دارای حق تحصیل و یادگیری، فعالیت برای کسب درآمد، شرکت در فعالیتهای اجتماعی و شرکت در همه ی
مراسم مذهبی همانند مردان میباشند.
خانواده ی گسترده پنجمین نکته آنست که خانواده اسلامی خانوادهای است گسترده نه آنگونه که امروزه رایج است.
خانواده ی هستهای که فقط شامل شوهر، زن و بچههاست فاقد سرمایههای انسانی، اجتماعی، تجربی و دوستی است.
نخست آنکه در خانوادههای اسلامی انسان از کودکی تا بزرگسانی در کنار پدر و مادر زندگی میکند.
والدین از زمان خردسالی که با کودک بازی میکنند، با صبر و حوصله او را آموزش میدهند و نوازش میکنند
رگسالی که به هدایت و نصیحت او میپردازند همواره در تماس نزدیک با فرزندشان هستند بنابراین فرزندشان نیز به
آنها عشق میورزد.
اما در زندگی غربی از آنجا که بچهها به محض گذراندن دوران نوجوانی راه خود را در پیش میگیرند و
از محیط خانواده دور میشوند همواره با سایر افراد خانه احساس بیگانگی میکنند.
دوم آنکه در خانواده ی بزرگ فاصله چندانی بین نسلها وجود ندارد.
چون در یک خانه کودک، نوجوان، بزرگسال و پیرترها و حتی گاهی بزرگترهایی از دو نسل در کنار هم زندگی
میکنند.
در خانواده بزرگ کودکان پایبندی به گروه، نوعدوستی، ابراز احساسات، ابراز عشق، وفاداری و وظیفهشناسی نسبت به جمع را میآموزند.
در نهایت لازم است اشارهای داشته باشم به ارزشهای دیگری که خانواده اسلامی باوفادار بودن به سنتها و قوانین دینی
از آنها بهره میبرد.
این مسئله که مسلمانان الکل نمینوشند و مواد مخدر استفاده نمیکنند عامل استحکام و قدرت بیشتر خانواده است.
دیگر آنکه در اسلام قمار حرام است و مخارج همه ی اعضای خانه از یک منبع مشخص و با توجه
به تشخیص سرپرست خانواده در اختیارشان قرار گیرد.
خانواده نهادی الهی است که با آفرینش انسان پدید آمده و نسل بشر نیز حاصل این نهاد است.
بنابراین خانواده جایگ
اه والایی در دین اسلام دارد و هسته ی یک جامعه را تشکیل میدهد، زیرا خانواده سالم یعنی
جامعه سالم.
بیشتر بدانید از جایگاه زن در جامعه ایرانی
جامعه ما درگیر نگرش های ذاتی و سنتی خود است به همین دلیل به زنان فرصت های برابر با مردان نمی دهد.
سبقه جامعه ما فرایند مردسالارانه دارد و همچنان آثار این روند و نگاه در جامعه ما باقی مانده است
برای همین وقتی در جایی هم حرکتی در جهت به جلو راندن حضور زنان و مسائل آنها صورت می گیرد
خواه ناخواه این حرکت در ذات خودش ناقص است. در نظام کارفرمایی و کارگزاری نگاه به زنان ابزاری است
و زنان پایین تر از مردان در نظر گرفته می شوند و حق و حقوقشان به درستی پرداخت نمی شود. نگاهی
که در انظار عمومی نسبت به زن وجود دارد نگاه سطح پایین است این نوع نگاه حتی در ساده ترین موضوعات وجود دارد.
زنان حتی در رفت و آمد و تردد با محدودیت مواجه هستند هنوز تصدی و یا حضور زنان را برای تعدادی
از مشاغل باور نداریم این افکار و اندیشه ها نزد خود زنان موثر واقع شده است و باعث شده زنان برای
حل مسائلشان پا پیش نگذارند و کوتاه می آیند.جامعه براساس باور قدیمی هنوز زن را جنس ضعیف
می داند و ضعیفه را در ادامه این روند تقویت می کند نگاه مردسالارانه در همه جامعه ما سایه افکنده
و این باعث شده همه مسائل با معیارهای مردانه سنجیده شود. ما یک روز از کلماتی مانند زن ذلیل
استفاده می کنیم و با بیان این کلمه می خواهیم بگوییم زنان در مدیریت خانواده برتر هستند
اما روز دیگر او را صرفا برطرف کننده نیاز جنسی می دانیم.
وقتی می گوییم در مدیریت خانواده برتر است و او را سالار می دانیم اما وقتی همین سالار به مرز
طلاق می رسد بیشترین آسیب را می بیند. همیشه می گوییم زن و مرد هردو پنجاه پنجاه هستند
اما وقتی اختلافی میانشان می افتد بیشترین آسیب برای زن است. این همان نگاه ابزاری به زن
است. قانون و ساختار اجتماعی مسوول کنترل نگاه اجتماعی است که همچنان روی جنس زن
وجود دارد و تلقی ضعیف از زن را ترویج کرده است. خانواده ها در این میان بزرگترین نقش را داشته اند.
بیشترین محدودیت در خانواده شامل دختر بچه ها است اینجا نرو، اینجوری حرف بزن و جملاتی
مانند اینها که محدودیت های غیرمنطقی را در میان زنان تقویت می کند. محدودیت هایی که
متاسفانه آموزش و پرورش به عنوان یک نهاد اجتماعی موثر به جای حل آن را بیشتر تقویت
کرده است. رسانه های ما نیز به جای تغییر نگرش یا کنترل و هدایت افکار عمومی جامعه تحت
تاثیر باورها و نگرش های تاریخی و سنتی نسبت به زنان بوده اند اگر نگرش منفی داریم
و می بینیم همچنان باقی مانده این یعنی اینکه رسانه های ما درست عمل نکرده اند.
تا چندین سال پیش زنان اجازه درس خواندن نداشتند هنوز ریشه های همان تفکر باقی است
تبیان / فردا