ثبات فکری و دوام ازدواج
فطعا همه زوجین به قصد خوشبختی و عاقبت به خیری با هم ازدواج می کنند و زیر یک سقف
می روند باید این را دانست که برای داشتن یک ازدواج باثبات و پایدار نیازمند و یکسری
از طرز فکر در زندگی هستیم ، ثبات فکری می تواند دوام ازدواج پایدار را سرعت ببخشد
تا انتهای مطلب پرشین وی همراه ما باشید
دوام ازدواج
زمانی صرفا از پدر خانواده انتظار میرفت تا مخارج را تامین کند و مادر نیز به خانه داری بپردازد؛ اما
حالا اوضاع فرق کرده است.
ما فردی را به عنوان شریک زندگی میخواهیم که به نظرات و سلایق ما توجه کند، ما را همانگونه که
هستیم ببیند، به ما عشق بورزد و به ما کمک کند تا آن چیزی که میخواهیم، بشویم.
زندگی مشترک به بن بست رسیده است، اما والدین در ظاهر به زندگی با هم ادامه میدهند و این فضای
ناراحت کننده و مسموم را به خاطر فرزندان تحمل میکنند.
در دو دهه اخیر، میزان طلاق تقریبا ۲ برابر شده و افراد به محض مواجه شدن با مشکلات حل نشده
براحتی به دنبال طلاق میروند.
همواره ازدواج با دوام مورد نظر است.
زمانی صرفا از پدر خانواده انتظار میرفت تا مخارج را تامین کند و مادر نیز به خانه داری بپردازد؛ اما
حالا اوضاع فرق کرده است.
ما فردی را به عنوان شریک زندگی میخواهیم که به نظرات و سلایق ما توجه کند، ما را همانگونه که
هستیم ببیند، به ما عشق بورزد و به ما کمک کند تا آن چیزی که میخواهیم، بشویم.
ما خواهان ازدواج با یک فرد کامل و عالی هستیم.
ازدواج پایدار
در ذهن خود میگوییم آیا همه چیز در او جمع شده است؟ آیا من به اندازه کافی خوشحال هستم؟ آیا
برای من بهتر از این کسی نیست؟ و اصولا پاسخ بسیاری افراد به آخرین پرسش مثبت است.
با چنین تفکراتی فرد، خود را قربانی انتظارات و آرزوهای خود میکند.
به طور حتم فردی که در ذهن خود مجسم میکند، همسری است که نقاط ضعف او را پوشانیده، موجب تقویت
نقاط قوتش میشود و دائم او را از حمایت و احترام خود برخوردار میکند.
اما واقعیت این است که تعداد انگشت شماری از ازدواجها همیشه بدین ترتیب هستند.
پس اگر ما چنین طرز فکری داشته باشیم به احتمال زیاد آنچه عایدمان میشود این است که نسبت به زندگی
مشترک احساس تعهد میکنیم اما گوشهای از قلبمان را برای خود نگاه داشتهایم.
پس مرتب شرایط را بررسی میکنیم: آیا من اگر با فرد دیگری ازدواج میکردم خوشحالتر، شادابتر و موفقتر بودم؟ و
کمکم احساس ناراحت کنندهای بر ما مستولی میشود.
به یک نمونه توجه کنید.
ثبات فکری و دوام ازدواج
مردی که کارمند بود اوایل ۲۰سالگی با یک خانم شاغل ازدواج کرد.
او در ۲۹ سالگی با یک خانم روانشناس آشنا و بعد از ۲ سال از همسرش جدا شد و با
این خانم ازدواج کرد.اما پس از ۴ سال از او نیز جدا شد.
او حالا میداند که با همسر اولش زندگی خوبی داشته، اما ۱۰سال پیش این را درک نمیکرده.
او میگوید: اگر انسان بخواهد به این موضوع فکر کند که همیشه فرد بهتری برایش وجود دارد، امنیت و سلامت
ازدواج به مخاطره میافتد.
پس باید بر وسوسههای درونی غلبه کرد.
حالا من ۴۲ سال دارم، اما هنوز تنها هستم.
من، هم خودم را آزردم و هم دیگری را.
بسیاری افراد نیز مانند نمونه فوق تصمیم میگیرند که وارد رابطهای شوند و احساس تعهد میکنند، اما ممکن است به
موارد دیگر نیز فکر کنند که این مورد به عقیده متخصصان، ابهام در ثبات نامیده میشود.
بدین معنی که شما لب مرز رابطه میایستید، یعنی در آن هستید اما به خارج نیز مینگرید.
برای این کار نیز میلیونها راه وجود دارد.
شما میتوانید در یک رابطه یعنی ازدواج باشید اما مطمئن نباشید که انتخاب خوبی کردهاید و در ذهن خود فردی
دیگر با تمام ویژگیهای مطلوب و عالی را بپرورانید و دنبال او باشید.
اصولا همسران متعهد، دوران مجردی را به طور کامل پشت سر گذاشتهاند و از نظر مالی ثبات بیشتری دارند.
افرادی خوشحالتر سالمتر با بازده بیشتری هستند.
آنها به طور متوسط از موهبتهای بیشتری برخوردارند و به طور خلاصه، دوران مجردی و متاهلی شان با هم تفاوت
زیادی دارد.
تحقیقات نشان داده که افراد متاهل بویژه مردان طول عمر بیشتری دارند.
وقتی افراد میخواهند به زندگی مشترک ادامه دهند سعی میکنند از منابع و امکانات بهتر استفاده و استانداردهای زندگی را
رعایت کنند.
بیشتر بدانید از نکات ازدواج پایدار
۱. به خود و شریک زندگیتان یادآوری کنید که قدرش را میدانید
بعد از اینکه سالها از ازدواجتان بگذرد همسرتان به مرور با استقبال کمتری از جانب شما روبهرو میشود، تا جایی که برای سلام و احوالپرسی با او حتی از پشت کامپیوترتان بلند نمیشوید. بعد از گذشت ۲۳ سال از ازدواج خودم، گاهی صمیمیت زیاد باعث میشود من و شوهرم در زندگی روزمره به راحتی یکدیگر را نادیده بگیریم. این عادت واقعا خطرناک است. بنابر تحقیقات، نیمی از مردانی که به همسرشان خیانت کردهاند علت خطایشان را نارضایتی عاطفی (و نه لذتهای دیگر) بیان کردهاند. هنگامی که مردان با همسرشان رابطهی عاطفی عمیق نداشته باشند و از آنها قدردانی نشود، در مقابل هر زن جذابی که سر راهشان قرار بگیرد آسیبپذیر خواهند بود. البته این مسئله درمورد زنان هم صادق است.
۲. بابت کارهای کوچک تشکر کنید.
من همیشه در رابطهام حساب و کتاب را نگه میداشتم. مدام به این فکر میکردم که چه کسی چه کاری انجام داده است: «من لباس بچهها را شستم پس تو باید زیرزمین را تمیز کنی»، «وقتی تازه ازدواج کرده بودیم به خاطر کار تو نقل مکان کردیم پس الان باید همین کارو برای من هم بکنیم»، «دفعهی قبل من برای کمک به تو پیشقدم شدم پس حالا نوبت توئه» اینکه توقع داشته باشید همسرتان همهی کارهای شما را جبران کند واقعا بچگانه است و فقط اعتماد و رابطهای را که تاکنون برای ساختنش تلاش کردهاید، خراب میکند. اگر خیلی مایل به این کار هستید حساب کارهای مثبتی را که همسرتان در طول روز انجام میدهد نگه دارید و از او تشکر کنید. احتمالا او متوجه خواهد شد و همین کار را برایتان خواهد کرد.
ثبات فکری و دوام ازدواج
۳. حتی در سختترین موارد سعی کنید صادق باشید
اگر حساب بانکیتان را خالی کردهاید و پولی برای پرداخت بدهیهایتان ندارید دیر یا زود باید با این مشکل مواجه شوید. زمانی که برای خرید خانه یا تعطیلات تابستان برنامهریزی میکنید مشکلات مالی شما به ناچار آشکار میشود، زیرا نمیتوانید در هزینهها به همسرتان کمک کنید. خیانت فقط در مورد مسائل عاطفی اتفاق نمیافتد، در مسائل مالی هم رخ میدهد. اگر بابت ولخرجیتان به همسرتان دروغ بگویید به سختی میتوانید دوباره اعتماد او را بهدست آورید.
به همین ترتیب اگر احساس میکنید به اندازهی گذشته به همسرتان نزدیک نیستید باید همین حالا این مسئله را با او در میان بگذارید. من این درس را از تجربیات خودم آموختم. من اجازه دادم معضل برقراری ارتباط من و همسرم ماهها پیشروی کند. در نتیجه شرایط حاد شد، من نمیتوانستم نارضایتیام را بیان کنم و همین مسئله آسیبی به رابطهی ما وارد کرد که حدود یک سال با کمک مشاور برای ترمیم آن تلاش کردیم. برای اینکه بتوانیم رابطهمان را به حالت سابق بازگردانیم به تلاش فراوان و کمک شخص سوم نیاز داشتیم. اگر مدام به خودم نمیگفتم همه چیز خود به خود بهتر میشود احتمالا زندگی مشترکمان به منطقهی خطر نمیرسید.
ترجم : سحر کمالینفر / چطور