بیوگرافی کامل ایرج زهری (کارگردان تئاتر)
ایرج زهری
ایرج زهری (زاده ۱۳۱۱ – درگذشته ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۱) نمایشنامه نویس، منتقد، مدرس و کارگردان تئاتر ایران بود.
زهری در سالهای پیش از انقلاب سال ۱۳۵۷ به عنوان منتقد، مدرس و کارگردان تئاتر در ایران شهرتی به سزا داشت.
ایرج زهری با «دانشکده هنرهای دراماتیک»، «شورای تئاتر» و «واحد نمایش» در «تلویزیون ملی ایران»،
مجله تماشا و سازمان «جشن هنر» شیراز همکاری نزدیک داشت.
وی پس از اخذ دیپلم از دبیرستان رازی برای تحصیل به دانشکده حقوق دانشگاه تهران رفت،
اما بر اثر آشنایی با هنر تئاتر زندگی او دگرگون شد.
او با خود عهد کرد که جز اشتغال به تئاتر به هیچ کار دیگری نپردازد. با این عشق پرشور بود که برای تحصیل تئاتر عازم آلمان شد.
زهری پس از تحصیل تئاتر در مونیخ در سال ۱۳۴۵ به ایران بازگشت و با بیشتر بنیادهای نمایشی و نهادهای هنری،
هم به عنوان کارگردان و بازیگر و هم به عنوان منتقد و مدرس همکاری نزدیک برقرار کرد.
زهری مرد نمایش بود، هم در صحنه تئاتر، هم روی اکران تلویزیون و هم پشت بلندگوی رادیو.
او طی همکاری ۱۲ ساله خود با بنیادهای گوناگون تئاتری دهها نمایشنامه نوشت و اجرا کرد.
ترجمههای زیبا و دقیق، مقالات تئوریک و نقدهای زهری مرتب در مجلات فرهنگی مانند نگین، تماشا و رودکی منتشر میشد.
زهری از اوایل دهه ۱۳۶۰ به آلمان مهاجرت کرد و به رغم فشارها و سختیهای زندگی، از کار و تلاش باز نایستاد،
از هر فرصتی برای اجرای نمایش بهره گرفت، و در غربت بیشتر وقت خود را به کارهای پژوهشی ,
و ترجمه متون نمایشی اختصاص داد.
از ایرج زهری چندین نمایشنامه به جا مانده است که بیشتر لحنی طنزآمیز و انتقادی دارند و بیشتر آنها در ایران یا خارج،
به کارگردانی خود او یا هنرمندان دیگر، روی صحنه رفتهاند.
بیوگرافی ایرج زهری
ایرج زهری دهها اثر نمایشی را از زبانهای آلمانی و فرانسوی به زبان فارسی ترجمه و منتشر کرده است.
بسیاری از ترجمههای او نخست با تیراژی اندک در خارج منتشر شد،
اما بعد توسط ناشران معتبر در ایران بازنشر یافت و مورد استقبال اهل تئاتر قرار گرفت.
زهری از اوایل دهه ۱۳۸۰ به ایران برگشت و کوشید به عنوان مربی و مشاور هنری با گروههای تئاتری،
به ویژه جوانان علاقهمند به تئاتر همکاری کند.
وی خاطرات خود را در کتابی به عنوان «یادها و بودها» به یادگار گذاشته است. این کتاب تنها خاطرات شخصی نیست،
بلکه به نوعی تاریخچه سرگذشت تئاتر مدرن در ایران به شمار میرود.
در این کتاب زهری با لحنی ساده و صادقانه فراز و نشیب زندگی و آزمونهای تلخ و شیرین خود را بازگو میکند ,
و خواننده با ذهن باز، منش انسانی و ذهن کاوشگر و پویای او آشنا میشود. در گوشهای از این کتاب,
با بیانی ساده و دلنشین هم شیوه زندگی و هم راه و رسم هنری خود را روشن کرده است.
نخستین خاطرهها
برای آن که از آغاز با قلم و نگاه ایرج زهری آشنا شویم، نخستین خاطرههای او از تئاتر را یادآوری میکنیم ,
که با پدرش و با بلیط افتخاری به تئاتر تهران میروند و نمایش”شاه عباسی و لُمبکِ آب فروش” را در آن جا ببینند.
این منتقد پس از گذشت سالها به دقت، خلاصه نمایش را تعریف میکند و این گونه دربارهاش اظهار نظر میکند:
«شاه عباس و لمبک آب فروش، یک تئاتر سیاسی بود. شاه عباس که خود را مالک الرقابِ جان و مال ملت،
بهتر بگویم، رعایای خود میدانست، منحصر به فرد نیست…
بازی مجید محسنی را در نقش لمبک آب فروش، هیچ از یاد نمیبرم که فوقالعاده بود، گاه ما را میخنداند،
گاه متأثر میکرد و گاه به فکر میانداخت.»
زندگینامه ایرج زهری
او در قدم بعدی توسط دایی تیمورش که نماینده کارگران در حزب توده است، سر از محل حزب در باغی در خیابان فردوسی ,
درمیآورد تا در آن جا نمایشی از عبدالحسین نوشین به نام”مردم” ببیند.
این نمایشنامه را سالها بعد میخواند، عنوان اصلیاش”توپاژ” است.
مسابقه نمایشنامهنویس
ایرج زهری در مسابقه نمایشنامهنویسی سال ۱۳۳۷ شرکت میکند که در این مسابقه علی نصیریان با”بلبل سرگشته” ,
و دکتر ابوالقاسم جنتی عطایی با”سربازان جاوید” اول میشوند. کورس سلحشور با”آلونک” دوم ,
و بیژن مفید با”عروسکها” سوم میشوند و او از جایزه بینصیب میماند.
بلبل سرگشته در زمستان ۱۳۳۷ در تالار فارابی با بازی علی نصیریان و عباس جوانمرد اجرا میشود و در اردیبهشت ,
در جشنواره تئاتر ملل در پاریس و در تئاتر”سارا برنار” به عنوان برنامهای از ایران به مدت چهار شب به صحنه میرود.
ایرج زهری از تابستان ۱۳۳۷ سر از مونیخ و تحصیلات تئاتر در آن جا درمیآورد و سال ۱۳۴۵ بعد از اتمام تحصیلات,
برای کار و زندگی مجدد پا به وطنش میگذارد. او تا سال ۴۶ مشغول به کار در کارخانه میشود.
شبها تئاتر میبیند و برای مجله نگین نقد مینویسد. نوشتن نقد بر”شهر قصه” اثر بیژن مفید و”مادموزل ژولی” ,
اثر استریندبرگ و کارگردانی آربی آوانسیان و معرفی ژان ژیرو دو نویسنده فرانسوی، گئورک بوشنر،
برتولت برشت و کارل فالنتین، نمایشنامهنویس و بازیگر آلمانی را به جامعه تئاتر ایران معرفی میکند.
آشنایی با تالیفات ایرج زهری
وی در ادامه به همکاری با احمد شاملو در”خوشه” و”کتاب جمعه” میپردازد و از مروژک داستان کوتاه ,
و فرناندو آرابال نمایشنامه”همه عطرهای عربستان” را ترجمه میکند که شاملو با جسارت این کارها را چاپ میکند.
زهری حدود ۶ هفته قبل از مرگ برای آخرین بار به ایران سفر کرد تا هم با دوستان و خانواده دیداری کند,
و هم به کار نشر برخی از کتابهای خود سروسامانی دهد. او که خود میدانست ,
این «سفر وداع» خواهد بود، سه هفته بعد به خاطر شدت بیماری (سرطان خون) به آلمان برگشت.
زهری، منتقد و کارگردان تئاتر ایران، اردیبهشت سال ۱۳۹۱ به علت بیماری سرطان خون در منزل خود,
در شهر بوخوم آلمان درگذشت.
ایرج زهری به زبانهای آلمانی و فرانسوی تسلط داشت. او دهها اثر نمایشی را به زبان فارسی ترجمه و منتشر کرده است،
از جمله نمایشنامههایی از: گئورگ بوشنر، برتولت برشت، ارنست تولر، اگوست استریندبرگ، داریو فو، هاینر مولر،
کارل فالنتین، ژان تاردیو و… بیشتر این آثار در ایران توسط «نشر قطره» و ناشران دیگر منتشر شدهاند.
اسلاومیر مروژک، نمایشنامهنویس برجسته لهستانی و فرناندو آرابال، درامنویس نامی اسپانیایی،
حق ترجمه آثار خود به فارسی را به آقای زهری واگذار کرده بودند
تالیفات
فقیر علیشاه
کمدی – تراژدی حکومت زمانخان به روزگار قاجار در ولایت بهشتآباد
مهمان
یادها و بودها
ترجمهها
فرهنگ کوچک هنرپیشه
بلیط تئاتر
آنجا کیست؟
مأموریت و دو نمایشنامهٔ دیگر
مهاجران
وقایعنگاری یک جنایت ازپیش اعلام شده
رابطه زن و شوهری
تنها آنها میدانند
ویکی پدیا و همشهری