جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

اشتراک:
فرهنگ و هنر و شعر
اشعار زیبای شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

اشعار شهادت امام علی النقی الهادی

اشعار شهادت امام علی النقی الهادی (ع) را در ادامه می خوانید.

باز شب شهادت تو روضه ها
پر بزن دوباره تا سامراء
با صداى غم منادى میگه دل به غصه دادى
میزنم سینه برا امام هادى
السلام علیک سیدَنا شهیدٌ و مسموم، أمامَنا

قلبم از غم تو شده کباب
کى برده تو رو تا بزم شراب
زدى ناله پشت ناله زیر لب گفتى محاله
هتک حرمت حسین بیش سه ساله
السلام علیک سیدَنا شهیدٌ و مسموم، أمامَنا

به یاد شهید کرببلا
میزدى رو خاکا تو دست و پا
سمت قبله پاکشیدى از جهان خیرى ندیدى
روى پاى مادرت نفس بریدى
السلام علیک سیدَنا شهیدٌ و مسموم، أمامَنا
شاعر : رضا تاجیک

اشعار شهادت امام علی النقی الهادی

اشعار شهادت امام علی النقی الهادی

مداحی شهادت امام علی النقی

چشمهایت فرات دلتنگی
اشکهایت تلاطم غمهاست
حال و روز دل شکسته‌ی تو
از نگاه غریب تو پیداست

ای غریب مدینه‌ی دوم
مرد خلوت نشین سامرّا
التماس همیشه‌ی باران
حضرت عشق التماس دعا

کوچه‌ی خاکی محله‌ی غم
در غرور از حضور ساده‌ی توست
ولی افسوس شرمگین تو و
پای پر پینه و پیاده‌ی توست

آه آقا تو خوب می دانی
که دل بیقرار یعنی چه
پشت دروازه های شهر ستم
آن همه انتظار یعنی چه

چه به روز دل تو آوردند
رمق ناله در صدایت نیست
بگو ای نسل کوثر و زمزم
بزم شوم شراب جایت نیست

بی گمان بین آن همه غربت
دل تنگ تو نینوائی شد
روضه های کبود طشت طلا
در نگاه ترت تداعی شد

آری آن لحظه ماتم قلبت
بی کسی های عمه زینب بود
قاتلت زهر کینه ها ، نه نه !
روضه‌ی خیزرانی لب بود

در عزای تو حضرت باران
که گریبان آسمان چاک است
نه فقط چشم های ابری ما
روضه خوانت تمام افلاک است

شاعر: یوسف رحیمی

اشعار شهادت امام علی النقی الهادی
روضه شهادت امام علی النقی الهادی (ع)

بسوزم از دل و جانم ، برای حضرت هادی
ز زهر کینه جان داده ، فدای حضرت هادی
واویلا آه و واویلا…

به زهرا تسلیت گوییم ، عزای نور عینش را
همان که کشته شد مظلوم ، غریبانه به سامرا
واویلا آه و واویلا…

چنان از زهر نامردان ، ازو سوزانده شد پیکر
که هر دم ناله سر میداد ، کجایی سوختم مادر
واویلا آه و واویلا…

ببین مادر ببین مادر ، که سر تا پا شرر گشتم
چو فرزندت حسن من هم ، ببین پاره جگر گشتم
واویلا آه و واویلا…

ز بس مظلوم بودم من ، شدم از غصه آکنده
عدو در پیش چشمانم ، زکینه قبر من کنده
واویلا آه و واویلا…

ببین مادر عطش گشته ، به من غالب در این غوغا
دم آخر کنم گریه ، به یاد روز عاشورا
واویلا آه و واویلا…

میان مقتا عشقش ، حزین و خونی و عریان
حسینت ناله سر میداد ، انا العطشان انا العطشان
واویلا آه و واویلا…

ز بسکه تشنگی غالب ، شده بر سبط پیغمبر
حسینت دود می دیده ، همه جا را دم آخر
واویلا آه و واویلا…
شاعر: امیر عباسی

اشعار شهادت امام علی النقی الهادی

 

آه در سینه ام از زهر شراری برپاست
آتشی بر جگر و رویِ لبم واویلاست

سوختم سوختم آبی که نفس می سوزد
حجره ام از جگر سوخته ام کرببلاست

مادرم آمده بالین منِ چشم به راه
تا بگویم غم خود را که دلم پُر غوغاست

دستِ من بست و مرا نیمه شب از خانه کشید
بی حیایی که نمی گفت غریب و تنهاست

گاه می رفتم و گاهی به زمین می خوردم
مثل آن طفل که مبهوت دو چشم باباست

مثل آن دخترکی که نفسش بند آمد
راه می آمد و می دید سری بر نی هاست

سنگ بود و سری که ز لبش خون میریخت
خیزران بود و یتیمی که شبیه زهراست
شاعر:حسن لطفی

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس