وسواس فکری و روحی زنان
قطعا می دانید که انواع وسواس ها چه فکری و چه عملی جز اختلالات روانی هستند
وسواس هم برای خود فرد آزاردهنده هستند و هم برای اطرافیان فرد . برای درمان اختلال حتما باید نزد روانپزشک
بروید تا بیماری کنترل شود گاهی ممکن است این بیماری فرد را دچار انواع افسردگی کند
ما در این مطلب از پرشین وی قصد داریم به بررسی وسواس فکری و روحی زنان بپردازیم
وسواس فکری
من خانوم ۲۵ ساله ای هستم که یک سال و نیم است ازدواج کرده ام.
و خانه دار هستم.از وقتی یادم میاید وسواس فکری و روحی شدید داشتم که الانم با من همراه است و
به کلی زندگی من رو مختل کرده.هر بار موضوعی فکرم رو مشغول میکنه و اکثر اوقات از این میترسم که
به بیماری لا علاجی مبتلا بشوم.من چند سال پیش قرار بود در یک کلینیک دندانپزشکی کار کنم که بیشتر از
چند روز نتوانستم در آنجا بمانم.
یک روز که وسایل بیماری رو جمع میکردم وسیله ای که دکتر برای او استفاده
کرده بود روی دست من افتاد و خونش در امد.از اون روز همیشه این خوره در ذهنم است که نکند
من از آن فرد ایدز یا هپاتیت گرفته باشم.و چیز دیگری که به تازگی فکرم را مشغول کرده اینست که
در آن کلینیک با توجه به اینکه من هنوز آموزش ندیده بودم و همه چیز رو داشتم با دیدن یاد
میگرفتم دکتری که رییس بود برای من و دو دستیار دیگر برنامه گذاشت.
و من از فردای آن روز قرار شد
تنها کار کنم و من چون چیزی بلد نبودم همان روز اول زده شدم و از آن کار استعفا دادم.و
همان روزی که از آنجا خارج شدم وسایلی که استفاده شده بود برای بیماران را تنها با مایع تمیز کردم
و چون طرز استفاده از دستگاه استریلیزاسیون را نمیدانستم همانطور گذاشتم ماندند.
حال به این فکر میکنم اگر بعد از من
کسی آنها را داخل دستگاه نگذاشته باشد و برای دیگران استفاده شده باشد و کسی از آنها آلوده شده باشد
چی؟ نکند به دلیل نادانی من کسی به ویروسی آلوده شده باشد و من تا آخر عمر این عذاب وجدان
را خواهم داشت و حتی در دنیای دیگر هم باید عذاب بکشم .
تو رو خدا کمک کنید.فکرم خیلی خرابه.اصلا به آرامش نمیرسم.آیا نگرانی های من بی مورد است؟ همسرم میگوید تو ناراحتی
اعصاب گرفتی.از تنهایی فکر وخیال میکنی.شما بگویید چه کنم؟من با این روند هیچ وقت نمیتوانم بچه دار شوم.دلم نمیخواد بچمو
دیوونه کنم.
پاسخ : با سلام.
درست تشخیص دادید.
شما دارای نوعی افکار وسواس گونه هستید که تا اراده نکنید نمیتویند از آنها خلاص بشید لذا اولین گام اینه
که خودتون بخواهید تا درمان شوید .
افکار شما همگی بر اساس حدسیات بنا شده و در اثر پرداختن زیاد به انها به یک باور و یقین
تبدیل می شود .
مثلا بیاید با هم اولین فکر را که خودتون عنون کردید بررسی کنیم .
از کجا معلوم که فرد ی که خونش بر روی دست شما ریخته ایدز یا هپاتیت داشته .
در ثانی تنها زمانی خون فرد آلوده می تواند آلودگی را منتقل کند که با خون شما در تماس قرار
گیرد .
و هزاران مسیر احتمالی دیگر که می تونه احتمال حدسیات شما را به صفر برسونه .
برای برطرف شدن این وسواس باید افکار خود را کنترل کنید.
اصلا باید زمان خود را ان قدر محدود کنید که به فکر کردن نیانجامد .
و در زمانن چنین افکاری با علم به بی منطق بودن انها نسبت بهشون بی اعتنا باشید .
خیلی اوقات وسواس ها به دلیل ندانستن یک مسئله خود را آزار می دهند بهتر است در این مواقه از
شخص قابل اعتمادی ذهنیات خود را بپرسید و ذهن خود را خلاص کنید .
مثلا اگر راه های دقیق انتقال ایدز را بدانید این قدر راحت در انتظار ابتلا به آن نمی مانید .
پرستاران زیادی در بخش مربوط به این بیماری در بیمارستان ها مشغول به کارند آیا انتقال بیماری به این راحتی
انجام می شود ؟ سعی کنید برای دیگر افکار مخرب خود به دنبال راه های مفر باشید و ذهن خود
را آزاد کنید .
اگر وسواس شما توسط خودتون قابل کنترل نباشه باید دارو در مانی داشته باشید ..
بیشتر بدانید از وسواس عملی
این اختلال به طرز قابل توجهی روی زندگی بیمار و اطرافیان او تاثیر میگذارد، اما میتوان
به این افراد کمک کرد. ابتدا باید از نوع خاصی از درمان شناختی-رفتاری به نام تکنیک مواجهه
و جلوگیری از پاسخ (ERP) و همچنین مصرف دارو بهره گرفت. در ERP، بیمار تحت نظارت
متخصص، با عواملی تشدیدکنندهی وسواسگونه روبهرو خواهد شد و تلاش میکند
که اضطراب خود حین مواجهه با این محرکها را کاهش دهد تا مجبور به انجام عمل
وسواسگونه نشود. استفاده از داروهای مهارکنندهی بازجذب سروتونین (SSRIs) در کنار
ERP نیز روشی موثر برای درمان است. تا به امروز حدود سه دهه از تاثیر مثبت این درمان،
روی بیماران مبتلا به وسواس فکری-عملی میگذرد.
شاید این موارد موثر نباشد، اما روشهای دیگری وجود دارد
درحالیکه SSRIs و ERP روی درصد زیادی از بیماران جواب میدهد، برای برخی موثر
نیست. خوشبختانه، روشهای دیگری برای درمان بیماران مبتلا به وسواس فکری-عملی وجود دارد.
تحریک عمیق مغز (Deep TMS) یکی از دیگر روشهای موثر است. این روش غیرتهاجمی
است و شواهد نشان میدهد اثر جانبی کمی دارد. در روش تحریک عمیق مغز، جریان
الکترومغناطیسی از طریق کلاه به قسمتهای خاص مغز، که به گفتهی دانشمندان اعصاب
به OCD مربوط است، فرستاده میشود. بیمارانی که تحت تحریک عمیق مغز قرار میگیرند به مدت
شش هفته و هر روز به روانپزشک مراجعه میکنند. نتایج نشان میدهد شدت علائم در بیمارانی
که تحت این روش قرار گرفتهاند ۳۰ درصد کاهش داشته و حتی ده هفته بعد از پایان درمان،
باز هم از شدت علائم کاسته شده است(Tendler, Zohar, Carmi, Roth, & Zangen, 2018).
اگرچه این روش اولین گزینه برای درمان نیست، ولی موثر است و به بیمارانی که از روشهای
دیگر جواب نگرفتهاند نیز به طور موثری کمک میکند.
تحریک عمیق مغز (Deep TMS) بر روی بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی به
طور موثری جواب میدهد و عوارض کمی دارد.
تحقیق روی وسواس فکری-عملی (OCD) همچنان ادامه دارد
از زمانی که اولین داروی مهارکنندهی بازجذب سروتونین در سال ۱۹۸۹ مورد تایید قرار گرفت،
جامعهی روانپزشکی به لطف تلاشهای محققین در سراسر دنیا، پیشرفت قابل توجهی در
درمان موثر OCD به دست آورد. به خاطر این تحقیقات، اثرات جانبی مصرف دارو در حال بهبود
بوده و تکنولوژیهای جدید مانند تحریک عمیق مغز کشف شده است.
هرچه درک ما نسبت
به این اختلال بیشتر شود، روشهای درمان موثرتر و فردیتر خواهد شد. بنابراین، با اینکه
امروزه وسواس فکری-عملی را قابل درمان میدانیم، هرچه تلاشمان برای درک بهتر دلیل
ابتلای افراد به OCD بیشتر شود، درمان در آینده نیز موثرتر خواهد شد.
اختلال وسواس فکری-عملی به طرز قابل توجهی روی زندگی بیمار و اطرافیان او تاثیر
میگذارد، اما میتوان به این افراد کمک کرد تا زندگی بهتری داشته باشند.
افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی میتوانند زندگی شادی داشته باشند
حتی برای کسانی که با مصرف دارو راحت نیستند، روشهای دیگری برای درمان وجود دارد.
بیمار دیگر به خاطر علائمی که دارد از پا در نمیآید و روشهای مختلفی وجود دارد که
موجب میشود بیمار بر وسواس خود غلبه کرده و برای داشتن زندگی سالم و لذتبخش تلاش کند.
pcparsi.com / darmankade