آشنایی با صفات و اختلالات شخصیت و دسته های چهارگانه
خیلی از افراد هستند که اختلالات شخصیتی دارند اما از آن خبر ندارند اختلالات شخصیتی درجات
مختلفی دارد و هر کسی ممکن است تا درجات مختلفی از آن را داشته باشد و
حاد نباشد ما در این مطلب از پرشین وی قصد داریم برای شما عزیزان انواع اختلالات شخصیتی را
توضیح و شرح دهیم در ادامه همراه ما باشید
اختلالات شخصیتی چیست؟
اختلال شخصیت عبارت است از: «یک الگوی با دوام و پایدار از رفتار و تجربه درونی
که بهطور قابلملاحظهای با انتظاراتی که از شرایط فرهنگی فرد وجود دارد، متفاوت
و فراگیر و غیرقابل انعطاف باشد، شروعش به دوران نوجوانی یا اوایل بلوغ برگردد،
در طول زمان پایدار باشد و به ناراحتی یا آسیبدیدگی روانی منجر شود.»
به بیان دیگر، فرد مبتلا به اختلال شخصیت نمیتواند آنگونه که معمول و در
جامعه پسندیده است، با دیگر افراد ارتباط برقرار کند. انواع مختلفی از اختلالهای شخصیت وجود دارد که تعداد آن به ۱۰ تا میرسد.
نحوه فکر کردن درباره خود و دیگران
نحوه واکنش هیجانی
نحوه ارتباط برقرار کردن با دیگران
نحوه کنترل کردن رفتار خود
در واقع اختلال شخصیت، الگوی پایداری از رفتار و تجربه درونی است که با انتظارات فرهنگی به میزان قابل ملاحظه ای مغایرت دارد. فراگیر و انعطاف ناپذیر است، در دوران نوجوانی یا اوایل بزرگسالی آغاز می شود، در طی زمان پایدار است و به پریشانی یا اختلال منجر می شود.
دستهبندی اختلالات شخصیتی
دسته A (عجیبوغریب، غیرعادی): اختلال اسکیزوئید، پارانوئید، اسکیزوتایپال؛
دسته B (نمایشی، دمدمیمزاج): اختلال ضداجتماعی، اختلال شخصیت نمایشی، مرزی، خودشیفته؛
دسته C (مضطرب، ترسان): وابسته، دچار وسواس فکری، شخصیت دوریگزین.
اختلال اسکیزوئید
ویژگی اصلی این اختلال که از اوایل بزرگسالی آغاز می شود، کناره گیری از روابط اجتماعی و دامنه محدود بیان هیجان ها در موقعیت های بین فردی است. افراد مبتلا به این اختلال گوشهگیر، خرافاتی و از نظر اجتماعی منزوی هستند و تمایلی برای برقراری ارتباط با دیگران ندارند. ارتباط با دیگران برای آنها خوشایند نیست و دوست دارند ارتباط را در کمترین حد ممکن نگهدارند. اسکیزوئیدها هیچ تمایلی به ارتباطات جنسی و اجتماعی ندارند. آنها بهدنبال پیروی از سنتها و هنجارها نیستند و واکنشهای احساسی مشخصی نسبت به وقایع اطراف و انسانها ندارند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید به صمیمیت، علاقه ندارند و نسبت به فرصتها برای برقرار کردن روابط صمیمی با دیگران بیتفاوت به نظر میرسند و غالباً از اینکه عضوی از خانواده یا گروه اجتماعی باشند لذت نمییرند و احساس خوشایندی ندارند.
این افراد ترجیح میدهند بهجای اینکه با دیگران باشند، وقت خود را در تنهایی
سپری کنند. اغلب به نظر میرسد که آنها از لحاظ اجتماعی منزوی و «تنها»
هستند و تقریباً همیشه فعالیتها یا سرگرمیهای منفرد را ترجیح میدهند.
افراد مبتلا به اختلال شخصیت اسکیزوئید اغلب نسبت به تأیید یا انتقاد دیگران
بیتفاوت به نظر میرسند و غالباً از آنچه دیگران ممکن است در مورد آنها فکر
کنند ناراحت نمیشوند و نسبت به آن بیتفاوت هستند. افراد مبتلا به اختلال
شخصیت اسکیزوئید مشکل زیادی در ابراز کردن خشم، حتی در پاسخ به تحریک
مستقیم دارند که به این برداشت کمک میکند که آنها هیجان ندارند.
این افراد اغلب به موقعیتهای ناخوشایند بهصورت منفعل واکنش نشان میدهند و مشکل پاسخ دادن مناسب به وقایع زندگی مهم دارند. افراد مبتلا به این اختلال به علت نداشتن مهارتهای اجتماعی و بیمیلی به تجربیات جنسی، دوستان معدودی دارند، بهندرت قرار ملاقات میگذارند و اغلب ازدواج نمیکنند.
شکلگیری و روند اختلال شخصیت اسکیزوئید
ممکن است اولین بار در کودکی و نوجوانی همراه با گوشهگیری، روابط نامناسب با همسالان و پیشرفت کم در مدرسه آشکار شود که این کودکان یا نوجوانان را بهصورت متفاوت مشخص میکند و آنها را در معرض سربهسر گذاشتن قرار میدهد. اختلال شخصیت اسکیزوئید در مردان قدری بیشتر تشخیص داده میشود و ممکن است اختلال بیشتری را در آنها ایجاد کند.
برخی رواشناسان کمرویی دوران کودکی را از پیشدرآمدهای ابتلا به اختلال شخصیت اسکیزویید در بزرگسالی میدانند و بر این باورند که شاید این صفت شخصیتی، به ارث میرسد و مولفههای وراثتی تعیینکنندهی مهمی در شکلگیری این اختلال است.
علایم
این اختلال الگوی نافذ از بی علاقگی نسبت به روابط اجتماعی و نیز دامنه محدود ابراز هیجانات در برخوردهای بین فردی است، که در زمینه های مختلف به چشم می خورد و حداقل با چهار مورد از ملاک های زیر مشخص می شود:
لذت نبردن و عدم تمایل از روابط نزدیک از جمله عضوی از یک خانواده بودن
انتخاب فعالیت های انفرادی
عدم تمایل چندانی به تجربه جنسی با شخص دیگری
لذت بردن از فعالیت های بسیار معدود یا لذت نبردن از هیج فعالیتی
نداشتن هیچ دوست صمیمی یا مورد اعتماد به جز بستگان درجه اول
بی تفاوتی نسبت به تحسین یا انتقاد سایرین
سردی عاطفی، بی علاقگی، یا فقدان عاطفه
درمان
معمولاً از دارودرمانی برای درمان اختلال شخصیت اسکیزوئید استفاده نمیشود مگر اینکه درمانگر بخواهد اضطراب یا افسردگی او را درمان کند. اما تحقیقات نشان دادهاند که رواندرمانیهای انفرادی بلندمدت میتوانند نتایج بهتری داشته باشند. برقراری رابطه درمانی مهمترین کاری است که درمانگر باید انجام دهد. برخی از درمانهای انفرادی عبارت اند از درمانهای روانکاوی، طرحواره درمانی، درمان شناختی رفتاری. گروه درمانی نیز میتواند درمان مناسبی باشد.
بیشتر بدانید از اختلال شخصیت
اختلال شخصیت الگوی پایداری از هیجان ها، شناخت ها و رفتارها است که منجر به پریشانی هیجانی با دوام در فرد مبتلا و یا اطرافیانش می گردد و ممکن است فرد را در کار و روابط بین فردی با مشکل روبرو کند.
• اختلال شخصیت پارانوئید
• اختلال شخصیت اسکیزوئید
• اختلال شخصیت اسکیزوتایپی
• اختلال شخصیت ضد اجتماعی
• اختلال شخصیت مرزی
• اختلال شخصیت نمایشی
• اختلال شخصیت خودشیفته
• اختلال شخصیت دوری گزین
• اختلال شخصیت وابسته
• اختلال شخصیت وسواسی جبری
شخصیت، بیانگر آن دسته از ویژگیهای فردی است که شامل الگوهای ثابت فکری، عاطفی و رفتاری است. این تعریف بیانگر آن دسته از ویژگیهای فردی با ثبات چه در زمینهٔ فکری، رفتاری یا عاطفی است.
اختلال یا نابهنجاری بر اساس چهار خصیصه تعریف شدهاست که عبارتند از:
۱- پریشانی: تجربه عذاب هیجانی یا جسمانی، در زندگی متداول
۲- اختلال: کاهش توانایی فرد در انجام امور روز مره بهطوریکه نتواند کارهایش را به نحو مطلوب انجام دهد.
۳- به مخاطره انداختن خود و دیگران با کارهایی که انجام میدهند.
۴- از لحاظ اجتماعی و فرهنگی غیرقابل قبول باشد.
ملاک های تشخیص اختلالات شخصیتی پارانوئید
شکاکیتی نافذ و فراگیر نسبت به دیگران بهطوریکه انگیزههای افراد را شرارت آمیز تلقی کند. این حالت باید از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینههای مختلف به چشم بخورد، که علامتاش وجود حداقل چهار تا از موارد زیر است:
۱٫ بدون دلیل کافی، شک داشته باشد که دیگران دارند آن را استثمار میکنند، به وی ضرر میرسانند، یا سرش کلاه میگذارند.
۲٫ مشغولیت دائم ذهنیش شکی اثبات نشده در مورد وفاداری یا قابل اعتماد بودن دوستان و اطرافیانش باشد.
۳٫ به دلیل ترسی ناموجه از اینکه اطلاعاتی را به دیگران میدهد مغرضانه بر ضد خودش بکار ببرند، از اطمینان کردن به دیگران اکراه داشته باشد.
۴٫ در پس اظهار نظرهای بیغرضانه یا اتفاقهای بیخطر، معانی تحقیرکننده یا تهدیدکننده پنهانی بیابد.
۵٫ همیشه دلخور و ناخشنود باشد، یعنی اگر کسی توهین کرده باشد، صدمهای رسانده باشد، یا بیاحترامی کرده باشد هیچ وقت او را نبخشد.
۶٫ با کوچکترین چیزی احساس کند به شخصیت یا اعتبارش لطمه وارد شدهاست، حال آنکه دیگران چنین معنایی را در آن چیزها بهطور آشکار نیابند؛ فوراً واکنشی خشمگینانه نشان دهد یا به مقابله بپردازد.
۷٫ مکرراً و بدون هیچ دلیل به وفاداری همسر یا شریک جنسیش شک کند.
ملاکهای تشخیص اختلال شخصیت اسکیزوئید
گسستگی از روابط اجتماعی و محدود بودن طیف احساسات و هیجانهای ابراز شده در روابط بین فردی به صورت الگویی نافذ و فراگیر که از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینههای مختلف به چشم آید، که علامتش وجود لااقل چهار تا از موارد زیر است:
۱٫ نه میلی به برقرار کردن روابط صمیمی و نزدیک داشته باشد و نه از اینگونه روابط لذت ببرد، از جمله عضویت در یک خانواده.
۲٫ تقریباً همیشه فعالیتهای انفرادی را ترجیح میدهد.
۳٫ به داشتن روابط جنسی با کس دیگر هیچ علاقهای نداشته باشد یا علاقه بسیار کمی داشته باشد.
۴٫ از هیچ کاری لذت نبرد، یا فقط از کارهای معدودی خوشش بیاید.
۵٫ بجز بستگان درجه اول هیچ دوست صمیمی یا مورد اطمینانی نداشته باشد.
۶٫ به تمجید، تشویق یا خردهگیری و حرف دیگران بی اعتنا و بیتفاوت به نظر برسد (بعضاً وضع پوشش خاص یا ژولیده این افراد را توضیح میدهد).
۷٫ سردی هیجانی، بی اعتنایی، یا حالت عاطفی تخت از خود نشان دهد.
ملاک های تشخیصی اختلالات شخصیتی اسکیزوتایپال
اختلال شخصیت اسکیزوتایپی را بر اساس تفکر، رفتار و ظاهر منحصر به فرد بیمار تشخیص میدهند. گرفتن تاریخچه ممکن است دشوار باشد، چون ارتباط و مکالمه بیمار، غیرمعمول است.
نواقصی در روابط اجتماعی و بین فردی که مشخصه آن، بروز رنج و مشقتی حاد در روابط صمیمانه و کاهش قابلیت داشتن این روابط و نیز تحریفات شناختی یا ادراکی و نیز نامتعارف بودن رفتار است، بهطوریکه این الگوی نافذ و فراگیر از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینههای مختلف به چشم آید، که علامت اش وجود لااقل پنج تا از موارد زیر است:
۱٫ افکار انتساب به خود؛ نه هذیانهای انتساب به خود
۲٫ اعتقادات عجیب یا افکار جادویی که بر رفتار اثر بگذارند و با هنجارهای برآمده از خرده فرهنگِ فرد همخوانی نداشته باشند (مثل خرافاتی بودن، اعتقاد به غیب بینی، دور آگاهی (تله پاتی)، یا «حس ششم»؛ در کودکان و نوجوانان به صورت تخیلات یا اشتغالات ذهنی غریب).
۳- تجارت غیرمعمول ادراکی، از جمله خطاهای ادراکی جسمی.
۴٫تفکر و تکلمی عجیاختلالات شخصیتیب (مثلاً مبهم، حاشیه پردازانه، استعارهای، با شرح و تفصیل مفرط، یا قالبی).
۵٫ شکاکیت یا فکر بدگمانانه.
۶٫ حالت عاطفی نابجا یا محدود.
۷٫ رفتار یا وضع ظاهری عجیب، نامتعارف، یا مخصوص به خود.
۸٫فقدان دوستان صمیمی یا مورد اطمینان، بجز بستگان درجه اول.
۹٫اضطراب مفرط در میان جمع بهطوریکه با آشنا شدن هم کاهش نیابد؛
این اضطراب بیشتر به ترس توأم با بدگمانی فرد مرتبط است نه به قضاوت منفی در مورد خودش.
ملاک های تشخیص اختلالات شخصیتی ضداجتماعی
فرد تقریباً در همه جنبههای زندگی به حقوق دیگران احترام نمیگذارد و آنها
را نقض میکند. این رفتار از ۱۵ سالگی شروع شدهاست، و سه مورد (یا بیشتر) از موارد زیر آن را نشان میدهند:
۱٫ فرد با پیش نگرفتن رفتارهای قانونی، هنجارهای اجتماعی را رعایت نمیکند،
و این موضوع را تکرار ارتکاب اعمال مجرمانهای که به دستگیری او منجر میشوند نشان میدهد.
۲٫ مکار و فریبکار است، و این موضوع را دروغگوییهای مکرر، استفاده از
نامهای مستعار، یا کلاهبرداری از دیگران به منظور سودجویی شخصی یا لذت بردن نشان میدهند.
۳٫ فرد بدون فکر و بلافاصله بر اساس امیال ناگهانی خود عمل میکند یا نمیتواند از پیش برنامهریزی کند.
۴٫ زود رنج، زودخشم، و تحریک پذیر، یا پرخاشگر است، و این موضوع را تکرار دعواها یا تهاجمهای فیزیکی نشان میدهند.
۵٫ با کارهای خطرناکی که انجام میدهد، ایمنی خود یا دیگران را رعایت نمیکند.
۶٫ تقریباً در همه امور بی مسئولیت است، و این موضوع را تکرار قانونشکنیها در محل کار یا رعایت نکردن مسئولیتهای مالی نشان میدهند.
۷٫ پشیمانی و عذاب وجدان ندارد، و این موضوع را بیتفاوتی او نسبت
به ناراحت کردن دیگران، بدرفتاری با آنها، یا دزدیدن اموال آنها، یا تلاش برای توجیه این اعمال، نشان میدهند.
ملاک های تشخیص اختلال شخصیت مرزی
بیثباتی در روابط بین فردی، خودانگاره، و حالت عاطفی، و نیز آشکارا تکانشی بودن، به صورت الگویی نافذ و فراگیر که از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینههای مختلف به چشم آید، که علامتش وجود حداقل پنج عدد از موارد زیر است:
۱٫ انجام تلاشهای مضطربانه توأم با سراسیمگی برای اجتناب از ترک شدن واقعی یا تصوری. نکته: شامل رفتارهایی نظیر خودکشی یا خودزنی نمیشود، اینها را جزء ملاک ۵ باید برشمرد.
۲٫ بیثبات و شدید بودن روابط فردی به صورت الگویی که مشخصهاش تناوب میان دو قطب افراطی است: آرمانینمایی و بیارزشنمایی.
۳٫ اختلال و اشکال در هویت؛ بیثبات بودن واضح و دائم خودانگاره یا احساس فرد در مورد خودش.
۴٫ تکانشی بودن لااقل در دو حوزه از حوزههایی که بالقوه به فرد صدمه میزنند. (مثلاً خرج کردن پول، روابط جنسی، سوء مصرف مواد، بیملاحظه رانندگی کردن، شکمبارگی). نکته: شامل رفتارهایی نظیر خودکشی یا خودزنی نمیشود؛ اینها را جزء ملاک ۵ باید برشمرد.
۵٫ رفتار، ژست، یا تهدید به خودکشی به صورت مکرر، یا خود زنیهای مکرر.
۵٫ برای تبیین ارتباط بین سابقهٔ تروما و سوءاستفادهٔ کودکی،
علایم گسستگی (تجزیهای) و خودزنی. احساس بیحسی،
پوچی و تهیبودگی، که از نشانههای اختلال شخصیت مرزی است، میتواند فرد را به سمت خودزنی سوق دهد.
۶٫ بیثباتی در حالت عاطفی به صورت واکنشپذیری آشکار خلق
(مثل ملال، تحریکپذیری، یا اضطراب شدید و حملهای [اپیزودیک] که چند ساعتی طول بکشد و خیلی به ندرت هم بیش از چند روزی).
۷٫ احساس پوچی مزمن.
۸٫ نامتناسب و شدید بودن خشم یا دشواری در تسلط بر خشم (مثلاً تندخو شدنهای پیاپی، خشمگین بودن دائمی، نزاع کردنهای مکرر).
۹٫ بروز افکار بدگمانانه (پارانویید) یا علایم شدید تجزیهای به صورت گذرا و در مواقع فشار روانی (استرس).
ملاک های تشخیص اختلالات شخصیتی نمایشی
احساساتی بودن و توجه طلبی مفرط به صورت الگویی نافذ و فراگیر
که از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد و در زمینههای مختلف تظاهر یابد، که علامت اش وجود لااقل پنج تا از موارد زیر است:
۱٫ در موقعیتهایی که مرکز توجه نیست، ناراحت باشد و در رنج و مشقت به سر برد.
۲٫ مشخصه تعاملش با دیگران، رفتار نامتناسب به صورت اغواگری جنسی یا تحریککنندگی جنسی باشد.
۳٫ ابراز احساساتش به سرعت تغییر کند و سطحی باشد.
۴٫ همواره از ظاهر جسمی خود برای جلب توجه دیگران استفاده کند.
۵٫ سبک تکلمش به نحوه افراطی مبتنی بر حدس و گمان و فاقد جزئیات باشد.
۶٫ خود نما و نمایشی باشد و در ابراز احساسات مبالغه کند.
۷٫ القا پذیر باشد، یعنی به راحتی تحت تأثیر افراد یا موقعیتها قرار گیرد.
۸٫ روابط را خودمانی تر از آنچه واقعاً هستند، بپندارد.
ملاک های تشخیص اختلال شخصیت خودشیفته
خودبزرگ بینی (در خیال یا رفتار)، نیاز به مقبولیت، و فقدان حس همدلی
به صورت الگویی نافذ و فراگیر که از اوایل بزرگسالی شروع شده باشد
و در زمینههای گوناگون به چشم آید، که علامتاش وجود لااقل پنج تا از موارد زیر است:
۱٫ احساس خودبزرگ بینانهای به صورت مهم پنداشتن خود داشته باشد
(مثلاً در موفقیتها و استعدادهای خود اغراق کند یا بدون آنکه به موفقیت شایستهای دست یافته باشد، انتظار داشته باشد که او را آدم بزرگ و مهمی بدانند.
۲٫ مشغولیت ذهنیش خیالاتی از قبیل موفقیت، قدرت، استادی و ذکاوت، زیبایی یا محبوب و دوست داشتنی بودن در حد نامحدود باشد.
۳٫ معتقد باشد که «استثنایی» است و تنها سایر افراد (یا موسسات)
استثنایی یا رده بالا میتوانند او را درک کنند یا او باید تنها با این افراد رابطه داشته باشد.
۴٫ احتیاج داشته باشد که به شکلی افراطی تحسین شود.
۵٫ احساس محق بودن (entitlement) بکند، یعنی به شکل نامعقولی انتظار
داشته باشد برخوردی رضایت بخش و اختصاصی با او صورت گیرد یا افراد خود به خود تسلیم خواستههایش شوند.
۶٫ در روابط بین فردی استثمارگر باشد، یعنی از امتیازات دیگران برای رسیدن به مقاصد خود استفاده کند.
۷٫ فاقد حس همدلی باشد، یعنی تمایلی به درک یا شناخت احساسات و نیازهای دیگران نداشته باشد.
۸٫ اغلب به دیگران حسودی کند یا معتقد باشد که دیگران به او حسادت میکنند.
۹٫ رفتارها و نگرشهایش پرافاده و تکبرآمیز باشند.
فرادید / draleyasin