جمعه, ۳۱ فروردین , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

گزیده ای از اشعار فروغ فرخزاد

اشتراک:
فرهنگ و هنر و شعر
اشعار زیبای فروغ فرخزاد  صدایی در شبنیمه شب در دل دهلیز خموشضربه پایی افکند طنیندل من چون دل گلهای بهار پر شدم از شبنم لرزان یقینگفتم این اوست که باز آمده جستم از جا و در آیینه گیجبر خود افکندم با شوق نگاهآه لرزید لبانم از عشقتار شد چهره آیینه ز آهشاید او وهمی را […]

اشعار زیبای فروغ فرخزاد

 صدایی در شبنیمه شب

در دل دهلیز خموشضربه پایی افکند طنیندل من چون دل

گلهای بهار

پر شدم از شبنم لرزان یقینگفتم این اوست که باز
آمده
جستم از جا و در آیینه گیجبر خود افکندم با شوق نگاهآه لرزید لبانم از عشقتار شد چهره آیینه
ز آهشاید او وهمی را می نگریستگیسویم در هم و لبهایم خشکشانه ام عریان در جامه خوابلیک در ظلمت دهلیز
خموشرهگذر هر دم می کرد شتابنفسم نا گه در سینه گرفتگویی از پنجره ها روح نسیمدید اندوه من تنها راریخت
بر گیسوی آشفته منعطر سوزان اقاقی ها راتند و بیتاب دویدم سوی درضربه پاها در سینه منچون طنین نی در
سینه دشتلیک در ظلمت دهلیز خموشضربه پاها لغزید و گذشتباد آواز حزینی سر کرد

گزیده ای از اشعار فروغ فرخزاد

اندوه

کارون چو گیسوان پریشان دختریبر شانه
های لخت زمین تاب می خوردخورشید رفته است و نفس های داغ شببر سینه های پر تپش آب می خورددور
از نگاه خیره من ساحل جنوبافتاد مست عشق در آغوش نور ماهشب با هزار چشم درخشان و پر زخونسر می
کشد به بستر عشاق بی گناهنیزار خفته خامش و یک مرغ ناشناسهر دم ز عمق تیره آن ضجه می کشدمهتاب
می دود که ببیند در این میانمرغک میان پنجه وحشت چه می کشدبر آبهای ساحل شط سایه های نخلمی لرزد
از نسیم هوسباز نیمه شبآوای گنگ همهمه قورباغه هاپیچیده در سکوت پر از راز نیمه شبدر جذبه ای که حاصل
زیبایی شب استرویای دور دست تو نزدیک می شودبوی تو موج می زند آنجا بروی آبچشم تو می درخشد و
تاریک می شودبیچاره دل که با همه امید و اشتیاقبشکست و شد به دست تو زندان عشق مندر شط خویش
رفتی و رفتی از این دیارای شاخه شکسته ز طوفان عشق من

داشمیلی

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس