چهارشنبه, ۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
درخواست تبلیغات

گزیده ای از اشعار فروغ فرخزاد (۳)

اشتراک:
فرهنگ و هنر و شعر
اشعار فروغ فرحزاد (۳) در برابر خدا از تنگنای محبس تاریکیاز منجلاب تیره این دنیابانگ پر از نیاز مرا بشنوآه ای خدا ی قادر بی همتایکدم ز گرد پیکر من بشکافبشکاف این حجاب سیاهی راشاید درون سینه من بینیاین مایه گناه و تباهی رادل نیست این دلی که به من دادیدر خون تپیده آه رهایش […]

اشعار فروغ فرحزاد (۳)

در برابر خدا

از تنگنای محبس تاریکیاز منجلاب تیره این دنیابانگ پر از نیاز مرا بشنوآه ای خدا ی قادر بی همتایکدم ز
گرد پیکر من بشکافبشکاف این حجاب سیاهی راشاید درون سینه من بینیاین مایه گناه و تباهی رادل نیست این دلی
که به من دادیدر خون تپیده آه رهایش کنیا خالی از هوی و هوس دارشیا پای بند مهر و وفایش
کنتنها تو آگهی و تو می دانیاسرار آن خطای نخستین راتنها تو قادری که ببخشاییبر روح من صفای نخستین راآه
ای خدا چگونه ترا گویمکز جسم خویش خسته و بیزارم

گزیده ای از اشعار فروغ فرخزاد (3)

هر شب بر آستان جلال توگویی امید جسم دگر دارماز
دیدگان روشن من بستانشوق به سوی غیر دویدن رالطفی کن ای خدا و بیاموزشاز برق چشم غیر رمیدن راعشقی به
من بده که مرا سازدهمچون فرشتگان بهشت تویاری به من بده که در او بینمیک گوشه از صفای سرشت تویک
شب ز لوح خاطر من بزدایتصویر عشق و نقش فریبش راخواهم به انتقام جفاکاریدر عشقش تازه فتح رقیبش راآه ای
خدا که دست توانایتبنیان نهاده عالم هستی رابنمای روی و از دل من بستانشوق گناه و نقش پرستی راراضی مشو
که بنده ناچیزیعاصی شود بغیر تو روی آردراضی مشو که سیل سرشکش رادر پای جام باده فرو بارداز تنگنای محبس
تاریکیاز منجلاب تیره این دنیابانگ پر از نیاز مرابشنوآه ای خدای قادر بی همتااشعار عاشقانه فروغ فرحزاد

ای ستاره ها

ای ستاره ها
که بر فراز آسمانبا نگاه خود اشاره گر نشسته ایدای ستاره ها که از ورای ابرهابر جهان نظاره گر نشسته
ایدآری این منم که در دل سکوت شبنامه های عاشقانه پاره میکنمای ستاره ها اگر بمن مدد کنیددامن از غمش
پر از ستاره میکنمبا دلی که بویی از وفا نبرده استجور بیکرانه و بهانه خوشتر استدر کنار این مصاحبان خودپسندناز
و عشوه های زیرکانه خوشتر استای ستاره ها چه شد که در نگاه مندیگر آن نشاط ونغمه و ترانه مرد
؟ای ستاره ها چه شد که بر لبان اوآخر آن نوای گرم عاشقانه مرد ؟جام باده سر نگون و بسترم
تهیسر نهاده ام به روی نامه های اوسر نهاده ام که در میان این سطورجستجو کنم نشانی از وفای اوای
ستاره ها مگر شما هم آگهیداز دو رویی و جفای ساکنان خاککاینچنین به قلب آسمان نهان شدیدای ستاره ها ستاره
های خوب و پاکمن که پشت پا زدم به هر چه که هست و نیستتا که کام او ز عشق
خود روا کنملعنت خدا بمن اگر بجز جفازین سپس به عاشقان با وفا کنمای ستاره ها که همچو قطره های
اشک سربدارسر بدامن سیاه شب نهاده ایدای ستاره ها کز آن جهان جاودانروزنی بسوی این جهان گشاده ایدرفته است و
مهرش از دلم نمیرودای ستاره ها چه شد که او مرا نخواست ؟ای ستاره ها ستاره ها ستاره هاپس دیار
عاشقان جاودان کجاست ؟

داشمیلی

گردآوری:
برچسب ها:
اخبار مرتبط:
فیلم پرشین وی
آرون گروپ
آرون گروپس