اثرات دخالت دیگران در تربیت فرزند چیست
تربیت فرزندان امر بسیار مهم وحیاتی است ما در این مطلب
قصد داریم به بررسی اصول گام به گام تربیت فرزند و
اثر مهم دخالت دیگران در تربیت فرزند بپردازیم. در ادامه
مطلب همراه ما باشید
دخالت دیگران در تربیت فرزند
مادرها دائم زیر ذرهبین نگاه دیگراناند که چطور از بچههای خود مراقبت میکنند؛ چه رفتاری با او دارند و چگونه
با آنها برخورد میکنند.
این اتفاقهای روزهای مادرانه برای هرکس متفاوت است و اثری که بر تربیت بچهها میگذارد از هر فردی به فرد
دیگر فرق میکند.
خاطره مشترک همه مادرها میگوید که پیشنهادهای دیگران در دوران نوزادی بچهها به اوج خود میرسد و اتفاقا این دوران
همان دورهای از رشد است که در آن، هم رشد جسمی کودک شکل میگیرد و هم رشد عاطفی او.
حرف و حدیثهای اطرافیان درباره مراقبت از نوزاد و راهکارهایی که ارائه میدهندگاهی کمککننده است، گاهی مادران را گیج و
گاهی هم افسرده میکند.
بعضی از مادرها راهنمایی بزرگترها را کنایهای بر ناتوانی خود در مادری میدانند و از آن همه راهنمایی و بهاصطلاح
دخالت احساس ناخوشایندی پیدا میکنند.
اما چگونه میشود اینگونه تنشها را در روزها و ماههای اولیه مادرشدن به حداقل رساند تا مادران به جای اینکه
از راهنمایی دیگران سود ببرند اثر منفی آن را در رشد نوزاد خود دخیل نکنند؟ حل چالشهایی که مربوط به
نوزاد مورد محبت شماست مثل راهنماییهای دیگران، بیقراری یا بیماریهای نوزاد و… باعث افزایش هوش هیجانی مادرها میشود.
افزایش هوش هیجانی منجر به شکوفایی تواناییهای مادر برای موفقیت در زندگی، سلامت روانی و سلامت عاطفی او میشود.
پس به این چالشها خیلی هم بدبینانه نگاه نکنید.
عاقبت دخالت دیگران در تربیت فرزند
با خودتان چند چندید؟
اگر شما تجربه قرار گرفتن در چنین موقعیتی را داشته باشید احتمالا برایتان پیش آمده که گاهی مادر یا پدر
خودتان شما را درباره یکی از مسائل زندگی راهنمایی کردهاند و شما با گوشهایی باز و ذهنی کاملا خالی از
پیش قضاوت درباره نیت آنها حرفهایشان را پذیرفتهاید و به راهنمایی و پیشنهاد آنها عمل کردهاید.
حتی در دلتان خیلی هم به این پدر و مادر احترام گذاشتهاید و بهوجودشان افتخار کردهاید اما اگر دقیقا همان
حرفها از دهان پدر و مادر یا خانواده همسرتان بیرون بیاید هزار جور نیتخوانی میکنید و آنها را قضاوت میکنید.
خوب است با خودتان صادق باشید و ببینید که در چند درصد موارد این اتفاق برای شما افتاده است؟ بهتر
است بپذیرید که این فقط پدر و مادر شما نیستند که دلسوز و خیرخواه شما هستند بلکه پدر و مادر
همسرتان هم همین حس را درباره زندگی شما دارند.
تربیت بچههای حریمشناس
موضوع راهنمایی یا دخالت کردن دیگران درباره چگونگی رشد و تربیت نوزاد شما بهانه خوبی است برای طرح این موضوع
که چگونه میتوانیم کودکی تربیت کنیم که به حریم شخصی دیگران تجاوز نکند و بهاصطلاح حریمشناس باشد.
حریم ما همه آنچه متعلق به ماست را شامل میشود؛ از بدنمان گرفته تا زندگی شخصی، اعتقادات و….
آدمهایی که تا بچهتان بازیگوشی کند سریع واکنش نشان میدهند که اگر تو با بچهات چنین و چنان بودی و…
وقتی نوزادتان عطسه میکند ربطش میدهند به باز بودن شیشه ماشینتان و… اگر ایرادی در بدنتان وارد شود سریع به
رویتان میآورند، لباس میخرید میگویند خیلی بهت نمیاد، خیلی بهت میاد اما بهتر بود…، گرون خریدی و هزاران مثال دیگر،
اینها حریم و فضای شخصی دیگران و شاید خودشان را نمیشناسند.
آدمهایی که حریم خود و دیگران را نمیشناسند، بهخود و دیگران در انواع رفتارها احترام نمیگذارند و شاید هم بهخود
و دیگران ضرر بزنند.
آدمهای حریمشناس باید از کودکی تربیت شوند.
بچهها باید یاد بگیرند که صاحب چه چیزهایی هستند.
برای اینکه یاد دادن حریمهای اخلاقی برای بچهها ممکن شود، میتوانید از حریم جسمیاش شروع کنید که ملموس است.
نیاز نیست که مثلا اسم تکتک اعضای بدنشان را در ۳سالگی به آنها بیاموزید تا بفهمند که باید از خودشان
مراقبت کنند بلکه میتوانید از مفهوم کلی بدن استفاده کنید.
نتیجه دخالت دیگران در تربیت فرزند
میتوانید بگویید که حاضری بهخودت بزنی و دردت بگیره؟ چرا نه؟ چون بدن تو برات مفیده و باید از آن
مراقبت کنی.
میتوانید از مراقبت حریم جسمی شروع کنید و کمکم به مفاهیم ملموس اخلاقی مثل رازداری بپردازید.
درک مقابل هم مهم است.
به بچهها با بازیهایی شبیه به پانتومیم بیاموزید که از قیافهتان حدس بزنند چه حالی دارید!
وقتی برای کودک حتی
۲ سالهتان قصه میخوانید بر چهرهها و حرفهای امیددهنده و بد تاکید کنید.
بعدها موقع قصه خواندن مثلا از او بپرسید: «بهنظرت حالا مامان قصه به چی فکر میکنه؟ و…» اگر بچهها بتوانند
خود را جای دیگری بگذارند شاید نام بسیاری از حمایتها را دخالت نگذارند یا بالعکس، برای حمایت کردن دخالت نکنند.
گاهی هدف خوب است مثلا کمک به یک پدر و مادر جوان اما شیوه ارتباطی بد گوینده، احساس ناخوشایند دخالت
را در شنونده زنده میکند.
به بچهها مهارتهای اجتماعی را یاد بدهید و وقتی از یک مهارت اجتماعی خوب استفاده میکنند مچ آنها را با
یک آفرین بگیرید؛ مثلا سلامکردن، دستدادن، خندیدن بموقع، ناراحتی بموقع، همدردی بموقع و آرامکردن یک کودک دیگر در حال گریه.
علاوه بر اینها، کمک به رشد عزت نفس و محترم دیدن بچهها توسط خودشان و تقویت خودباوری بچهها به کمک
توانمندشدن آنها و فهم مهم بودنشان میتواند بچهها را نسبت به مراقبت از حریمشان حساس کند تا اجازه مزاحمت کسی
را به حریمشان ندهند.
هرچه در خانواده، پدر و مادر نسبت به مردم احترامگذار باشند اهل غیبت، تهمت و… نباشند الگوی خوبی از احترام
به حریم دیگران را بهصورت عملی به فرزندان خود نشان میدهند و این الگو بودن میتواند احترام به حریم خود
و دیگران را در بچهها درونی کند.
دخالت دیگران در تربیت فرزند چگونه است
کمک یا اظهار فضل، طعنه به مادر یا دلواپسی برای نوزاد؛ اینها نیت مختلف آدمهایی
است که گاهی حتی میخواهند از مادر هم مهربانتر بشوند.
هرچه باشد اگر فرمان ماشین به دست یک نفر باشد اصلاح آدرس اشتباه راحتتر است.
این یکی بودن شیوه تربیت پدر و مادر، از دو آشپزهشدن و دردسرهایش جلوگیری میکند.
برای مدیریت پیشنهادهای ناگزیر افرادی که به نوزاد شما محبت دارند از این راهها کمک بگیرید:
۱- آمادگی داشته باشید: حتی از دوران بارداری اگر مادرها منتظر این بروز احساسات از طرف دیگران باشند، میدانند دیر یا زود باید
منتظر این اتفاق باشند که هرفردی با دیدن نوزادشان یک نسخه تخصصی برای او بپیچد.
دانستن شرایط قبل از وقوع آن، فشار روانی را کم میکند و مادری که فشار روانی کمتری دارد، بهتر میتواند
دوران شاد مادری را شروع کند و با آرامش این دوران را ادامه بدهد.
عمومی بودن این چالش از فشار روانی آن کم میکند و معنای همان ضربالمثل قدیمی است که میگوید: عزای دستجمعی،
عروسیه.
پیشنهاد دادن دیگران در نوع بچهداری را همه والدین تجربه میکنند حتی همان زنان یا مردانی که خودشان امروز مشغول
راهنمایی کردن شما هستند.
۲- مغرور نباشید : گاهی این غرور فرد است که از راهنمایی و ندانستن یا سؤال پرسیدن ناراحت میشود و
منیتاش، بهتر بودن و داناتر بودن دیگران را برنمیتابد.
اگر خودتان تشخیص دادید که دچار غرور شدهاید و احتمالا این ندانستنها و ناراحتی یاد گرفتن از دیگران ناشی از
غرورتان است، خود را مجبور کنید چند باری از بزرگترها مشورت بگیرید تا به مرور قدرت غرور یا حساسبودنتان کم
شود.
اتفاقا گاهی اگر بزرگترهایتان بدانند که شما خودتان درصورت نیاز از آنها کمک و راهنمایی میخواهید کمتر بدون درخواست به
شما مسئلهای را گوشزد میکنند.
اثر تربیتی دخالت دیگران
۳- دنبال راههای دیگر باشید : اگر تحمل حرف دیگران را ندارید پس اطلاعات کمتری در مورد مشکلاتتان به دیگران
بدهید و از طریق راههای آموزشی دیگر مثل روانشناسان، پزشکان، کتاب، سایت و… اطلاعات مورد نیازتان را پیدا کنید و
زمینه اطلاعاتخواهی از اطرافیانتان را کم کنید.
۴- رفتار درست داشته باشید : همیشه ابراز ناراحتی کردن با جواب دادن با جملههای دور از ادب و داد
و قهر و قطع رابطه نیست.
اگر کسی در نگهداری یا تربیت شما دخالت کرده میتوانید در گام اول خودتان را متقاعد کنید (حتی گول بزنید)
که این حمایت و کمک است نه دخالت.
با این روش میتوانید از مسئله عبور کنید.
میتوانید برای زمان کوتاهی به دیگران «چشم» بگویید و به پیشنهادهای آنها عمل کنید تا ناراحت و دلخور نشوند اما
الزامی ندارد به آن راهکارها برای همیشه فکر کنید.
همین که با این روش به بزرگترها بفهمانید که با آنها لجبازی نمیکنید و از سر لجبازی و غرور به
حرفهای آنها گوش نمیدهید کافی است.
دخالت دیگران در تربیت فرزند چه تاثیری دارد؟
۵- حرف درست بزنید : اگر گوینده تذکر با شما آشناست و شما هم شرایط را برای گفتوگو مناسب میدانید،
بهتر است روش و ایده خودتان را به او توضیح دهید و حتی از ناراحتیتان بگویید.
اگر هم بیانکننده تذکر آشناست اما به خاطر رودربایستی نمیتوانید بگویید که صحبت او عملی نیست، منبعی درست برای حرفهایتان
بیاورید: مثلا اینکه قرآن گفته بچه جدا بخوابد بهتر است، مسئولیت تربیت بچه با پدر است، شیر مادر تا حدود۲
سالگی مفید است نه بیشتر و… یا دکتر گفته این داروی گیاهی در آینده چنین ضرری دارد.
فقط مراقب لحن خودتان در اینگونه موارد باشید.
۶- فکر کردن خوب است : با خودتان صادقانه روبهرو شوید و ببینید حرفی که دیگران به شما میزنند واقعا
درست است یا اشتباه؟ اگر اطلاعاتتان کم باشد و اهل مطالعه و مشورت نباشید، ممکن است ندانید که در برابر
توصیهای که به شما میکنندفقط باید یک ممنون بگویید یا اینکه لازم است با دلیل یا راهی دیگر اشتباه بودن
نظرشان را به همراه یک تشکر به گوینده برگردانید.
ولی شاید واقعا شما بهدلیل بیتجربگی دارید راه را اشتباه میروید.
چه عیبی دارد اگر برای چند لحظه به خوبی با خودتان فکر کنید که همه راهنماییهای دیگران جنبه دخالتکردن ندارد
و شاید واقعا بتواند کار شما را سادهتر و راحتتر کند.
بیشتر بدانید از اصول گام به گام تربیت فرزند
چیزهایی به فرزندتان بدهید که خود را مالک آنها بداند و بتواند آنها را کنترل کند
کودکان را در تربیت خودشان به خدمت بگیرید. پژوهشها نیز از موثر بودن کمک کودکان
در تربیت خود حمایت میکند: کودکانی که برای اهداف خود برنامهریزی میکنند،
برنامههای هفتگی تهیه میکنند و کارهای خود را ارزیابی میکنند، قشر پیشانی
خود را تقویت میکنند و کنترل بیشتری بر زندگی دارند. باید بگذارید که فرزندانتان
براساس معیارهای خودشان به موفقیت برسند و البته گاهی هم شکست را تجربه کنند.
به فرزندانتان ثابت کنید که برای آنها به عنوان انسان ارزش قائل هستید
کودکی باید چگونگی عشق ورزیدن را به کودکان یاد بدهد، اگر آنها نتوانند اول خود
را دوست داشته باشند، نمیتوانند دیگران را هم دوست داشته باشند.
از طرفی
کودکان نمیتوانند خود را دوست داشته باشند، اگر شما نتوانید عشق بیقید و
شرط را به آنها ارزانی کنید. وقتی فرزند دلبندتان از مدرسه برمیگردد یا شما از
سر کار به خانه میآیید، باید تکنولوژی را کنار بگذارید، تلفن را خاموش کنید، به
چشمان فرزندتان خیره شوید تا او ببیند که چطور از دیدنش به وجد میآیید و
چشمانتان از دیدن او از شادی و لذت برق میزند. سپس از او بپرسید
که “امروز چطور بود؟ خوش گذشت؟” فرزندتان باید بداند که برای خودش به عنوان یک انسان و پاره وجودتان ارزش قائل هستید و خودش برایتان اهمیت دارد، نه نمره و معدلش.
تربیت فرزند
به فرزندانتان یاد بدهید بدون آن که از آنها خواسته شود، در کارهای خانه به شما کمک کنند.
شما اولادتان را از انجام دادن کارهای خانه معاف میکنید، در نتیجه فردی را به جامعه تحویل میدهید که به عنوان یک جوان بالغ در محیط کارش منتظر مینشیند تا بقیه فهرست کارها را برایش بیاورند و به او بگویند که چکار باید بکند، فهرستی که وجود ندارد. مهمتر آن که این کودکان فاقد انگیزه ناگهانی و غریزهای هستند که آنها را وادار کند تا آستینهایشان را بالا بزنند، دست به کار بشوند، جوانب کار را بسنجند و در دنیا به سیر و سیاحت بپردازند. آنها نمیدانند چطور میتوانند برای همکارانشان مفید باشند. چطور میتوانند کارهای بعدی را که کارفرمایشان از آنها میخواهد، پیشبینی کنند و همواره از برنامه جلو باشند.
جزئیات مهم را از یاد نبرید
کارهای به ظاهر کوچکی که والدین برای فرزندانشان انجام میدهند، نتایج بسیار خوبی در تربیت کودکان دارد ـ حرف زدن با کودک و گوش دادن به او، با گرمی و محبت به او پاسخ دادن، آموزش دادن حروف و اعداد و کودک را به سفر و مهمانی بردن تاثیرات چشمگیری بر تربیت او دارد. هر روز کتاب خواندن برای کودک نیز بسیار مهم است. نتایج یک مطالعه بیانگر آن است که کودکانی که والدینشان در ۵ سالگی هر روز برای آنها کتاب میخواندند و بعدها در سن ۱۰ سالگی به تحصیل آنها علاقه نشان میدادند، احتمال فقیر شدنشان در ۳۰ سالگی کمتر از افرادی بود که والدینشان این کارها را در دوران کودکی از آنها دریغ کرده بودند.
همشهری آنلاین / lovesradio