زندگی فرزندان فقط درس خواندن نیست
اگر شما هم جز والدینی هستید که بر روی درس خواندن فرزندتان بسیار حساس هستید و همواره او
را تحت کنترل و سلطه خود قرار خواهید داد باید بگوییم که دست نگه دارید زیرا این فشارها باعث می شود
که دانش آموز شما از نظر روانی تحت استرس و اضطراب قرار گیرد شما والدین موظف هستید یک تعادل بین کار و تفریح و
درس خواندن دانش آموز برقرار کنید ما در این مطلب از پرشین وی قصد داریم اطلاعاتی درباره درس خواندن کودکان
برایتان به اشتراک بگذاریم
تعادل بین کار و تفریح
برای پدر و مادرهای نسل امروز بسیار مهم است که فرزندانشان دوره تحصیل موفقی را پشت سر بگذارند، اما گاهی
این خواسته به ضد خود تبدیل میشود و به نام تلاش برای موفقیت و باروری استعدادها فشار روانی کاذبی بر
خانوادهها تحمیل میشود.فرزندان مجبورند در کلاسهای متعددی حضور یابند، بیآنکه تنوع این کلاسها با درآمدهای خانواده، ظرفیتهای ذهنی و روانی فرزند و
دایره استعدادهایش همخوانی داشته باشد.
دکتر سهیلا فرتاش، روانشناس تربیتی دراین باره میگوید: افراد در هر جامعهای نیاز دارند که بین کار و تفریح، فضای
تعادل و تناسبی را برقرار کنند.
تناسب میان این دو مؤلفه، به تعادل روحی و روانی افراد منجر میشود.
توجه کنید که در سنین کودکی و نوجوانی، کار بیشتر بر تکالیف درسی متمرکز میشود.
بچهها موظفند با درسخواندن، رفتن به مدرسه، انجام تکالیف درسی و تلاش و پشتکار خود به موفقیت تحصیلی دست پیدا
کنند، اما در بزرگسالی، کار افراد همان شغل و حرفه آنهاست.
یافتن شغل و کسب درآمد مناسب، یکی از وظایف مهم در دوران بزرگسالی محسوب میشود، اما این همه ماجرا نیست.
فرزندان تفریح هم لازم دارند
افراد یک جامعه در مقابل کار به تفریح نیز نیازمندند.
تفریح، فشار و خستگی الزامات یک هفته کاری را تخلیه میکند و باعث ترمیم روح، ذهن و روان افراد میشود.
فرد با پشت سر گذاشتن تفریحی مناسب، یک روز کاری جدید، سرشار از انرژی، خلاقیت و پشتکار را شروع میکند
اما اگر در جامعهای تعادل الاکلنگی بین کار و تفریح برهم بخورد، شاهد پیامدهای اجتماعی ناخوشایند خواهیم بود.
مطالب کتاب درسی سنگین است
دکتر فرتاش در این باره معتقد است: محتوای درسی که در کتابهای مدرسه به دانشآموزان ارایه میشود، فوقالعاده سنگین است.
به نظر میرسد در این زمینه پیشفرضی وجود دارد که همه بچهها تیزهوشند.
به طور طبیعی در یک جامعه بیشتر افراد هوش متوسط دارند و فقط ۲ یا ۳درصد، در رده افراد بسیار
باهوش یا کمهوش قرار میگیرند بنابراین مخاطب اصلی مدارس ما در رده هوش متوسط قرار میگیرند.
پس بهتر است سرمایهگذاری تحصیلی و پرورشی مناسبتری برای این قشر طراحی شود، اما متاسفانه محتوای دروس آنقدر پیچیده و
در سطح بالاست که فشار روانی زیادی روی بچهها و حتی خانوادههای آنها وارد میکند.
معلم خصوصی وارد می شود!
خستگی روانی از خواندن این کتب و آموزش آن یکی از پیامدهای چشمگیر این سبک از آموزش است.
وقتی کودک در مدرسه، متوجه این حجم سنگین از درس نمیشود، والدین مجبور به گرفتن معلم خصوصی و پرداخت هزینههای
بالای آن میشوند.
وقتی هزینه ای برای تفریح وجود ندارد
در عین حال استخدام معلم خصوصی، هزینه مازادی را بر دوش خانواده خواهد گذاشت و پدر و مادر را مجبور
می کند زمان زیادی در بیرون از خانه کار کنند تا از عهده این مخارج برآیند.
پس میتوان انتظار داشت کفه ترازو به سمت کار میچرخد و تفریح در خانوادهها کمکم کاهش مییابد یا از بین
میرود، زیرا تفریح خود نیازمند هزینه است و این هزینه بیشتر صرف امور دیگر خانه میشود.
لذت آنی به جای تفریح واقعی
با کاهش تفریحات سالم و افزایش فشار روانی، افراد جامعه به سمت رفتارهای نابهنجار
دیگری کشیده میشوند تا بتوانند به لذتهای کاذب دست پیدا کنند.
به نظر میرسد اکنون مهمترین علت رفتارهای نامناسب بخصوص در نوجوانان و کودکان، احساس فشار روانی ناشی از کار است
که با تفریح و سرگرمیهای زودگذر و نامناسب پر میشود.
تعادل بین کار و تفریح کودکان
فرزندسالاری؛ مشکل عموم خانواده ها
دکتر فرتاش معتقد است: یکی از مهمترین ریشههای ایجاد رفتار نابهنجار، سبک تربیتی و حاکمیت
فرزندپروری آسانگیر یا فرزند سالاری در خانوادههاست.
پدر و مادر، توان و قدرت هدایت و جهتدهی رفتاری نسبت به فرزندان را از دست دادهاند بنابراین کودک از
همان ابتدای زندگی، کنترل رفتارهایش را به دست خود میگیرد و در تصمیمها، خودسرانه و بیاعتنا به دیدگاههای والدین عمل
میکند.
همانندسازی با دوستان به جای والدین
در این شرایط وقتی بچهها وارد جامعه میشوند، به جای این که با والدین
خود همانندسازی کرده باشند با همسالان خود همانندسازی میکنند.
اگر یک گروه از همسالان برای کاهش فشار روانی به قلیان و سیگار، لباس نامناسب، آرایش زننده یا مدل موی
غربی روی آورد با آنها یکی شده و از آنها الگوبرداری میکند.
اقتدار منطقی
امروزه نظریهپردازان روانشناسی کودک بر این باورند که سبک تربیتی باید به سمت اقتدار منطقی سوق پیدا کند.
سبکی که در آن ضمن احترام به فرزند، والدین قاطعانه با اشتباهات آنها برخورد میکنند و همیشه به عنوان الگوی
تربیتی جلوتر از بچهها قرار میگیرند.
بیشتر بدانید از کودکان افسرده
کودکان افسرده به لحاظ پایین بودن سطح توجه تمرکز، اغلب قادر به درس خواندن نیستند.
یادگیری آنها کُند می شود و علاقه ای به درس و مدرسه نشان نمی دهند.
افت تحصیلی برای آنها پیش می آید و حتی برخی از آنان ، پس از چند روز تعطیلی
و به مدرسه رفتن ، ابراز بیعلاقگی می کنند. به تدریج این فقدان تمایل ، به ترس
از مدرسه تبدیل میشود.
در این شرایط والدین معمولاً علت را در مدرسه جستجو میکنند؛
در حالی که اغلب ، علت این نوع ترس، افسردگی کودک است و از آنجا که کودکان افسرده
بسیار به مادر وابسته می شوند نگران از دست دادن مادر یا بیمار شدن او هستند
و به این ترتیب از مدرسه دوری می کنند. سردرد، دل درد ، سرگیجه و حالت تهوع
از دیگر نشانه های جسمانی افسردگی است. از علائم رفتاری نیز میتوان
به این موارد اشاره کرد: کودکان افسرده معمولاً دروغ می گویند، گاهی دزدی می کنند و بعضاً تمایل به کار خلاف دارند.
البته در این اثنا نقش فضای خانواده و علی الخصوص ارتباط میان مادران
و فرزندها در پیشگیری از افسردگی بسیار حایز اهمیت و حیاتی است.
تحقیقات و همچنین نظر کارشناسان نشان می دهد که عدم حضور مادر در خانه
منجر به افسردگی در میان کودکان خواهد شد .
روانشناسان معتقدند اشتغال مادر در ۲ سال نخست زندگی کودک باعث می شود
«دلبستگی» که برای رشد سلامت روانی بسیار ضروری است، به طور صحیح شکل نگیرد
که این امر از علل افسردگی در بزرگسالی است.
عزت نفس بالا، اظهار حالات هیجانی و عاطفی مثبت در فرزندانی که مادران شاغل
داشتند به عواملی مانند ساعات حضور مادران در خانه یا ساعاتی که با فرزندانشان
می گذرانده اند و یا حتی احساس نزدیکی بین فرزند و والدین مربوط نبوده است،
بلکه به عواطف مثبت تری که مادر در ارتباط با فرزند نشان می داده و همچنین
زمان بیشتری که پدر با آنان می گذرانده و احساس دوستی و صمیمیتی که با پدر داشته اند، مربوط بوده است.»
البته حضور پدر در خانواده و کاهش تنش ها در فضای خانه نیز
میتواند در پیشگیری از افسردگی در کودکان تاثیر گذار باشد . البته در صورتی
که افسردگی ، حاصل عوامل درونی باشد ، درمان آن قدری متفاوت است و
بایستی کودک نزد روانپزشک متخصص برده شود و سپس روان درمانی صورت گیرد.
اما برای درمان افسردگی های محیطی ( که بیشترین نوع افسردگی کودکان را شامل می شود )
ساختن فضایی دوستانه و صمیمانه ، فضایی که کودک در آن احساس کند همه دوستش دارند
و نیازهایش را به موقع و بجا برآورده میکنند ، از مهمترین عوامل است.
پدر و مادر افرادی هستند که کودک به آنها علاقه بسیار دارد و وجودشان بویژه در دوران
کودکی لازم است. به علاوه ، ارتباطات منفی و عاری از عشق و پذیرش ، می توانند
افسرده ساز باشند ؛ بنابراین وجود محیطی سرشار از عشق و محبت و روابطی سالم
و صمیمی برای کودکان ضروری است و نبایستی آنان را از این نعمت محروم کنیم.
جام جم / سلامت نیوز