ماهیت انسان از دیدگاه روانکاوی
هر انسانی نیاز دارد که به روانکاو مراجعه کند تا بداند که ماهیت درونی خود چه نوع ماهیتی است
ما در این مطلب از پرشین وی قصد داریم شما عزیزان را با ماهیت انسان از دیدگاه روانکاوی آشنا
کنیم که از دیدگاه فروید مورد بررسی قرار خواهد گرفت در ادامه مطلب از پرشین وی همراه ما باشید تا
دلایل مراجعه به روانکاو را مورد بررسی قرار دهیم.
ماهیت انسان از دیدگاه روانکاوی
فروید ماهیت انسان را به شیوه خاصی عنوان میکند به نظر او انسان ذاتا نه خوب است و نه بد.
بلکه از نظر اخلاقی خنثی است.
فروید انسان را ماحصل نهایی رشد تدریجی (تکامل) میداند.
به اعتقاد او انسان از هر نظر در حکم یک ماشین فیزیولوژیک است که در آن کششها و انگیزشهای ارگانیزم
بیولوژیک به صورت فرایندهای فکری ، آرزو و سوائق عاطفی ظاهر میشوند.
بدی و شرارت انسان زمانی ظاهر میشود که عمل منطقی انسان زیر نفوذ کششهای غریزی قرار میگیرد، بدون آنکه انسان
این کششها را بشناسد و یا درصدد کنترل آنها برآید.
فروید وجود اراده و آزادی انسان را نفی میکند و او را تابع عوامل جبری یا محدودیتهای اجتماعی میداند.
از نظر روانکاوی انسان تابع اصل جبر روانی است.
انسان موجودی تلقی میشود که بوسیله نیروهای غریزی ناخودآگاه بر منطق او تسلط مییابند هدایت میشود.
این نیروها را میتوان به سطح آگاهی آورد و تحت کنترل قرار داد.
از این دیدگاه آگاهی باعث آزادی میشود و جهل انسان را به بردگی میکشد.
از این رو تسلط اصل جبر روانی زمانی کاهش مییابد که خودآگاهی انسان افزایش یابد.
هر چه دانش فرد از خودش بیشتر باشد احتمال اینکه عقلانیتر عمل کند بیشتر میشود.
فروید از بین نیروهای غریزی تاکید بسیار زیادی روی غریزه جنسی دارد.
ماهیت انسان از دیدگاه روانکاوی چگونه است
ماهیت انسان از دید دیگر روانکاوان آدلر به انسان و امور او دیدی کلینگر ، غایت انگار و اجتماعی دارد.
او انسان را موجودی خلاق ، انتخابگر ، اجتماعی ، مسئول و در حال شدن میداند که نه خوب است
و نه بد.
ماهیتش در جامعه شکل میگیرد و تکامل او در واقعیت بخشیدن به خویش است.
یونگ با عقیده فروید مبتنی بر مرکزیت *** مخالفت کرده و ابراز عقیده کرد که انسانها همان قدری که بوسیله
اهداف ، آرزوها و امیال دیگرشان هدایت میشوند بوسیله تمایلات جنسی نیز برانگیخته میشوند.
از نظر یونگ فضیلت خود بودن، تلاش برای رشد و خود شکوفایی خلاق از ویژگیهای اصلی انسان است.
بطور کلی یونگ در نظریات خود جهت گیری انسان دوستانهای را دنبال میکند.
روانکاوان دیگر مثل اریکسون ، کارن هورنای ، اریکزدم و …
بیشتر ماهیت اجتماعی انسان را مورد تاکید قرار دادهاند.
ماهیت انسان از دیدگاه انسان گرایی از دیدگاه انسان گرایان انسان دارای ماهیت خوب و ارزشمندی است.
بر اساس عقیده راجرز انسان اصولا منطقی ، اجتماعی ، پیش رونده و واقع بین است.
وی موجودی سازنده و قابل اعتماد است که میتواند خودش نیازهایش را منظم و متعادل کند.
مازلو سلسله مراتب این نیازها را مطرح میکند و معتقد است انسان میتواند با برآورده کردن نیازهای خود در هر
یک از طبقات به مرحله نهایی که تحت عنوان خود شکوفایی مشخص میشود برسد.
انسان در این مرحله انسانی با کارکرد کامل شناخته میشود.
بررسی ماهیت انسان از دیدگاه روانکاوی
یعنی فردی که توانسته است که تمام ظرفیتهای وجودی خویش را آشکار سازد.
از این دیدگاه انسان ذاتا تمایل به رشد یا تحقق بخشیدن به خویش دارد.
ارگانیزم نه تنها سعی میکند که خود را حفظ کند بلکه میکوشد که خویش را در جهت تمامیت وحدت کمال
و خود مختاری سوق دهد.
این دیدگاه ، نگرشی خوش بینانه به انسان دارد.
ماهیت انسان از دیدگاه رفتار گرایان در نظر رفتارگرایان انسان ذاتا نه خوب است و نه بد ، بلکه یک
ارگانیزم تجربه گرا است که استعداد بالقوهای برای همه نوع رفتار دارد.
به اعتقاد این گروه انسان در بدو تولد همانند صفحه سفیدی است که هیچ چیزی بر آن نوشته نشده است.
او به منزله یک موجود واکنشگر به حساب میآید که در قبال محرکهای محیطی پاسخ میدهد.
رفتار او پاسخی به تحریک است که قسمت اعظم این تحریک بیرونی است ولی تا حدودی هم درونی است.
او رفتاری قانونمند و پیچیده دارد که به شدت تحت تاثیر محیط قرار دارد و اصولا انسان تا حدود زیادی
ماحصل محیطش است.
بیشتر بدانید از دلایل مراجعه به روانکاو
مردم بنا به دلایل مختلفی به روانکاو مراجعه میکنند. شایعترین این دلایل عبارتاند از گیرکردن در روابط مخرب، استرس کاری، افسردگی و اضطراب، اختلالات شخصیتی یا مشکلات هویتی و جنسیتی. برخی افراد بهدنبال تجربهی فقدان، مثلا ازدستدادن شخصی خاص بهخاطر مرگ یا جدایی، به کمکهای روانکاوانه نیاز پیدا میکنند و برخی هم درنتیجهی تجربهی وقایع تروماتیک (ضربات روانی) یا مورد سوءاستفاده قرارگرفتن در کودکی و نوجوانی از روانکاو کمک میگیرند.
برای روان کاوی شاید لازم باشد که درمانگرتان را طی چند ماه یا چند سال هفتهای یک تا چند بار ببینید. شاید حتی روانکاو صلاح ببینند که هفتهای چهار یا پنج بار با هم ملاقات داشته باشید. روانکاو بهتدریج خواهد توانست با جلسات منظمِ ۴۵ تا ۵۰ دقیقهای به الگوهای فکری و رفتاریتان پی ببرد و بفهمد که این الگوها چگونه روی وضعیت عاطفی یا روابط خانوادگی و اجتماعیتان تأثیر گذاشتهاند.
فرایند درمان روان کاوی
در جلسهی روان کاوی بیمار هر آنچه را در ذهن دارد بیرون میریزد و به همهی افکار، احساسات، خاطرات و رؤیاهایش اجازهی برونریزی میدهد. گاهی بیمار حین بازگویی درونیاتش روی کاناپهای دراز میکشد و گاهی هم روبهروی روانکاو مینشیند. روانکاو باید محرم اسرار بیمارش باشد و وقتی اعتماد کافی برقرار شد، نشانههایی از ضمیر ناخودآگاه و دنیای درونی بیمار پدیدار و الگوهای ارتباطی و اجتنابهای فرد قابل رؤیت میشوند. روانکاو با دقت به تأملات، رؤیاها، خاطرات و افکار بیمار گوش میدهد و سعی میکند معنی و دلایل پشتشان را بفهمد. امید است که بیمار از الگوهای رفتاری مخربی که در زندگی دارد و نیز نحوهی شکلگیریشان آگاه شود و این الگوها را بهعنوان پاسخی به وقایع و روابط زندگیاش درک کند.
آیا شیوه درمانی روانکاوی مؤثر است؟
حرفوحدیثهای زیادی پیرامون میزان اثربخشی روان کاوی وجود دارد. منتقدان روانکاوی معتقدند که در این حرفه هنوز به تحقیقات و شواهد ساختاریافته در پیشرفت کار روانکاوی بهای کافی داده نشده است. مشکل دیگری که معمولا مطرح میشود، به دشواری بررسی درمان بهخاطر بازهی طولانیمدتش برمیگردد.
در مقالهای مربوط به سال ۲۰۱۲ آمده است که روانکاوی بهدلیل عدم وجود شواهد کافی برای بیماریهای روانی توصیه نمیشود. در این مقاله، حتی به بررسی مطالعاتی دیگری اشاره شده است که محققانش نتوانستند به هیچ کارآزمایی تصادفی کنترلشدهای پیرامون ارزیابی روانکاوی کلاسیک دست پیدا کنند. نگارندگان این مقاله شواهد موجود برای روانکاوی درازمدت مدرن را نیز در بهترین حالت متناقض میدانند. اما در سالهای پس از ۲۰۱۲ مطالعاتی هم بودهاند که به نتایج مثبتتری اشاره داشتند.
iranhalls.com